یادی از پدر

بنام قدرت مطلق الله

خداوند را شاکرم که پس از گذراندن  یکسال آموزش‌ در کنگره به رهایی رسیدم و سفر دوم خود را شروع کردم.

ورود من به کنگره مصادف بود با رهایی مسافرم، زمانی که ایشان را صدا کردند و رفت بالا از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدم؛ انگار که خداوند دوباره ایشان را به من هدیه داده است. با رهایی ایشان فهمیدم که کنگره چه جای امن و مقدسی است و من مصمم شدم که آمدن به کنگره را با توجه به مشغله های کاری که دارم رها نکنم و ادامه دهم.
گاهى لازم است به ذهنتان آرامش بدهید و به کارهایى که به شما حس مثبت بودن و خوبى می‌دهند فکر کنید.
زمانی‌که در کنگره کنار راهنمای عزیزم و خواهر لژیونی‌هایم هستم احساس امنیت می‌کنم و از تنهایی بیرون میایم؛ چون هستند کسانی مثل خودم با انبوهی از درد و مشکلات من را درک می‌کنند.
در کنگره یاد گرفتم آرامش، آرام زندگی کردن در میان طوفان ناملایمات است. در کنگره از راهنمایم صبر را یاد گرفتم و درک کردم قرار نیست همیشه زندگی بر وفق مرادم باشد؛ باید برای تمامی رنجهایی که می‌کشیم، صبر داشته باشیم و صبر اوج حکمت اعتماد به خداست و در این مکان مقدس بود که فهمیدم خداوند هیچ قفلی را بدون کلید نمی‌سازد و این کلید: صبر، آرامش و توکل به خداوند است.
روزی که برای رهایی به تهران می‌رفتیم با راهنمای خود صحبت کردم؛ بعد از صحبت‌هایم با ایشان انگار غم و غصه عالم از دوشم برداشته شد و احساس سبکی می‌کردم. آن زمان فهمیدم تغییر نگاه به زندگی باید از ذهن شروع شود.

با ورودمان به پارک طالقانی با انبوهی از جمعیت روبرو شده بودم که مانند خودم همسفر يا مسافر بودند، هر کدام با شوق و انرژی در حال ورزش بودند؛ با دیدن آنها چه حس خوبی به من دست داد. بعد از کمی انتظار نوبت ملاقات با آقای مهندس شد، با دیدن چهره ی آرام ایشان که به من قوت قلب می‌داد، یاد پدرم افتادم که همیشه ما را در زندگی راهنمایی می کرد و با گرفتن گل از دست ایشان انگار که دوباره متولد شدم و بر خود بالیدم. فهمیدم آینده مکانی نیست که به آنجا می‌رویم؛ جاییست که آنرا به وجود می‌آوریم و سعی خود را می‌کنم که همیشه امید داشته باشم؛ چون فردایی هست. در آن لحضات تصمیم گرفتم با تمام انرژی رفتن به کنگره را ادامه دهم و آموزش‌های لازم را بگیرم. آن جا بود که درک کردم برای رسیدن به موفقیت لازم نیست خیلی قوی باشی؛ فقط کافی است از قوی ترین بهانه‌ات قوی‌تر باشی.
از خداوند خواستارم مسیر کنگره را برای تمامی افرادی که پشت در کنگره هستند باز نماید.

مرزبان خبری: همسفر نسیم
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: راهنما همسفر وحیده

نمایندگی همسفران دامغان