دومین جلسه از دوره اول کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران نمایندگی آبیک با استادی دیدهبان محترم آقای مجید سلامی، نگهبانی ایجنت محترم مسافر سامان و دبیری مسافر داریوش با دستور جلسه «هفته دیدهبان» در روز یکشنبه 28 اردیبهشت ماه 1404ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مجید هستم یک مسافر؛ خوشحالم امروز در جمع شما عزیزان هستم . امیدوارم حال تک تک شما عزیزان خوب باشد. خدا را شاکرم بنده نیز مثل آقای صداقت در سال گذشته، اولین بار است در این نمایندگی حضور دارم. عدم حضور ما را در نمایندگیها به حساب کم کاری نگذارید، به حساب مشغله کاری ما در کنگره بگذارید. همانطور که آقای صداقت فرمودند، دیدهبانها قانونگذاران کنگره 60 هستند و جناب آقای مهندس آخرین مرحله را انجام میدهند. در نوشتارها هم داریم که دیدهبانها قانونگذاران کنگره 60 هستند.
چه چیزی باعث این شده است که دیدهبانها قانون گذاران کنگره 60 باشند؟ دیدهبانها باید چه مراحلی را برای دیدهبان شدن طی کنند تا بتوانند قانون گذاران کنگره باشند؟ به نظر بنده قانون گذاری مرحله آخر است. اول اینکه دیدهبانهایی قبل از ما نبودهاند که ما را توجیه کنند ولی در کل این هفته را به جناب آقای مهندس دژاکام و همه دیدهبانهای کنگره 60 تبریک میگویم. امیدوارم همه ما این روزها را جشن بگیریم و این را بدانیم که همه ما دیدهبان خودمان هستیم، دیدهبان شهر وجودی خودمان هستیم. بنده هم دیدهبان خودم هستم و هم دیدهبان کنگره 60. این مطلب خیلی مهم است که هر شخص دیدهبان خودش باشد؛ من این را توضیح خواهم داد و باید هر شخص دیدهبان خودش باشد
بحث قانون گذاری دیدهبانها مرحله آخر است. دیدهبانها در چندین مرحله کار دارند. در کنگره 60 شما دوستان تا حدی با آن آشنا هستید. شما شاید این اشخاص را در کنگره 60 مشاهده نکنید و یا شاید هم مثل امروز یکی از آنها را از نزدیک ببینید البته به صورت فیزیکی عرض میکنم ولی دیدهبانها هرکدام علاوه بر کار در بخش قانون گذاری در یک بخش معاونتی هم کار میکنند یعنی به طور مثال آقای صداقت دیدهبان لژیون انضباطی هستند، بنده دیدهبان مالی هستم، آقای ترابخانی دیدهبان رابط راهنمایان هستند، خانم کماندار دیدهبان همسفران هستند، آقای لطفی دیدهبان OT و روابط عمومی کنگره 60 والی آخر؛ ولی هرکدام غیر از بخش قانونگذاری در بخش دیگری نیز مشغول کار هستند.
مثلاً در بخش مالی کنگره 60 ،دیدهبان تحقیقاتی کنگره 60؛ در هر بخشی دیدهبانی حضور دارد و در انجام صحیح آن کارها نظارت کامل دارد، هماهنگیها را انجام میدهند. یک کار مهم دیدهبانها غیر از قانونگذاری و هماهنگی بخشها ،سرکشی به نمایندگیها و شعب مختلف کنگره 60 در سراسر ایران است. به طور مثال دیدهبان رابط نمایندگی آبیک باید آقای حکیمی باشند، که اینها بهصورت چرخشی انجام میپذیرد. بنده خودم دیدهبان استان خراسان بودم با چهار نمایندگی ولی در حال حاضر حدود 20نمایندگی در این استان وجود دارد.
به خاطر بعضی مسائل که به وجود آمد استان خراسان را از من گرفتند و استان اصفهان و چهارمحال بختیاری را به بنده دادند یعنی دو استان را تحویل گرفتم. همین که ما برای سرکشی به این نمایندگیها میرویم و همین که برای بخش مالی درگیر کار در کنگره 60 هستم، چه در بخش سرکشی و چه بخش مالی کنگره و چه نمایندگیهایی که دوستان بنده مشغول کار هستند، نقاط قوت و ضعف را مشاهده میکنیم؛ نقاط ضعف را به آنها گوشزد میکنیم و نقاط قوت را هم در جلسه دیدهبانها مطرح خواهیم کرد.
برای مثال در یک نمایندگی کار مثبتی انجام گرفته است که کار خوبی بوده است، روی آن بحث و گفتگو خواهد شد ولی نظر جمع دیدهبانها باید در مورد آن مساعد باشد. لازمه اصلی قانون گذاری این است که شما یک دیدهبان رابط باشید و در یک بخش کنگره مشغول باشید تا بتوانید در جلسه دیدهبانها نظر خود را ابراز نمایید. نمیتوان بدون دیدهبان بودن و یا در آن بخش کاری انجام ندادن در جلسه نظر خود را ابراز نمایم، باید در کنگره باشم و در شعب حضور داشته باشم تا در جلسه مربوطه بتوانم نظرات خود را ارائه دهم. آقای مهندس از اسمهای خاصی استفاده میکنند یعنی می گردند دنبال اسمهای خاص مثل مرزبان ،دیدهبان ،اسیستانت ،نگهبان و...میگردند دنبال اسمهای خاص که بیرون از کنگره معنی خاصی نداشته باشد ولی ما دیدهبان داریم،
سازمان ملل هم دیدهبان دارد در کارهای دیگر نیز داریم و این اشخاص کارشان دیدن است ،کارشان سرکشی و دیدن است، بعضیها اشتباه نگیرند دیدبانی تجسس نیست. دیدبان وقتی وارد جایی می شود همانطور که امروز به صورت اتفاقی موضوعاتی را با ایجنت شعبه آقا سامان مطرح کردم و به ایشان گفتهام که فلان کارها را اگر انجام بدهید شرایط بهتری خواهید داشت و این جزو وظایف بنده است، این تجسس نیست در شعبه شما دوستان، اگر ما چیزی را میبینیم و تذکر میدهیم از وظایف کاری بنده است. ما در دستور جلسه داریم قضاوت و جهالت ،آیا هرکسی که قضاوت میکند جاهل است؟
خیر، قاضی که در مسند قضاوت است میتواند قضاوت کند زیرا درس قضاوت را خوانده است.دیدهبان اگر مسئلهای را میبیند و تذکر میدهد برای اصلاح آن مورد و جزو قوانین کار دیدهبان است؛ اسم دیدهبان روی آن نهاده شده است، دیدهبان باید ببیند، دیدن ما دیدهبانها جهت ارتقا و تکامل شعب است. حال ممکن است اشتباهاتی نیز صورت بپذیرد و انسان جایز به خطا است ولی مهم آن است که آن اشتباه را دوباره تکرار نکند.اگر کسی بگوید که من اشتباه نمی کنم از روی منیت اوست ولی در قوانین کنگره 60 اشتباه وجود ندارد البته در اوایل ایراداتی بود ولی الآن راهکارهای خوبی داریم.
دیدهبانها در تمام بخشها موضوعات را بررسی میکنیم، قوانین را در تمام جهات بررسی میکنیم.برای بررسی مسائل مربوط به راهنماها با آقای ترابخانی مشورت میکنیم. خود بنده در مسائل مربوط به شعبی که زیر نظر بنده است در مورد مسائل مربوط به راهنماها با آقای ترابخانی مشورت میکنم، در تمامی مسائل با دیدهبان مرتبط با آن موضوع مشورت صورت خواهد گرفت. هر کسی در کنگره مسئولیت خودش را دارد و تداخلی در کار نیست. بنده تخصصی در موارد مالی و خرید کالا فعالیت دارم، چند روز گذشته برای خرید یک قطعه زمین مشهد بودم و به دستور آقای مهندس برای دیدن آن قطعه زمین در آن استان حضور داشتهام و گزارشات لازم را خدمت ایشان دادهام. هیچ کسی در امور مالی با بنده تداخل نخواهد کرد.
وقتی قانونی را مطرح میکنیم تمام اعضا روی آن قانون نظر خود را میدهند و از تمام جوانب مورد بررسی قرار میگیرد. کار ما یک کار مشارکتی و یک کار گروهی است. اگر رشد کنگره 60 به صورت تصاعدی است فقط به خاطر همین کار مشارکتی است که در حال انجام است.
شما نگاه کنید تمام مقالات جناب آقای مهندس و تمام کارهای علمی که در کنگره 60 صورت میپذیرد، اگر دقت کرده باشید هیچگاه جناب مهندس نمیفرمایند که این کار را من به تنهایی انجام دادم، ایشان میفرمایند این امر محقق نمیشد جز با مشارکت تمامی شما. موفقیت امروز کنگره برای حمایت تمام مسافران و همسفران آنها است که بسیار قانونمند هستند. بنده خودم وقتی میبینم یک شعبه عملکرد خوبی دارد، مهم است که ایجنت و مرزبان آنچه کسانی باشند ولی از آن مهمتر اعضای آن شعبه هستند،اگر ما باهم هماهنگ نباشیم، قطعاً در کارمان پیشرفتی نخواهیم کرد.تمام شما دوستان که اینجا تشریف دارید و بنده که این بالا هستم و آقای مهندس که در شعبه مرکزی حضور دارند، تمام خدمتگزاران کنگره 60 همه یک هدف را دنبال میکنیم و این خیلی مهم است
من هدفم کسب درآمد نیست در کنگره، شما هم این هدف را دنبال نمیکنید، هدف همه ما یک چیز است، چه بنده که حدود 25سال است که در کنگره هستم، چه کسی که امروز تازه به این شعبه وارد شده است، هدفش با من یکی است به صورت اتوماتیک هدفش با من یکی میشود. هدف ما چیست؟ هدف ما رهایی است. بنده سال 79به کنگره 60 آمدم فقط هدف حال خوب خودم بود، من هم یک انسان بودم، پس هدفم فقط رهایی خودم بود نه کس دیگر؛ آقای مهندس هم هدفش رهایی ما 25نفر بود، این هدف مشترک است که به ما کمک خواهد کرد، اگر هدف مشترک نباشد چه در بخش درمان و چه در بخشهای دیگر، دیده شده است اگر هدف مشخص نباشد آن کار رشد نخواهد کرد.
جالب این است که هدف مشترک ما قبل از وجود کنگره نوشته شده است؛ یعنی قبل از رهایی خود آقای مهندس دژاکام بوده است و در سیدیهای ایشان میبینید که در مهر و مومهای 73 هم با استادانشان در مورد آن سخن گفتهاند. تمام کارها و تکنیکهای موجود در کنگره از قبل نوشته شده است شاید از الآن برای 10سال آینده هم برنامههایش نوشته شده باشد، مبدأ و مقصد مشخص است. نقشه راه هم که آقای مهندس و راهنماها هستند، کتابها و سیدیها همه وجود دارند و راه را برای ما نمایان میکنند.
الآن شما در بهشت برین هستید، یک زمان وقتی بنده وارد کنگره شدم یکی بود، یکی نبود غیر از آقای مهندس هیچ کس نبود. این را به واقع عرض میکنم. فقط آقای مهندس دژاکام بودند که درمان DSTشده بودند و روی جهانبینی خود کار کرده بودند و کس دیگری وجود نداشت. از همه بهتر بنده بودم که به صورت سقوط آزاد با 5گرم شیره وارد کنگره شده بودم و دنبال یک جرقه میگشتم تا از کنگره بروم. آقای مهندس تمام افتخارشان این بود که یک فردی به نام مهدی که یک سی دی هم در مورد ایشان صحبت میکنند که ایشان را پایلوت میکردند تا به صورت تدریجی درمان شوند و ایشان بعد 6ماه هم به رحمت خدا رفتند.

تمام انسانهای اطراف ایشان سقوط آزادی بودند.چند نفر از دیدهبانهای قبل از من یا رفتهاند یا فوت کردند. اولین نفر با روش تدریجی آقای ترابخانی بودند که 6ماه سفر کردند. آقای خدامی 6ماه. اگر به جلسات دیر میرسیدیم صحبتهای مهندس دژاکام را از دست میدادیم ولی الآن شما میتوانید یک سی دی 10سال پیش را گوش کنید.ما در شرایط مالی خوبی نبودیم و بنده اینها را میگویم تا بدانید شرایط سختی بود.جناب آقای مهندس دژاکام بهقاعده خودشان بزرگ هستند و بنده میخواهم این را به شما بگویم که علت این بزرگی چیست. ما فقط وادی یک و دو و سه را داشتیم و یک صورت مسئله اعتیاد بود، همینها را داشتیم. همین چند مورد را بیشتر نداشتیم ولی حالا چاپخانه داریم و حتی به صورت سی دی در اختیار شما قرار میگیرد و شما امکانات خوبی دارید.آقای مهندس قبل از جلسات یک خزانهدار را انتخاب میکردند و بنده هم تازه آمده بودم، پولها را جمع میکردند، شب در پارک عرق میخوردند چون همه سقوط آزادی بودند و یا بعد از چند جلسه خزانهدار پولهای ذخیره شده را پس نمیدادند و برای خرید مواد استفاده میکرد و سفر خودش را خراب میکرد.
ببینید جناب آقای مهندس دژاکام با چه سختی این شرایط را به وجود آوردهاند ولی چون ایشان نقشه و هدف را ترسیم کرده بودند، مصمم حرکت کردند و تمام سختیهای راه را به دوش کشیدند و تسلیم نشدند و امید خودشان را از دست ندادند؛ چرا ناامید نشدند؟ برای اینکه راه برای ایشان مثل روز روشن بود ولی ایشان با تمام این سختیها حرکت کردند.گروه دیدهبانها را تشکیل دادند. بنده و خانم آنی جز اولین دیدهبانها بودیم. راه مشخص، هدف مشخص و یک ایمان بسیار قوی داشتند و تلاش کردند تا راه نمایان شد و ایشان فرمودند در یک سی دی که نیروها در راه است. نیروها چه کسانی بودند؟
نیروها شما بودید که آمدید و به این حرکت عظیم پیوستید و به رهایی انسانها کمک کردید و همه در تلاش هستید برای رهایی انسانها؛ وقتی کاری به ثمر مینشیند بسیار لذت بخش است. دیدهبانها بسیار در تلاش هستند و مشاهده شده است که گاهی اوقات کیلومترها را طی میکنند برای ارزیابی یک شعبه در گوشهای از این سرزمین. دیدهبانها آدم فضایی نیستند طبق بند 6 قوانین کنگره که میگوید دیدهبانها از بین مسافران و همسفران انتخاب میگردند. جناب آقای ویلیام وایت دیدهبان بینالمللی کنگره هستند که تمام مراحل درمان اعتیاد به مواد و نیکوتین را میدانند و با جناب آقای مهندس همیشه در ارتباط هستند
یک قضیه جالب در کنگره 60 این است که افرادی که برای خدمت کردند در کنگره اعلام آمادگی میکنند دنبال نوع خدمت نیستند بلکه خود خدمت آنها را پیدا میکند و به قولی برداشت میشوند.اما کسانی هم بودند که برای جایگاه خدمت کردند و موفق نبودند.جناب آقای مهندس میفرمودند که چند دیدهبان بروند و چند دیدهبان بمانند و ظرف یک ساعت به نتیجه نمی رسیدیم و با مشارکت و همدلی به نتیجه مشترک میرسیم.جالب این است که جایگاه ما را پیدا میکرد. هدف همه ما رسیدن به آن جایگاه است و این را برای کسانی میگویم که در آینده دوست دارند که در کنگره 60 خدمت کنند، هدفتان فقط خدمت کردن به خلق، به جامعه و نمایندگی خودتان باشد، اگر این تصور شما باشد خود جایگاه به سراغ شما خواهد آمد. روزی به جناب آقای مهندس گفتم من میتوانم خزانهدار باشم فرمودند میتوانی؟ گفتم بله همه خزانه را که در آن موقع در دو مکان جمع میشد را به بنده دادند.
این را صرفاً جهت این عرض میکنم که جایگاه خود به سراغ ما میآید. من آمدم و به وضعیت مالی آن موقع سر و سامان دادم و شش ماه در کنگره ماندم، کنگرهای که همیشه بدهکار بود، آقای مهندس کارخانه و زمین خودش را فروخت و همه را خرج کنگره 60 کرد برای چاپ کتاب و تأمین جلسات کنگره و تمام زندگی خود را خرج کنگره کردند و تمام ذخایر مالی خود را خرج کنگره کردند.روزی با آقای ترابخانی که تازه سفر اول خود را به اتمام رساند بودند برای حساب و کتاب مشغول بودیم و هر دوی ما حسابدارهای خوبی نبودیم ولی در آن روزها یک میلیون تومان برای کنگره پس انداز کسب کرده بودیم و این برای کنگره حرکت بسیار مهمی بود.
خزانه کل روزانه ما در دو شعبه سه هزار و پانصد تومان در روز خوب بود و این پس انداز برای ما ارزشمند بود. بنده خودم اصلاً دنبال دیدهبان شدن نبودم، در این جایگاه خدمت کردم و جناب آقای مهندس هم به بنده اعتماد کردند و بنده را دیدهبان مالی کنگره قرار دادند. پس از آن لژیون خودم را تحویل دادم و در قسمت مالی کنگره مشغول فعالیت شدم. جایگاه خودش گشت و بنده و سایر دوستان را انتخاب کرد. تمام دیدهبانهای کنگره 60 با تلاش در مسیر هدف مشترک جایگاه را دریافت کردند. جایگاه دیدهبانی جایگاه بسیار بسیار دشواری است. هم سهل است و هم سخت. بار مسئولیت سنگینی دارد.
یک راهنما بار مسئولیتش در لژیون او است، یک مرزبان و یا یک ایجنت بار مسئولیتش در نمایندگی او است ولی ما در چندین بخش فعالیت میکنیم و بار مسئولیتی ما بسیار زیاد است،به خاطر اینکه امانتدار شما هستیم.روزی برای خرید زمین در حال چانه زدن با صاحب ملک بودم موفق به خرید زمین شدم که ناگهان مشاور املاک برای کمیسیون خودش از دست بنده شاکی شد و به بنده گفت شما چطوری مخارج خانواده خود را میدهید، گفتم پول زیادی ندارم ولی با همان که دارم از زندگی خود لذت میبرم خیلی راحت زندگی میکنم، گفت پس چرا آنقدر چانه میزنید، گفتم میدانی چرا آنقدر چانه میزنم؟ گفتم چون بنده نماینده 130هزار آدم هستم و پول آنها را خرج میکنم و بار مسئولیتی بنده زیاد است. برای خودم راحت معامله میکنم ولی برای کنگره سختگیر هستم
بنده در امور مالی بسیار سختگیر هستم یعنی با این حجم گردش مالی، اگر خطایی باشد سریع آن را پیدا میکنم و آن را حل میکنم. همین ذره ذرهها و همین آموزشهای آقای مهندس است که ما میتوانیم و همین کمکهای شما است که در استان هرمزگان دانشگاه ما جز بهترین دانشگاهها شده است.در بهترین منطقه قشم دانشگاه داریم از کجاست؟ از کمکها و تلاشهای شما دوستان است. تمامکارهایی را که تمام اعضای کنگره 60 انجام میدهند چه چیزی را دنبال میکند؟ ما دنبال آرامش، زندگی سالم، جهانبینی هستیم. جناب مهندس به ما درس زندگی عطا کردند و یاد گرفتیم که چگونه زندگی کنیم.
بنده خودم زندگی کردن را بلد نبودم ولی در کنگره آموزش درست زیستن را فرا گرفتم، آموختم که چگونه آرامش داشته باشم، آسایش را بیرون پیدا خواهم کرد، ماشین،خانه،ویلا...آیا آن آرامش را داریم؟ به بنده یاد دادن با داشته خود لذت ببر، شما وقتی آرامش داشته باشید به تعادل میرسید و وقتی به تعادل برسید ارتقا پیدا خواهید کرد. به این دلیل که اگر ارتقا پیدا نکنید در جایگاه خود متوقف خواهید شد و روز از نو، روزی از نو، دوباره بر خواهیم گشت و از نو شروع خواهیم کرد. امیدوارم همه ما بتوانیم با کمک همدیگر و هر چه توان داریم در پیشبرد اهداف کنگره یاری رسانیم تا وقتی که یک سفر اولی وارد کنگره میشود به رهایی برسد. امیدوارم هر روز به تعداد رها یافتگان ما از بنده اعتیاد اضافه بشود هر روز به تعداد شعب کنگره 60 افزوده شود و امکانات لازم برای تأسیس این شعب در دسترس باشد و بتوانیم در داخل و خارج از کشور شعبات متعدد را داشته باشیم و این مستلزم تلاش شما و حضور جناب آقای مهندس دژاکام و کسانی است که کنگره را در رسیدن به هدف خود یاری میرسانند. ممنون که به صحبتهای بنده گوش کردید.



تایپ:مسافر امیرحسین لژیون اول
ویراستاری:مسافر فرید لژیون اول
تنظیم وارسال:مسافر علی لژیون اول
- تعداد بازدید از این مطلب :
452