انسان همیشه در دو راه قرار میگیرد ،فالهمها فجورها وتقواها. غیر از این دو، راه دیگری هم وجود دارد، راههای درونی و راههای بیرونی. راههای درونی، راههای مربوط به خودش و زندگانیاش. راههای بیرونی، راههایی است که با اجتماع و جامعه سروکار دارد. برای اینکه بدانیم ما انسانها درچه جایگاهی قرار داریم میتوانیم از مثلث استفاده کنیم که درتمام فرمولهای ریاضی، فیزیک، شیمی و مسائل اجتماعی استفاده میکنیم. انسانی که درحال ادامه حیات است باید روی سه موضوع مرتبا کار نماید و اگر بتواند با این سه موضوع بالانس و شرایط لازم را ایجاد نماید میتواند انسانی باشد که به صلح و آرامش برسد در غیر این صورت مشکلات متعددی خواهد داشت.
انسانهای ناموفق و بیمار در این سه موضوع به تعادل نرسیدهاند. ممکن است نویسندهای موفق باشد ولی از درون پوکیده باشد. یا ممکن است به وزارت برسد ولی در موضوعهای دیگر مشکل داشته باشد. یکی حالتی است که فرد مثلا فقط به سرنوشت فرزندانش توجه داشته باشد ولی به خودش اهمیت ندهد یعنی به فردیت توجهی نکند. قسمت دوم خانواده است که شامل طایفه و خود میباشد. فرد باید برای خانوادهاش ارزش قائل باشد و آن را ساپورت کند.
موضوع دیگر، اجتماع و جامعه است، که ارتباط او با جامعه چگونه است؟ آیا خدمتگزار است یا خیر؟ ازنظر اجتماعی پیشرفت کرده؟ درصورتی ما موفق هستیم که این سه مورد را در جامعه بتوانیم بالانس کنیم. در کنگره ۶۰ از نظر جهانبینی یاد میگیریم که اندازه و میزان هرچیز چقدر است. مانند محبت که چون باران است اگر زیاد باشد ایجاد سیل وخسارت میکند و اگر کم باشد باعث خشکسالی میشود. ما در انسانها طبق فرمان جرقهای تولید میکنیم که میتواند به یک ذخیره قابل مصرف تبدیل شود یا اینکه به شعله آتش تبدیل شود. هر انسان طبق سه مسئله کار خودش را انجام میدهد. یکی خواست، یکی تقدیر و دیگری فرمان الهی است.
تقدیر و قدر اندازه است، خداوند به اندازه هرفرد به او مشکلات میدهد. طبق خواست یا تقدیر یا فرمان، انسان در شرایطی قرار میگیرد مثل اینکه جرقهای برای او زده میشود و به او بستگی دارد که از این جرقه به عنوان انرژی برای رسیدن به منبع نور استفاده نماید. یا ممکن است با این جرقه هرچه دینامیت یا پنبه است، همه را به آتش بکشد. در کنگره ۶۰ برای فرد جرقه زده میشود به کنگره میآید و درمان میشود.
ممکن است برای شخصی به صورت دیگری باشد از تریاک به شیشه و تزریق برسد. ما در جایگاههای متعددی قرار میگیریم که باید عروج کنیم و حرکت، نه اینکه بگوییم مجوز داریم وهرکاری خواستیم بکنیم. برای بررسی هر چیز باید اول جزئیات مشخص شود تا بتوانیم وارد کليات شویم. همانطور که در کنگره ۶۰ جزئیات مشخص شد، جسم، روان، جهانبینی و از این راه به درمان رسیدیم. برای رسیدن به جهانبینی باید انسان را که شامل صور پنهان و آشکار است بشناسیم که ما هنوز درجزئیات صور پنهان انسان به تعریف کامل نائل نشدهایم.
منبع: سیدی جرقه
نویسنده: ایجنت همسفر حشمتبانو
ویرایش و ارسال: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
48