جلسه هشتم از دوره سی یکم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه همسفران و مسافران شعبه دانیال اهواز با استادی مسافر حسن، نگهبانی مسافر صفا و دبیری مسافر محمدرضا با دستور جلسه هفته دیده بان، در روز پنجشنبه مورخ 25 اردیبهشت 1404 راس ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسن هستم مسافر، من هم به نوبه ی خودم این هفته را تبریک میگم به جناب مهندس وخانواده ی محترم شان، به دیده بان ها وخانواده های محترم شان چرا که اگر خانواده و همسفرهایشان همراهی نمیكردند تا این جا دوام نمی آوردند و برای آن ها مسیر سخت می شد. جادارد که به آن ها هم خدا قوت بگویم. 100% این جشن ها که در کنگره هست به دلیل این است که من مسافر از کفر به ایمان هدایت بشوم، از قهر به مهر و از تاریکی به روشنایی و این مسیر را برای من روشن تر می کند. اگر بخواهم از تجربه ی خودم بگویم در سفر اول سه یا چهار ماه اول اوضاع و احوال خوبی نداشتم و هر موقع جشن بود من ماتم می گرفتم که حالا من دو یا سه ساعت باید بنشینم این جا و گوش بدم به این ها که به هم تبریک و تمجید می گویند و تعارف تیکه پاره میکنند، من هم بی حوصله، بی اعصاب و افسرده با حال بد نشسته بودم که فقط برم سر لژیون و راهنما بهم یه سری توضیحات بده و برگردم خونه این بود که حال خوبی نداشتم و جشن ها تولد هایی که پیش می آمد خیلی ناراحتم میکرد و واقعیتش هم همین بود درحقیقت وقتی در گیر ضد ارزش ها بودم و با افکار افیونی که داشتم زندگی میکردم مسلماً این چیزها تو کتم نمی رفت و باورم نمی شد. همان طور که استاد امین میگوید کفر این نیست که نماز نخوانم روزه نگیرم اعمال دینی را انجام ندهم، کفر به این معنی است که آن چیزی که خداوند در اختیارم قرار داده را نبینم یعنی داشته هایم را نبینم.
وقتی من افکار منفی دارم وقتی درگیر مواد هستم و فکرم درگیر مواد مخدر هست مسلماً هیچ چیزی نخواهم داشت و خالی و پوچ هستم خدا رو شکر با بودن درکنگره و نشستن سر جلسات و آموزش گرفتن کم کم این مسیر برایم باز شد و توانستم ببینم حرف های راهنمای خودم را بشنوم و درک کنم و کم کم این سوالات در ذهنم طرح می شد وقتی وارد کنگره می شدم می دیدم که راهنما قبل از من در کنگره حضور دارد و زمان خروج از کنگره باز هم راهنمای من در کنگره حضور دارد و زمانی که من فهمیدم راهنمای من از شهرستان می آید و تعریف میکرد که کسانی از تهران می آمدند به این امید که شاید یک رهجو تازه وارد بیاید به آن مشاوره بدهد، من پیش خودم می گفتم چی شده که یک نفر بخاطر من این مسیر را طی می کند تا با من رهجو حرف بزند و نامه داروی من را بدهد بعد به شهر خودش برگردد، به این مسائل که فکر می کردم نور درونم روز به روز روشن تر می شد و پایه ام در کنگره مستحکم تر می شد.
.jpg)
وقتی که من جهان بینی را یاد بگیرم چشمم حقیقت را ببیند آن وقت است که می توانم درک بکنم قدردان باشم و با کمال میل تبریک بگویم و پاکت بدهم. استاد امین می گوید که انسان باید از کفر به ایمان حرکت کند تا به نتیجه برسد. آقای مهندس روز گذشته صحبت می کردند و دست آوردهای کنگره را تک تک نام بردند که تا اینجا چه کار هایی را انجام داده درمان اعتیاد، درمان سیگار، تحقیقات و آزمایشات، درمان بیماری های لاعلاج و ساخت دانشگاه. تمام این ها را گفتند و آقای مهندس با این همه کار هایی که برای کنگره انجام داده اند می گفتند من هنوز کاری برای کنگره نکردم. پس من سفر دوم اگر کاری کردم یا مشغول انجام کاری هستم باید بدانم هنوز هیچ کاری نکرده ام، دیده بان ها هم با این همه زحمت و رفت آمد هیچ منتی روی کسی نمی گذارند و انتظاری از کسی ندارند فقط و فقط می خواهند به من یاد بدهند که اگر کسی کوچکترین کاری یا لطفی برایت انجام داد آن را ببین و قدردان آن باش و آن جا است که به نتیجه خواهی رسید. ممنون که به مشارکت من گوش دادید.
گروه سایت نمایندگی دانیال اهواز
عکس و تایپ: مسافر محسن - لژیون یکم
ارسال خبر: همسفر ابوالفضل
- تعداد بازدید از این مطلب :
74