هفتمین جلسه از دوره شصت و هشتم کارگاههای آموزشی و خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی ابنسینا با استادی دیدهبان محترم مسافر رضا، نگهبانی ایجنت محترم نمایندگی ابنسینا مسافر جمشید و دبیری مسافر بهروز و با دستور جلسه «هفته دیدهبان» چهارشنبه 24 اردیبهشت ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز بکار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر.
برای شما آرزوی موفقیت میکنم. شعبه رباط کریم جزو اولین شعباتی است که بعد از شعبه آکادمی و انقلاب برگزار شد ما شوق و ذوق داشتیم و تجربیات اول ما بود و در امامزاده برگزار میشد و ما گهگاهی میآمدیم و یک ماشین پیکان برای آقا مراد بود و میآمدیم و سر میزدیم و الان یک ازدحام در قسمت مسافران و همسفران هست و نمیشد یک پیراهن سفید تن کسی کرد و هرکسی میخواست حرف خود را بزند و الان همهچیز با نظم همه شال دارند و لباس سفید دارند و من لذت بردم وقتی که به شعبه شما رسیدم بیرون هیچ ازدحامی نبود و با نظم بود و وقتی با بیرون مقایسه میکنیم انگار که هیچ خبری نیست در داخل.
منظورم این است که وقتی این چنین اتفاقی میافتد بر اساس آموزش و اندیشهای است که توسط یک گروهی به وجود میآید و این نگرشها یک شبه اتفاق نمیافتد و دوستانی که از اول شرکت کردهاند و پایههای شعبه را بنا گذاشتهاند و الان حضور ندارند اما یاد و خاطر آنها هست و اگر ما هم بتوانیم نشانی از خودمان به جا بگذاریم و این تفکر را به وجود بیاوریم سازنده میشود برای خودمان. این هفته جشن دیدهبان است و ما این جشنها را هر سال تکرار میکنیم به دلیل این که ما همیشه تازهوارد داریم و هر روز تکرار میشود و عمر و روزهای ما تکرار میشود و وقتی نگاه میکنیم به تجربیات ما اینها ذات ما را میسازد و باید از این تجربیات را استفاده کنیم ما میآییم 10 الی 11 ماه در مسیر آموزشی کنگره قرار می گیریم و این دگرگونیها برای ما اتفاق میافتد و میدانیم که اگر این سیستم اداره میشود اگر آن زمانی که شعبه رباط کریم احداث شد هیچ کدام از مرزبانهایی که الان هستند نبودند هیچ کدام از راهنماهایی که هستند نبودند و ما بر اثر طول زمان و نظر به چگونگی اداره شدن ساختارهای کنگره را آموزش دیدند و خودشان سهیم شدند و ساختارهای جدیدی به وجود آمد و گسترش و توسعه اتفاق افتاد و در آن زمان شعبه پرند و اسلامشهر و ... وجود نداشت و با بزرگ شدن اندیشه و تفکرات انسانها که وجود دارد کنگره شعاع اضافه کرده و اینها را باید تازه واردین بدانند.
.jpg)
باید تازهواردین اینها را بدانند و در زندگی خود اجرا کنند. ما در کنگره چرا حالمان خوب است؟ زیرا در کنگره یاد گرفتهایم که دروغ نگوییم یاد گرفته ایم غیبت نکنیم و سرزنش نکنیم و کسی را قضاوت نکنیم و اگر این ها را انجام ندهیم وقت اضافهای خواهیم داشت برای مفید بودن و یاد بگیریم همه چیز را برای خودمان نخواهیم و آموزش ببینیم. اگر آموزش در ما تاثیر بگذارد این آموزشها در دیگران هم تاثیر خواهد داشت و ما هر سال جشن راهنما و ایجنت و مرزبانان را داریم جشن هفته همسفران را داریم جشن هفته دیدهبانان را داریم که یاد بگیریم کسانی که ما را کمک کردهاند تا ما دچار تغییرات بشویم. اگر زندگی ما تکراری و ملال آور شده است به خاطر این است که آموزشها را درست یاد نگرفتهایم و این بوده که طلب کارانه به خانواده خود نگاه کردهایم و انتظار داشتهایم که همه چیز را برای ما فراهم کنند که ما رها شویم. وظیفه ما در قبال کسانی که برای ما زحمت کشیدهاند چیست؟
اینها آموزشهایی است که ما باید فرا بگیریم تا طول درمان مفیدتری داشته باشیم یک زمانی است ما درکی از این مسائل نداریم و فکر ما این است که مواد را از کجا بگیریم و مصرف کنیم و به این مسائل فکر نمیکنیم و ما به کنگره میآییم و به ما میگویند باید بنویسید اگر میخواهید این تغییرات برای شما به وجود بیاید، همه میخواهند پولدار شوند و حالشان خوب شود اما باید چیزی را ازدست بدهی تا چیزی را به دست بیاورید. آن ساختار تفکر منفی را باید از دست بدهم تا بیایم و چیزی به دست بیاورم باید ساعت 17:00 به کنگره بیاییم باید از کار و عروسی و مراسم خود بگذریم بیایم و بنشینم و آموزش بگیرم تا دچار تغییرات بشوم و اگر این روند برای من اتفاق نیافتد تغییرات حاصل نمیشود . تغییر کار سادهای نیست. خیلیها برای درمان به کنگره میآیند شما میتوانید آمار آن را از سایت کنگره بپرسید و ببینید چند نفر برای درمان میآیند این است که اذن ورود را باید وقت بگذارید.
از 100 نفر که به کنگره میآیند 50 نفر به رهایی میرسند و از این 50 نفری که به رهایی میرسند 30 نفرشان خودشان انتخاب میکنند که خدمت کنند. تفکر خودشان است که خدمت کنند و مرزبان بشوند مهمان دار بشوند. این تغییرات از نظر تفکری باید به وجود بیاید تا به جایگاهی برسند. این ها را دیدهبانها نظارت میکنند که همه چیز در چهار چوبهای کنگره پیش برود و بر اساس همین شاکله ای که وجود دارد و اجرا کردن این از یک شعبه با 24 نفر رسیده به 170 شعبه . اگر این روند موفقیت آمیز بوده این تفکر موفقیت آمیز بوده. اگر زندگی من دچار مسائلی است که نمیتوانم لذت ببرم این است که من با این قوانین هماهنگ نیستم و نمیدانم از این قوانین چطور استفاده بکنم الان ماها اینجا نشستهایم آیا جاذبه زمین را میبینیم؟ اما وجود دارد.
ربطی به این ندارد که من با تقوا هستم یا نماز خوان هستم یا نه من اگر به طبقه پنجم بروم خودم را پایین بیاندازم میافتم پایین. قانون دارد کار خودش را انجام میدهد. اگر من بتوانم خودم را با قوانین هماهنگ کنم میتوانم خدمتگزار باشم. این جایگاه تفکری که به انسان اجازه میدهند که این جایگاه تفکری را تجربه کند. این هفتهها و این جایگاهها و این روند شبانه روزی که به وجود میآید این است. حضرت علی میفرماید برای مومن هر روزش نباید مانند روز قبلش باشد. منظورش این است که از نظر تفکر و دیدگاه باید تغییری صورت بگیرد تا من بتوانم زندگی خود را تغییر بدهم. تا روزی که من به ساختار و تفکر خود بچسبم و تغییر نکنم نمیتوانم زندگی خودم را تغییر بدهم. میگویند باید ازدست بدهی تا به دست بیاوری. منظور همان تفکر است. در لژیونها صحبت میکنیم در مورد تفکراتی که در درونمان و اندیشهمان هست. این روندی است که در کنگره اتفاق میافتد و راهنماها و دیدهبانها و قانونگذارهای این مسیر که توسط آقای مهندس آموزش دیدهاند این مسیر را طی میکنند تا ما زندگی خود را تغییر دهیم.
متشکرم.
.jpg)
.jpg)
نگارنده: مسافر محسن مسافر احسان لژیون بیست و یکم
تنظیم و تایپ: مسافر مهزیار لژیون بیست و یکم
عکس: مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
394