English Version
This Site Is Available In English

جهان بینی اشتباه

جهان بینی اشتباه

جلسه سیزدهم از دوره سیزدهم سری کارگاه‌های آموزشی کنگره ۶۰ نمایندگی بیهقی سبزوار روزهای پنجشنبه به استادی مسافر حسین و نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر محمدرضا با دستور جلسه «جهان‌بینی ۱ و ۲» در تاریخ 18 اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا خداوند را شاکر و سپاسگزارم که عضو کوچکی از خانواده بزرگ کنگره ۶۰ هستم همچنین تشکر می‌کنم از نگهبان محترم و گروه مرزبانی و راهنمای عزیزم که اجازه دادند که بنده این جایگاه را تجربه کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز جهان‌بینی است و به نظر بنده تمام مشکلات من در زمان مصرف به همین نداشتن جهان‌بینی درست مربوط می‌شد، سؤالی که ابتدای سفر و هنگام دریافت جزوه جهان‌بینی در ذهن من شکل گرفت این بود که اصلاً جهان‌بینی چیست و چه نقشی در درمان من دارد کم‌کم در مسیر قرار گرفتم و فهمیدم جناب مهندس در سال ۱۳۷۸ روشی را ابداع کرده بودند که در آن درمان بر روی سه ضلع یا مؤلفه مهم قرار داشت که عبارت بود از جسم و روان و جهان‌بینی. موقعی که دوباره کلمه جهان‌بینی را در اینجا نیز دیدم این مقوله برای من اهمیت بیشتری پیدا کرد.

به نظر بنده جهان‌بینی زاویه دید هر انسانی نسبت به خودش و جهان پیرامونش را می‌گویند و همچنین قرارگرفتن انسان در مسیر ارزش‌ها و دوری از ضد ارزش‌ها است. جهان‌بینی درون یعنی خود شخص وجهان بینی بیرون مربوط به تمام جهان هستی می‌باشد. من در سال ۸۵ در اداره ارشاد سبزوار تئاتر کار کردم و تقریباً همان زمان از طریق یکی از دوستان با حشیش آشنا شدم و زمان اجرا و تمرین از این مواد استفاده می‌کردند به خیال خودم کشیدن این مواد نیروی مضاعف و تمرکز و نشاط بیشتری به من می‌داد و این مواد قرار بود مرا پله‌پله بالا برده و به اهداف مورد نظرم که پیشرفت در بازیگری بود برساند درصورتی‌که کاملاً برعکس عمل نمود و باعث نابودی بنده شد، جهان‌بینی بنده نسبت به این مواد اشتباه تعریف شده بود و این موضوع سبب شد مسیر اشتباهی را در پیش بگیرم. جناب مهندس برای بهبودبخشیدن جهان‌بینی، بیان می‌کنند که باید دانایی را بالا برد که دارای سه مؤلفه آموزش، تفکر و تجربه می‌باشد و در ابتدا جسم و روان را باید به تعادل برسانی بعد روی جهان‌بینی کار شود چون جسم و روان آشفته دارای تفکر نیست همچنین آموزش‌پذیر نمی‌باشد و با درمان جسم و روان است که دیدمان نسبت به جهان هستی بهتر می‌شود و در مقابل این مثلث دانایی، مثلثی است به نام مثلث جهالت که اضلاع آن عبارت‌اند از ترس، منیت و ناامیدی و امروز می‌دانیم که انسان جاهل نه‌تنها مغرور و دارای منیت زیاد که همیشه ترس و ناامیدی جزء جدایی‌ناپذیر در زندگی او می‌باشد. ممنون از اینکه با سکوتتان به بنده و سخنان اینجانب گوش فرادادید.
عکاس: مسافر حسین از لژیون یازدهم با راهنمایی مسافر محمد رضا
تایپ: مسافر حسن از لژیون چهارم با راهنمایی مسافر امیر
تنظیم: مسافر امیر از لژیون چهارم با راهنمایی مسافر امیر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .