سلام و درود بر یاران جستجوگر که دنبال حق هستند. شما خود، خطابهٔ زندهاید و غرش رعدوبرق الهی شما را ویران نخواهد کرد؛ زیرا برای کسانی این بنا را نهادهاید که از حلقهٔ تاریکی به روشنایی، رهسپار خواهند شد.
گروه سایت همسفران نمایندگی البرز کرج با دیدهبان محترم مسافر احمد حکیمی مصاحبهای پربار و آموزنده جهت آموزش گرفتن از تجربیات و آموختههای ایشان انجام داده است که ایشان از تجربیات خویش سخن بگویند. شما را به خواندن این مصاحبه زیبا و آموزنده دعوت میکنیم.
.jpeg)
مسافر احمد با آخرین آنتیایکس مصرفی شیره و تریاک وارد کنگره شدند. به مدت ۱۰ ماه به روش DST و داروی اپیوم به راهنمایی آقای مهندس حسین دژاکام سفر کردند، هم اکنون ۲۳ سال است که با دستان پر توان آقای مهندس از بند اعتیاد آزاد و رها شدهاند. ایشان تمام جایگاههای خدمتی را گذراندهاند و در حال حاضر در جایگاه دیدهبان ورزشی مشغول به خدمت هستند.
سختترین گذرگاهی که داشتید چه مرحلهای از زندگیتان بوده و چگونه از آن عبور کردید؟
یکی از گذرگاههای سختی که برایم به وجود آمد همین مسئله اعتیاد بود که واقعاً ویرانگر است. یکسری گذرگاه هست که انسان در اثر ناآگاهی برای خود به وجود میآورد، هر انسانی بهقدر آگاهی خودش عمل میکند و هرچقدر این آگاهی بالاتر برود مشکلات کمتر است. واقعاً گذرگاهی که برای من خیلی سخت بود مسئله مصرف بود که با ناآگاهی چنان عمل کردم که یک زندگی را کاملاً واژگون کردم و از بین بردم و روزی که وارد کنگره شدم انگار دوباره متولد شدم و الحمدلله با ماندن در کنگره و انجاموظیفه کردن توانستم از آن عبور کنم.
چه مشخصه رفتاری از آقای مهندس دیدهاید که برایتان آموزش بزرگی داشته و در ذهن شما ثبت شده است؟
احترام به انسانها. من هیچوقت نمیتوانم درباره آقای مهندس صحبت کنم؛ ولی وقتی نگاه میکنم میبینم ایشان یک معلم راستین هستند تا زمانی که خودشان کاری را انجام ندهند از دیگران آن را نمیخواهند و فوقالعاده به دیگران احترام میگذارند که این برای من بسیار ارزشمند است.
چه صفت بارزی در یک دیدهبان رشد میکند که تماموقت خود را با عشق صرف خدمت در کنگره میکند؟
وقتی فردی تحت آموزش است باید ویژگیهایی در او شکل بگیرد. کسی که میخواهد در کنگره خدمت کند باید زمان و موقعیت از نظر کار بیرونی و مدیریتی داشته باشد و بستری را در خودش آماده کند که بتواند خدمت کند. هیچکدام از این افراد این بستر را آماده نمیکردند که بیایند در این قسمت قرار بگیرند این یک دربی است که باز میشود مثل راهنمایی، ایجنتی و مرزبانی که افراد از این درب عبور میکنند که بتوانند خدمات سنگینتری را انجام دهند پس باید بادقت و تفکر بیشتری کارها را انجام دهند. بهعنوان الگو که به آنها نگاه انداخته میشود باید بسیار دقیق عمل کنند، اینها یادگیری است برای همه ما. من روز اولی که دیدهبان شدم اصلاً نمیدانستم این خدمت چگونه است؛ ولی اتفاقاتی در این مسیر افتاد که من بهمرور یاد گرفتم.
نکته دیگری که آقای مهندس همیشه به آن تأکید دارند این مسئله است که یک دیدهبان تحت هیچ شرایطی نباید دروغ بگوید، این درس بزرگی بود برای من که هنوز هم بعد از ۲۰ سال هر موقع میخواهم با کسی صحبت کنم و فردی از من سؤال میپرسد به یادم میآید که نباید دروغ بگویم نه فقط در کنگره چون دیدهبان هستم؛ بلکه بیرون از کنگره هم باید آن را رعایت کنم. ما اینجا بهصورت تئوری یاد میگیریم و باید در زندگی و اجتماع آن را عملی کنیم. اینجا همه خوب هستند؛ ولی آیا زمانی که در بیرون و در ارتباط با دیگران هم هستند همانطور عمل میکنند؟
منظور از رهاکردن در کنگره چیست؟
یعنی نباید پاپیچ شد. زمانی که انسان به یک نفر امرونهی میکند مشکلساز است باید بگذاری خودش عمل کند. اکثر انسانها باوجود دیگری میخواهند در جمعی که هستند خودشان را برتر نشان دهند. در سیدی ابلیس آقای مهندس فرمودند که انسان اگر در بند توصیف و توجه باشد یک مشکلی در خودش هست. همسفری که به مسافرش به قول خودمان گیر میدهد در بند توصیف و توجه است، او میخواهد که همسرش رها شود تا جلوی دیگران سرافکنده نباشد، همه اینها در ناخودآگاه او فشار میآورد و نمیتواند آن را کنترل کند در نتیجه به مسافر خود فشار میآورد. انسانی که اینگونه است میخواهد پا بگذارد روی دوش دیگران و خود را بالا بکشد تا دیگران او را ببینند و خود را بروز بدهد، انسان اگر بخواهد خود را اینگونه بروز دهد آسیب میبیند.
شما زمانی که در بیرون از کنگره با مصرفکنندهای روبرو میشوید چه برخوردی با او دارید آیا کنگره را به او معرفی میکنید؟
این بستگی به جهانبینی فرد دارد، یک موقع از آدم کمک میخواهند، یک موقع اصلاً به درمان اعتقادی ندارند برای هر فردی متفاوت است. هر فردی از لحاظ فیزیولوژی الگوی خودش را دارد آن فرد هم از لحاظ جهانبینی الگوی خودش را دارد باید ببینیم این فرد در موقعیتی هست که ما بتوانیم او را درمان کنیم، با او صحبت میکنیم که جایی هست که شما را درمان کند ولی نمیگوییم که من تو را به آنجا میبرم میگوییم مراجعه کن آنجا کسانی هستند که به تو کمک خواهند کرد و از خودم و کسانی که این مشکل را داشتند و به درمان رسیدهاند مثال میزنم در واقع پیام رهایی را به او میرسانم.
تأثیر ورزش در پروسه درمان چگونه است؟
ورزش فوقالعاده اهمیت دارد؛ چون ما یک فیزیولوژی داریم که میخواهد سالیان سال ما را راهبری کند و ما به آن نیاز داریم. ما نمیتوانیم ماشینی را سوار شویم و به آن رسیدگی نکنیم در این صورت یک جایی ما را در جاده میگذارد. ما سالیان سال میخواهیم با این جسم زندگی کنیم باید به آینده نگاه کنیم. بهخاطر همین است که آقای مهندس برای درمان اضافهوزن آنقدر تأکید دارند چون میخواهند کیفیت زندگی ما بالا برود و ما از طریق ورزش میتوانیم کیفیت زندگی خود را بالا ببریم.
بهعنوان کلام آخر اگر صحبتی با همسفران دارید بفرمایید.
من فکر میکنم همسفران با آموزشی که میگیرند باید بتوانند ضلع حس خود را کنترل کنند. ضلع حس در تصمیمات آنها باید موقعیت مناسبی داشته باشد. تفسیر ما از اتفاقات بسیار تعیینکننده است، اگر تفسیر ما از اتفاقات از روی احساس باشد نتیجه مطلوبی نخواهد داشت. مثلاً زمانی که مشکلی برای کسی پیش میآید احساسی عمل نکنیم، عقل حکم میکند که اگر این اتفاق افتاده است حتماً حکمتی دارد پس باید کمک کنیم تا از این بحران بیرون بیاید. امیدوارم همه تصمیمات زندگی ما بر مبنای عقل، ایمان و عشق باشد.
.jpeg)
ما هرگز نمیتوانیم خورشید را پنهان نماییم، ما هرگز نمیتوانیم پردهای بر روی ماه قرار بدهیم، همانطور کوهها را نمیتوانیم نبینیم و وجود آنها را نادیده بینگاریم پس آنها در این چرخه تولد یافته، خلقت بدون آنها معنا ندارد آنها در تمامی موجوداتی که دارای محبت هستند، نفوذ دارند. خدمتهای شما بزرگواران نیز مانند طبیعت خداوند است که هرگز نمیتوان بر آنها چشم پوشید قدردان قلبهای پرمهر و دستان پرتلاش شما هستیم...
مرزبان خبری: همسفر طاهره
عکاس: همسفر مونا رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون سوم)
مصاحبه، ویراستاری و ارسال: همسفر پریسا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی البرز کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
110