جلسه سوم از دوره چهل و چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی ارتش، با استادی راهنمای محترم مسافر احد، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر حمید، با دستور جلسه «هفته دیدهبان» در روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ١٧ آغاز به کار كرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احد هستم یک مسافر. خدا را شکر میکنم یکبار دیگر لیاقت داشتم در این جایگاه قرار بگیرم و از مشارکت شما عزیزان آموزش بگیرم.
دستور جلسه این هفته، هفته دیدبان است. قبل از هر چیزی ما باید بدانیم که دیدهبان چه کسی است. زمانی که برای بار اول کلمه دیدهبانی را در کنگره ۶۰ شنیدم، ناخودآگاه فکر من به سراغ دیدبانهای نظامی رفت، اما کاری که دیدهبانان انجام میدهند بهمراتب سختتر و باریکتر از دیدهبانهای نظامی است؛ یعنی تمام جنبههای مسئولیت را دیدهبانهای عزیز میبینند و درک میکنند.
یکبار در یکی از شعبههای استان تبریز مهمان بودم و جناب خدامی در آن شعبه حضور داشتند. مسئلهای که پیش آمد و شاید برای من زیاد مسئله خاصی نبود، صندلیهای استاد، نگهبان و دبیر با صندلیهای حضاری که آنجا نشسته بودند فرق میکرد و به همین خاطر دستور دادند صندلیها باید یکرنگ باشند! شاید به نظر برسد کسی به این چیزها توجه نمیکند ولی شاید از دیدگاه یک تازهوارد که به کنگره میآید، این موضوع خیلی متفاوت باشد که فکر کنند که کسانی آنجا نشستهاند با آنها فرق میکنند! همه ما خوب میدانیم که اینگونه نیست و در کنگره همه با هم برابر هستند.
شاید این سؤال برای من پیش بیاید که چرا هفته دیدهبان داریم؟ در اصل افرادی که دارند به ما خدمت میکنند فقط اشخاصی نیستند که در شعبه حضور دارند. ساختاری که در حال حاضر در کنگره وجود دارد مانند یک درخت است که ریشه اصلی آن بنیان کنگره است و از دیدهبانها بهعنوان پایه و ستون این درخت نام برده میشود
واقعاً مسئولیتهای بسیاری بر دوش این عزیزان است. من زمانی در کنار دیدهبان محترم جناب اشکذری بودم، از نزدیک میدیدم که چقدر کار انجام میدادند. زمانی که از بیرون نگاه میکنم، فکر میکنم خیلی کار راحتی است و فقط سه و یا چهارتا امضا میکنند و یا اینکه مصاحبهای انجام میدهند، اما در اصل جلو بردن یک ساختار و درست جلو بردن آن کار بسیار سختی است! جناب مهندس میفرمایند که زمانی که به درمان رسیدید میتوانید بروید و به کارهایتان برسید، اما دیدهبانهای محترم بیش از ده و یا پانزده سال است که در کنگره حضور دارند.
این عزیزان میتوانند بروند و به کار و زندگیشان برسند؛ ولی چیزی که آنها را نگه میدارد، عشق و علاقهای است که وجود دارد. به قول استاد که میفرمایند: برکت و خیر این کار حتماً در زندگی آنان که خدمت میکنند جاری خواهد شد. دیدهبانهای محترم و عزیز به مکانها و استانهای مختلف سفر میکنند و زمان خودشان را میگذارند و حتی هزینه رفتوآمد آنها نیز بر عهده خودشان است!
هر کسی که در کنگره هر خدمتی انجام میدهد حتماً و یقیناً جوابش را میگیرد ولی ما هم در کنگره رسمی داریم. ما چهار جشن اصلی داریم که شامل جشن راهنما، جشن مرزبان و ایجنت، جشن همسفر و جشن دیدهبان است. باید در هفتهای که جشن راهنما و یا دیدهبان است در همان هفته از آنها قدردانی کنیم. شاید این سؤال پیش بیاید که من به چه شکل باید قدردانی کنم؟ هرکسی در حد توان خودش باید قدردانی کند و واقعاً برای بعضی افراد، هزار تومان آنها هم یک میلیون ارزش دارد.
سعی کنید حتماً یک دلنوشته بنویسید و حس و حال خودتان را نسبت به آن جایگاه و شخص ابراز کنید. آدم با این کار سپاسگزار و قدردان بودن را یاد میگیرد. هرچه من بیشتر قدردان نعمتهایی که به من داده شده باشم، نعمتهای بیشتری به اعطا خواهد شد.
خیلی ممنون از همه عزیزانی که به صحبتهای من گوش دادید.
تایپ: مسافر بیتالله
ویرایش و ارسال: مسافر محمدرضا
نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
23