چهارمین جلسه از دوره پنجم جلسات لژیون سردار با استادی همسفر طیبه ونگهبانی همسفر مائده و دبیری همسفر زینب با دستور جلسه «جهانبینی ۱و۲» در روز سه شنبه مورخ ١۴٠۴/٢/١۶ راس ساعت ۴۵؛١۴ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر هستم که این توفیق را به من داد امروز در این جایگاه خدمت کنم و در بین شما عزیزان و استادان گرامی باشم و از شما آموزش بگیرم. از نگهبان لژیون سردار خانم مائده تشکر میکنم که این فرصت را به من دادند تا این جایگاه را تجربه کنم به دبیر لژیون، خزانهدار، ایجنت و مرزبانان گرامی عرض خدا قوت دارم، انشاالله که خداوند توفیق خدمت را در ما بیشتر کند و از راهنمای خودم خانم زینب هم تشکر میکنم که آموزشهای ایشان باعث شد من امروز هم بتوانم این جایگاه را تجربه کنم. جهانبینی یعنی اینکه ما دیدگاهمان نسبت به جهان هستی چگونه است و نسبت به جهان هستی چه برداشتی و چه دریافتی و چه ادراکی و چه احساسی داریم؟ جهان هستی هم از درون ما نشأت میگیرد و هم پیرامون ما، هر چیزی که در هستی وجود دارد جهانبینی نام دارد ، جهانبینی را استاد امین به دو دسته تقسیم کردند، جهان درونی و جهان بیرونی، همه شما عزیزان متن روی جزوه جهانبینی را دیدهاید روی جزوه جهانبینی نوشته شده جهانبینی کاربردی، ما برای اینکه شروع کنیم اول باید بدانیم جهانبینی چگونه وارد چرخه کنگره ۶۰ شده؟ آقای مهندس زمانی که شروع به درمان جسم کردند احساس کردند چیزی کم است و آن مسئله، مسئله جهانبینی بود که در کتاب ۶۰ درجه آغاز شد و در ادامه کتاب عشق تکمیل و در جزوههای استاد امین نیز ادامه داشت. اولین کلاسهای جهانبینی توسط استاد امین در سال ۱۳۷۹ در آکادمی طبقه چهارم برای مسافران برگزار شد و دومین جلسه برای همسفران کنگره ۶۰ در آکادمی در سال ۱۳۸۱ برگزار شد. آقای مهندس، استاد امین را به عنوان دیدهبان جهانبینی انتخاب کردند و استاد امین بیشتر روی جهانبینی کاربردی کار کردند. چرا میگوییم جهانبینی کاربردی؟ علم کنگره ۶۰ فقط برای این نیست که ما سیدیها را بنویسیم جزوهها را بخوانیم و تمام شود، اصل مطلب کاربردی کردن این آموزشها است، کاربردی کردن یعنی عمل کردن و اجرا کردن این آموزشها و اینکه تغییرات را در گفتار و رفتار و کردار خود مشاهده کنیم و زمانی که این تغییرات را در خودمان ببینیم، یعنی جهانبینی ما کاربردی شده است. شاید من افتخار کنم که سیدیهای زیادی نوشتم و نوشتن و گوش کردن سیدیها یک مسئله است و عمل کردن به این آموزشها بسیار مهم است. آقای مهندس در مورد جهانبینی خیلی تاکید دارند و در سیدی اخیر سیدی حلقههای آفرینش ۲، آقای مهندس فرمودند: شما جهانبینی را برای این یاد میگیرید که از زندگی کردن لذت ببرید و چگونه زندگی کردن را یاد بگیرید و زندگی را درست زندگی کنید. در جزوههای استاد امین اولین موردی که برای من جالب بود سه مثلث بود که یکی از مثلثها، مثلث دانایی ایشان بود که از تجربه، تفکر و آموزش تشکیل شده و در سیدی وادی اول آقای مهندس روی تفکر تاکید میکنند و یکی از ضلع های درمان ما در مثلث درمان جسم روان و جهانبینی است، این سه ضلع را ما باید با هم پرورش بدهیم، اگر فقط روی جسم کار کنیم یا روی روان کار کنیم و به جهانبینی توجه نکنیم مثل یک مثلث مختلف الاضلاع میماند یعنی چه؟ یعنی یک ضلع ممکن است رشد کند، ولی ضلعهای دیگر ثابت بماند و اینجا دانایی ما در حد دانایی میماند و به دانایی موثر تبدیل نمیشود، اگر کسی بخواهد دانایی خود را به دانایی موثر تبدیل کند باید هر سه ضلع جسم روان و جهانبینی با هم رشد کند. زمانی که یک مصرف کننده یا خود من وارد کنگره شدم حال خرابی داشتم، چون فرزندم سالها درگیر اعتیاد بود و به هر دری زدم درمان نشد، من تحصیل کرده بودم و بسیار هم منیت داشتم و در ابتدا اصلاً دوست نداشتم وارد کنگره شوم و در کنگره حضور داشته باشم، و الان که در این جایگاه و در این نقطه قرار دارم متوجه شدم که حال خراب من به دلیل نداشتن جهانبینی بود. من بیرون از کنگره دورههای درمان اعتیاد را گذرانده بودم و اصلاً تصور نمیکردم روزی این اتفاق برای هم برای من هم بیفتد. زمانی که من شروع به نوشتن سیدیها کردم و همینطور این آموزشها را کاربردی کردم، حال من بسیار خوب شد و در وادی اول آقای مهندس روی تفکر تجربه و آموزش تاکید کردند آموزش همان دانشی است که ما در کنگره یاد میگیریم، دانایی موثر باعث رشد و تحول انسان میشود، در ابتدای ورود به کنگره همه ما تصور میکردیم به خاطر مسافران وارد این مکان شدیم ولی بعد از گذشت مدتی از سفرمان متوجه شدیم ما هم نیاز به آموزش داریم. استاد امین فرمودند: شاه کلید دانایی، جهانبینی است؛ اگر شخصی فنی را بلد باشد آن فن را باید روی خودش اجرا کند. قبل از ورودم به کنگره به دلیل اینکه اطلاعات و آگاهی زیادی داشتم، منیت زیادی هم داشتم و الان متوجه شدم آن اطلاعات و آگاهی در واقع دانایی نبود بلکه، منیت زمینهای بود. جهانبینی مانند عینکی است که ما به وسیله عینک دنیا را میبینیم، قبل از کنگره دیگران را مقصر میدانستم و انگشت اشاره من روی دیگران بود؛ ولی به لطف آموزشهای کنگره یاد گرفتم که خودم مقصر هستم. مسافر من بسیار حال بدی داشت و هیچگونه حرفشنوی و پذیرشی نداشت؛ ولی کم کم با آموزشهای کنگره او نیز متوجه شد که دارای منیت زیادی است، راهنمای خوب مسافرم با سختگیریهایی که داشت باعث شد مسافرم به رهایی و درمان برسد.



عکاس: مرزبان خبری همسفر فاطمه
ویرایش، تنظیم و ارسال مطلب: نگهبان سایت همسفر نگین
همسفران نمایندگی رودکی
- تعداد بازدید از این مطلب :
14