جلسه هشتم از دور چهارم سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران، لژیون سردار کنگره ۶۰ نمایندگی دنا، به استادی پهلوان محترم مسافر سعید، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه «هفته دیدهبان» روز یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۵:۱۵ شروع به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان سعید هستم یک مسافر. از خداوند سپاسگزارم که این فرصت را به من عطا فرمود تا در کنگره حضور داشته باشم، خدمت کنم و آموزش بگیرم. از نگهبان، دبیر محترم که اجازه دادند این جایگاه را تجربه کنم، سپاسگزارم. همچنین، از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و آقا احسان که همواره در کنارشان هستم و از آنها آموزش میگیرم، تشکر میکنم.هفته دیدهبان را در رأس به جناب آقای مهندس و تمامی خدمتگزاران کنگره ۶۰ تبریک عرض میکنم.
اگر بخواهم در مورد جایگاه دیدهبان صحبت کنم، این عزیزان زحمات بسیاری میکشند، اما آنطور که شایسته است، دیده نمیشوند. آنها در طول هفته مسافتهای طولانی، بالغ بر ۷ الی ۸ هزار کیلومتر، را طی میکنند تا به شعب مختلف سر بزنند و به امور رسیدگی کنند. در کنگره آموختهایم که آموزش در جمع صورت میگیرد و این امر موجب تحول و تکامل انسان میشود و کنگره سراسر آموزش است. در کنگره، انسانهایی را میبینیم که خالصانه خدمت میکنند و این افراد تفاوت چشمگیری با افراد خارج از کنگره دارند. این خدمتگزاران، در ازای خدمات خود، هیچ چشمداشت مالی ندارند. آقای مهندس همواره میفرمایند که ابزار خدمت، مسیر را برای ما باز میکند. امروز منِ سعید، در کنگره خدمت میکنم تا مسیری برایم گشوده شود و اتفاقات مثبتی در زندگیام رخ دهد. برخی افراد توانایی انجام خدمات خاصی را دارند، چه در جایگاه سرداری، دنوری، پهلوانی و یا حتی در جایگاه نشانی در بینشانی. زمانی نوبت به ما میرسد که این خدمات را انجام دهیم. از دیدگاه شخصی من، امروز نوبت من است که روی این صندلی بنشینم و برداشتهای خود را از لژیون سردار و تاثیراتی که بر زندگیام داشته است، بیان کنم. به نظر من، بخشش مسیر را برای من هموار کرده است. مسیری که امروز برای منِ سعید گشوده شده است، ممکن است برای یک پهلوان متفاوت باشد، زیرا شرایط و تجربیات افراد یکسان نیست. در کنگره یاد میگیریم که ببخشیم و گذشت کنیم، زیرا همه ما که در اینجا حضور داریم، نتیجه انفاق و بخشش دیگران در گذشته هستیم. انسانهایی که پیش از ما به این مکان آمدند، این چراغ را روشن کردند و این صندلیها را چیدند. آنها در گذشته خدمت کردند و اکنون نوبت من است که تمام توان خود را در این راه بگذارم. در کنگره اتفاقاتی رخ میدهد که باورکردنی نیست.

در مسیر، با آقا حسین صحبت میکردم و به یاد آوردیم که در گذشته حتی نمیدانستم چگونه لباس بپوشیم و اصلاً زندگی کردن را بلد نبودم. اگر امروز میتوانم در این جایگاه صحبت کنم، همه اینها از آموزشهای کنگره است و من مدیون این مکان هستم. بسیاری از ما که اینجا گرد هم آمدهایم، اگر کنگره نبود، معلوم نبود چه سرنوشتی داشتیم و شاید دیگر زنده نبودیم. بنابراین، باید همواره قدردان کنگره باشیم. آقای مهندس در مورد اهمیت بخشش سخن میگویند. اگر از من بپرسند بخشندهترین انسان کیست، من کسی را بالاتر از آقای مهندس نمیشناسم. در حال مطالعه مطلبی در مورد دیدهبان بودم و دریافتم که اولین دیدهبان کنگره ۶۰، خود آقای مهندس بودهاند. اگر امروز ما در اینجا حضور داریم، به دلیل وجود قوانین و مقرراتی است که مرزبانها بر اجرای آنها نظارت دارند و این بسیار ارزشمند است. به نظر من، این نظم و انضباط باید در جامعه نیز حاکم باشد. چندی پیش، در حال انجام کاری بودم که با فردی برخورد کردم که درگیر مسائل حاشیهای بود و تمام دغدغهاش این بود که شهرداری به او گیر ندهد. همانجا به خودم گفتم که باید پیام کنگره را به این فرد برسانم، زیرا او حتی نام کنگره را هم نشنیده بود. او میگفت پاتوقش زیر یک درخت است، در حالی که خداوند بر من منت نهاده و درهای کنگره را به روی من گشوده است. من در جامعه و در میان اطرافیانم چه جایگاهی دارم و باید شکرگزار خداوند باشم و تمام تلاشم را بکنم تا این چراغ همیشه روشن بماند. اگرچه حتی اگر من هم نباشم این اتفاق خواهد افتاد، اما من نیز مسئولیتهایی دارم و کنگره به من بسیار خدمت کرده است و من نیز باید خدمت کنم. امیدوارم که همگی ما در این مسیر خدمتگزار باشیم تا هرکس به خواستههای درونی خود برسد.لطفاً خودتان و آقای مهندس را تشویق کنید.
نتیجه انتخابات لژیون سردار. نگهبان،دبیر و خزانهدار:


تهیه و تنظیم: گروه خدمتگزاران سایت شعبه دنا، شهرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
169