چهارمین جلسه از دوره دوم لژیون سردار خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی نیلوفر قزوین، با استادی اسیستانت محترم مسافر پریسا، نگهبانی مسافر ندا و دبیری مسافر فرشته با دستور جلسه «جهانبینی ۱ و ۲» روز جمعه ۱۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۹:۲۵ آغاز بکار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان پریسا هستم مسافر.
از اینکه به من اعتماد کردید و استادی جلسه سردار را به من سپردید، بسیار ممنونم. خوشحالم که در نمایندگی نیلوفر قزوین هستم و این سعادت را دارم که استادی جلسه سردار را برعهده دارم. دستور جلسه این هفته جهانبینی ۱ و ۲ است.
همه ما میدانیم که جناب استاد امین، دیدهبان جهانبینی هستند و بیشتر سیدیهای جهانبینی توسط ایشان نوشته میشود. علاوه بر این، اولین استاد جهانبینی کنگره ۶۰ جناب مهندس هستند و اکنون نیز هر سهشنبه، سیدیهای جهانبینی را علاوه بر سیدیهای فنی، برای کلیه افراد کنگره ۶۰ ارائه میدهند.
جهانبینی چیست؟ جهانبینی یعنی دیدگاه ما نسبت به جهان اطراف. دیدگاه یک مصرفکننده با دیدگاه یک مسافر که در کنگره آموزش میبیند، بسیار متفاوت است. تمام فکر یک مصرفکننده این است که چگونه مواد تهیه و مصرف کند و پول آن را از کجا بیاورد.
وقتی یک مصرفکننده وارد کنگره میشود و نام مسافر را میگیرد، جسمش درمان میشود و روان و جهانبینیاش نیز باید تغییر کند تا بتواند سفر خوبی داشته باشد. مثلث درمان اعتیاد شامل جسم، روان و جهانبینی است و این سه ضلع باید با هم همپوشانی داشته باشند.
جهانبینی در سفر اول، یعنی اهمیت سیدیهای استاد امین و اهمیت خواب شب. یک مصرفکننده باید یاد بگیرد چگونه خواب شب خود را تنظیم کند. همچنین، سیدی کابوس جناب مهندس نیز برای مصرفکنندگانی که کابوس میبینند، بسیار مفید است.
در سفر دوم، مسافر مثلث دانایی و مثلث جهالت را میآموزد و دیدگاهش نسبت به زندگی بازتر میشود. مسافر یاد میگیرد چگونه با ترسهای خود روبرو شود و منیت خود را کنترل کند. من در سفر اول دچار قیاس میشدم، اما با گوشدادن به سیدی قیاس، توانستم این مشکل را حل کنم.
در مورد سردار شدن، در سفر اول بودم که جناب مهندس اعلام کردند با ۵ میلیون تومان میتوان سردار شد. من شروع به پسانداز کردم و وقتی پولم به ۶ میلیون تومان رسید، توانستم سردار شوم. در آن زمان نمیدانستم ۶ میلیون تومان برای چه کاری است، اما چون جناب مهندس فرمان داده بودند، تصمیم گرفتم حتماً این کار را انجام دهم.
وقتی بهمرور، جهانبینی من قویتر شد، تصمیم گرفتم که دنور شوم، زیرا با این کار میتوانم آجری برای یک شعبه خریداری کنم و به افراد دردمند کمک کنم تا درمان شوند. به همین دلیل، دنور شدم و بسیار خوشحال بودم.سال گذشته، جهانبینی من خیلیخیلی قویتر شد، کمک و خدمت به دیگران در واقع کمک به خود است. آقای مهندس گفتند؛ کسی که در راه ارزشها باشد، خود را بیمه میکند؛ بنابراین، سردار و دنور شدن بیمهکردن خود و فرزندان است.
من اینگونه جهانبینی را یاد گرفتم و بسیار خوشحالم. اگر خدایاری کند، دوست دارم پهلوان شوم و نشان بینشان بگیرم. خیلی ممنونم از اینکه که به حرفهای من گوش کردید.
تایپ: مسافر فرشته - نمایندگی نیلوفر قزوین
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
24