سایت همسفران دکتر علیرضا گفتوگویی را با همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر امیره از لژیون هفتم ترتیب داده و از صحبتهایشان بسیار آموزش گرفتیم. در ادامه، نگاه زیبای شما را به خواندن آن دعوت میکنیم؛ امیدواریم که مورد توجه قرار گیرد.
همسفر مهدیه و مسافرشان با بیش از پنج سال تخریب و آنتیایکس مصرفی تریاک و شیره وارد کنگره شدند. ده ماه و سه روز سفر کردند به روش DST همراه با داروی OT، با راهنمایی مسافر مهدی و همسفر امیره. در حال حاضر یک سال و پانزده روز است که با دستان پرمهر و محبت جناب مهندس آزاد و رها هستند.
آقای مهندس در سیدی تشخیص میفرمایند: هدف از جهانبینی مشخص کردن مسیر زندگی و این است که در زندگی به شناخت برسیم. این جمله ارزشمند چه تأثیری در زندگی شما داشته است؟
ما برای اینکه مسیر زندگی خود را مشخص کنیم باید علم درست زندگی کردن را بیاموزیم تا بتوانیم در صراط مستقیم حیات را ادامه دهیم. آقای مهندس در سیدی تشخیص بیان کردند که جهانبینی برای این نیست که ما عالم و فیلسوف شویم؛ بلکه به ما در تشخیص راه درست از غلط کمک میکند. همه انسانها دوست دارند خوب زندگی کنند و از داشتههایشان لذت ببرند. زمانی که من زندگی کردن را بلد نباشم به خواستههای درونیام نمیرسم؛ پس بایستی ریشه مشکلات خود را پیدا کنم، از مسیر ضدارزشها به مسیر ارزشها قدم بگذارم و برای تغییر مسیر قوانین را بدانم و دانایی خود را افزایش بدهم.
طبق آموزشهای کنگره۶ آموختیم جهانبینی در برای ما حکم کلید را دارد! در چه صورت این کلید برای باز کردن قفل و حل مشکلات به ما کمک میکند؟
با توجه به آموزشهای کنگره۶۰ یاد گرفتیم که تمام مشکلات زندگی توسط خود ما حل میشود. زمانی که با آموزشهای اینجا به دانایی میرسیم، میتوانیم تکتک مشکلاتمان را حل کنیم. اطلاعات و آموزشهایی که به ما داده میشود حکم کلیدی را برایمان دارد که میتوانیم قفلهای درونی خود را با آن باز کنیم. با تفکر و اندیشه مثبت، یاری گرفتن از خداوند بزرگ و با حضور در جلسات کنگره میتوانیم گرههای درونی خود را بیابیم و آنها را باز کنیم. یکی دیگر از پارامترها، حرکت کردن در جهت ارزشها است که تمام هستی و کائنات به شکل مختلف به من کمک میکنند.
به نظر شما اگر تمامی منابع آموزشی؛ از جمله کتاب، جزوات و سیدیها را بخوانیم و بنویسیم اما درک درستی از جهانبینی نداشته باشیم، چگونه میتوانیم به درمان و آرامش دست یابیم؟
اگر در کنگره۶۰ از منابع، جزوهها و سیدیها آموزش بگیریم؛ ولی به عمل و درک آنها نرسیم، نمیتوانیم از تاریکیهای درونمان بیرون بیاییم. کسانی که در تاریکی هستند و میخواهند از تاریکیها عبور کنند و به نور برسند، طنابی محکم و قوی نیاز دارند تا بتوانند از عمق تاریکیها بیرون بیایند که آن طناب، علم جهانبینی است؛ زیرا علم جهانبینی دانایی ما را بالا میبرد و از تاریکی به طرف نور هدایتمان میکند. اگر با دانش جهانبینی نتوانیم ساختار مثبت در درون خود بهوجود بیاوریم بازسازی جسم امکانپذیر نیست. کاربردی کردن جهانبینی کار راحتی نیست؛ چون نیروهای بازدارنده مقابل ما قرار میگیرند و نمیگذارند در مسیر ارزشها حرکت کنیم، ولی با علم و دانشی که در جهانبینی کسب میکنیم میتوانیم آنها را مهار نماییم. وقتی آموزشها را عملی کردم میتوانم آنها را به دیگران انتقال بدهم.
زمانی که وارد کنگره میشویم و آموزش میگیریم با واژه زیبایی به نام جهانبینی آشنا میشویم برای شما این واژه چه معنا و مفهومی دارد؟
اصلیترین آموزش کنگره بر پایه جهانبینی است. جهانبینی قوانین درست زندگی کردن را به ما آموزش میدهد که اگر در مورد این قوانین آگاهی نداشته باشیم با مشکل روبهرو میشویم. جهانبینی؛ یعنی زندگی کن و بگذار دیگران هم زندگی کنند یا اینکه من بتوانم در کنار سختیها راه خود را پیدا کنم و به آرامش و آسایش برسم.

جهانبینی در زندگی اجتماعی و روابط با دیگران چه تاثیری دارد؟ لطفاً از تجربه خودتان در این زمینه و ارتباط با افراد در خارج از کنگره بیان کنید؟
جهانبینی در زندگی اجتماعی و رابطه با دیگران تأثیر بسیاری دارد. اگر من بتوانم جهانبینی خود را بالا ببرم، قطعاً رابطه اجتماعی خوبی با دیگران خواهم داشت. من قبل از اینکه به کنگره بیایم رابطه خوبی با اطرافیانم نداشتم و همیشه به مشکل بر میخوردم؛ زیرا درونم پر از خشم، کینه و نفرت بود و قطعاً کسی که درونش عشقی ندارد نمیتواند به دیگران عشق بدهد. اگر کاری برای دیگران انجام میدادم دوست داشتم که برای من جبران کنند یا اینکه من را تأیید نمایند. زمانی که اوضاع طبق میل من پیش نمیرفت ناراحت میشدم و خودم را سرزنش میکردم، احساس قربانی شدن داشتم و برای تأیید شدن به خود و خانوادهام خسارت میزدم. آن زمانی را که باید برای خانواده و خودم میگذاشتم برای دیگران تلف میکردم؛ اما با آموزشهای جهانبینی توانستم دید خود را نسبت به اطرافیان عوض کنم، سپس خودم و دیگران را ببخشم، برای خود ارزش قائل شوم و مهمتر از همه اینکه خودم را با همه کمبودها دوست داشته باشم. وقتی نفرت و کینه را از درونم دور کردم توانستم به دیگران عشق بلاعوض بدهم، به آنها محبت کنم و به اندازه توانم به آنها یاری برسانم.
با توجه به این دستور جلسه و آموزشهای این سیستم لطفاً نظر خود را در مورد جهانبینی قبل از کنگره و بعد از ورود به کنگره بیان کنید؟
من قبل از کنگره همیشه نیمه خالی لیوان را میدیدم و از داشتههایم لذت نمیبردم. اگر مشکلی برایم پیش میآمد دنبال مقصر میگشتم، به همین دلیل زود ناامید میشدم و میگفتم چرا برای من این اتفاق افتاد؟! فکر میکردم من از جانب خداوند مجازات میشوم به همین دلیل بسیار ناسپاس بودم. زمانی که به کنگره آمدم و با آموزشهای اینجا آشنا شدم تازه فهمیدم مشکلات و سختیها طبق صحبتهای جناب مهندس لعنت خداوند نیستند؛ بلکه رحمت خداوند هستند. اگر دید من نسبت به اتفاقات اطرافم مثبت باشد زود ناامید نمیشوم. بایستی بدانم که زندگی پستی و بلندیهای زیادی دارد، من در سختیها و مشکلات میتوانم به تکامل برسم و این اضداد هستند که به زندگی ما معنا میبخشند. به دیگر سخن متوجه شدم که در این جهان بدون یاور و پشتیبان نیستم و نیروی عظیم و شگفتانگیزی به نام قدرت مطلق به من یاری میرساند.
کلام آخر؛
در آخر از بنیان کنگره۶۰ آقای مهندس دژاکام و استاد امین که به ما جهانبینی آموزش میدهند کمال تشکر را دارم؛ همچنین از تمام کسانی که در مسیر کنگره با عشق خدمت میکنند، قدردانی میکنم. از راهنمای خوبم همسفر امیره که با عشق به من آموزش میدهند با تمام وجودم سپاسگزارم و برای همه عزیزان از خداوند بهترینها را خواستارم.
طراح سؤال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر امیره (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر حمیده رهجوی راهنما همسفر صفورا (لژیون ششم)
ویراستار و ارسال: همسفر مریم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر علیرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
159