اگر شخصی فاقد جهانبینی باشد از حس و حال خوبی برخوردار نخواهد بود، دائماً در انزواء است، در جهان پوچی که برای خود ساخته است زندگی میکند و به زمین و زمان گلایه دارد. زمانی که وارد کنگره شدم تا حدودی با فراگرفتن آموزشها متوجه شدم که تنها مسافر من ناخالصی و افکار مخرب ندارد بلکه من نیز انواع حسهای بد مانند: کینه، نفرت، کبر، حسادت را دارا هستم اما پذیرش این مسئله را نداشتم و تمام تقصیرها را گردن دیگران و مسافرم میدانستم.
با دریافت آموزشها و کاربردی کردن آموزههای جهانبینی تا حدودی به حال خوش رسیدم و توانستم اول خود و سپس دیگران را ببخشم و بدانم اگر فردی بدی میکند الزاماً بد نیست بلکه در جهل و نادانی به سر میبرد. جهانبینی برای این است که قوانین زندگی کردن را یاد بگیریم. وقتی قوانین بازی را بلد نباشیم در ابتدا خود آزار میبینیم سپس باعث آزار و اذیت دیگران میشویم. در مورد زندگی نیز همینطور است اول باید آموخت که این قسمت سخت قضیه است و بعد از یادگیری، زندگی کردن راحتتر میشود و صلح و آرامش بیشتری برقرار میگردد.
نویسنده: همسفر بهنوش رهجو راهنما همسفر هدی (لژیون پانزدهم)
ویرایش: همسفر سوفیا رهجو راهنما همسفر ثریا (لژیون چهاردهم)
ویراستار و ارسال: همسفر مرضیه رهجو راهنما همسفر بهاره (لژیون دوازدهم)
همسفران نمایندگی ایمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
130