English Version
This Site Is Available In English

برای آموختن هر مسئله علمی باید الفبای آن را بلد باشیم

برای آموختن هر مسئله علمی باید الفبای آن را بلد باشیم

سومین جلسه از دوره پانزدهم کارگاه‌های آموزش خصوصی همسفران آقا، نمایندگی شادآباد؛ به استادی راهنمای محترم مسافر سجاد، نگهبانی همسفر علی و دبیری همسفر ابوالفضل؛ با دستور جلسه  "جهان بینی 1 و 2" پنجشنبه 18 اردیبهشت‌ماه 1404، ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

خیلی خوشحال هستم که در کنار شما عزیزان هستم. بخش همسفران آقای شادآباد، در این چند سالی که در کنگره هستم تلاش‌های شما عزیزان همیشه جلوی چشم بوده و سختی‌های زیادی کشیده‌اید و تلاش‌های زیادی کرده‌اید و خیلی باقدرت به راهتان ادامه می‌دهید و این باعث افتخار است و این خودش یک آموزش است. برای ما این احساس مسئولیت‌پذیری شما حتی بااینکه مسافران شما درمان شده‌اند قابل ارزش است. از زحمات شما تشکر می‌کنم. انشا الله که روزبه‌روز پرقدرت‌تر شوید.
دستور جلسه ما راجع به جهان‌بینی است. همان‌طور که از اسم و معنی لغتی آن پیداست یعنی برداشت من از جهان و وسعت دید من نسبت به جهان هستی چه هست. از قدیم گفته‌اند که یکسری از افراد فقط جلوی پایشان را می‌بینند اما یکسری از افراد خیلی دورترها را می‌بینند. همان‌طور که جهان هستی به این وسعت و بزرگی هست بنابراین برای شناخت دنیا به یک علم نیاز داریم. به همان میزان هم آن علم باید بزرگ و گسترده باشد تا انسان بتواند محیط پیرامون و اطراف خودش را تا آنجایی که در توانش هست ببیند.
برای آموختن هر مسئله علمی باید الفبای آن را بلد باشیم و یاد بگیریم. انسان گاهی در محیطی که زندگی می‌کند یا در کاری که انجام می‌دهد احساس نیاز شدید و یا احساس گم‌گشتگی می‌کند. مسئله اعتیاد که امروز برای اعضای کنگره بسیار ساده است و خیلی راحت در موردش صحبت می‌کنیم، در بیرون از کنگره این‌طور نیست و قابل‌پذیرش نیست. هنوز بسیاری از خانواده‌ها نسبت آن‌یک گارد خیلی ویژه ای دارند و البته حق هم دارند. علت آن چیست؟ علت آن عدم شناخت است. عدم شناخت نسبت به هر موضوعی حتی اگر آن موضوع بسیار ساده نیز باشد برای آن مسئله یک گره و حفاظ ایجاد می‌کند.
خدا را شکر می‌کنم که به‌واسطه حضورمان در کنگره این دانش و این الفبای آرام‌آرام به ما آموزش داده می‌شود. گرفتن آموزش یک بحث است اما کسانی موفق‌تر هستند که بتوانند از این آموزش‌ها استفاده کنند. در آموزش‌های کنگره 60 ما دو جزوه داریم جزوه جهان‌بینی یک و جهان‌بینی دو. در تیتر ابتدای آن نوشته‌شده است جهان‌بینی کاربردی. کاربردی وقتی مطرح می‌شود یعنی باید به‌صورت فیزیکی از آن استفاده کنیم.
خیلی وقت‌ها ما خیلی چیزها را می‌دانیم یا می‌شنویم یا اطلاعات عمومی داریم ولی شاید در زندگی اصلاً برای ما قابل‌استفاده نباشند زیرا ما نسبت به آن شناخت نداریم و نمی‌توانیم از آن استفاده کنیم. موضوعی که در جزوه جهان‌بینی مطرح می‌شود ابتدا می‌آید خود انسان را بررسی می‌کند. چرا وجود انسان آن‌قدر اهمیت دارد و باید وجود انسان را بشناسیم؟ چون در جهان هستی اگر هیچ انسانی وجود نداشت جهان هستی بی‌معنی می‌شد. جهان هستی بر اساس وجود انسان‌هاست که معنی پیداکرده، بر اساس وجود انسان‌ها است که در حال رشد و پیشرفت است. دقیقاً تفاوت انسان و بقیه مخلوقات خداوند هم در همین است. تمامی موجودات و مخلوقات دارای نفس هستند اما انسان علاوه بر آن روح نیز دارد.
کاری که روح انجام می‌دهد این است که می‌تواند بر اساس نیازهای خودش و تغییراتی که در این چرخه هستی انجام می‌دهد می‌تواند بسیاری از چیزها را تغییر دهد و به تکامل برساند و به‌نوعی جهان هستی را تسخیر کند.
در جهان‌بینی مهم‌ترین مسئله‌ای که آموزش می‌گیریم شکافته شدن هسته انسان است که انسان از چه چیزی تشکیل‌شده است. در مورد صور آشکار و پنهان، نفس، جن، روح و خیلی موضوعات دیگر آموزش می‌گیریم. همچنین آموزش می‌گیریم که چه عواملی باعث پیشرفت آن می‌شود و یا اصلاً نمی‌گذارد انسان حرکت کند.
هنگامی‌که یک مصرف‌کننده یا یک همسفر این مطالب را می‌خواند و آموزش می‌بیند و به خودش نگاه می‌کند و به درون خودش نگاه می‌کند چه اتفاقی می‌افتد؟ به نظر من مهم‌ترین عاملی که بامطالعه و آموزش دیدن این مسئله انسان به آن دسترسی پیدا می‌کند این است که اول‌ازهمه تشخیص می‌دهد در کجای کار قرارگرفته است. فرقی هم نمی‌کند مصرف‌کننده بوده یا نبوده است. خانم است یا آقا.
وقتی عمق تاریکی‌ها را هرکسی به‌اندازه خودش درک کرد به همان میزان به اعتقاد من برای خروج از تاریکی نیاز دارد که مسئله جهان‌بینی خود را گسترش دهد.
این موضوع که ما می‌گوییم هنگامی‌که وارد کنگره می‌شویم جهان‌بینی را یاد می‌گیریم این نیست که قبل از کنگره جهان‌بینی نداشته‌ایم بله داشته‌ایم؛ اما میزان تابش آن جهان‌بینی در زندگی ما بر اساس میزان دانایی و شناخت ما بوده است. من همیشه می‌گویم که تاریکی، تاریکی است چه در چاه باشیم چه در خانه هزار متری. هنگامی‌که چیزی دیده نشود اهمیتی ندارد که ما در کجا قرار داریم.
خیلی وقت‌ها اشتباهی که در کنگره برداشت می‌شود این است که می‌گویند مسافر با همسفر فرق می‌کند. به نظر بنده ازنظر تاریکی‌ها هیچ فرقی بین مسافر و همسفر نیست. هرکسی به میزان آن اشتباهاتی که در زندگی خودکرده است و بر اساس طرز زندگی که داشته به‌هرحال به یک تاریکی فرورفته است. خدا را شکر می‌کنیم که در کنگره هستیم و این ابزارها در اختیار ما هست و از آن‌ها استفاده می‌کنیم.

تایپ و ویراستاری: همسفر احسان

سایت همسفران آقا نمایندگی شادآباد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .