سومین جلسه از دوره پانزدهم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی قائمشهر با استادی راهنما مسافر حسن، نگهبانی مسافر کمیل و دبیری مسافر ضربعلی با دستور جلسه "جهانبینی 1 و 2" پنجشنبه 18 اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت 16:30 آغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر. خداوند را شاکرم که باز این موقعیت پیش آمد تا در این جایگاه قرار بگیرم، آموزش بگیرم و خدمت کنم. سپاسگزارم از آقای مهندس که در این مدت به من اجازه حضور در کنگره را داده اند. از نگهبان و دبیر جلسه هم تشکر میکنم.
دستور جلسه امروز دو بخش دارد؛ بخش اول دستور جلسه هفتگی است و بخش دوم مربوط به تولد آقا محسن است. بخش اول دستور جلسه جهانبینی 1و2 است. همه ما میدانیم که آقای مهندس اولین بار در سال 1378 پروتکل DST را در قالب یک مقاله برای درمان اعتیاد بیان کردند و در آن به صورت مسئله اعتیاد و مثلث درمان که متشکل از سه ضلع جسم روان و جهانبینی است پرداختند.

مصرف کننده مواد مخدر جهانی مملو از ترس، اضطراب، نگرانی و حقارت برای خود به وجود می آورد و زندگی اطرافیان خود را نیز آشفته میکند؛ یا از دیدگاه دیگر فرد مصرف کننده همانقدر که به قسمت جسم و روان خود آسیب زده در قسمت جهانبینی خود نیز تخریب ایجاد کرده است. ما در کنگره به این مسئله جهانبینی افیونی میگوییم. برای مثال دیدگاه و نگرش یک فرد مصرف کننده همیشه منفی است و کسانی که مصرف کننده نیستند را نادان و خود را انسانی بسیار دانا و لذت زندگی خودش را در مواد مخدر میبیند.
کنگره معتقد است که درمان قسمت جهانبینی با آموزش های که در شعبات صورت میگیرد میسر است. چگونه؟ ما باید در قسمت جهانبینی به دانایی و تفکرات مثبت دست پیدا کنیم. معمولاً کسانی که در افکار منفی غرق میشوند، در قسمت جهانبینی دچار مشکل هستند و باید همزمان به همراه درمان جسم و روان، جهانبینی خود را هم درست کنند. زمانی که جسم من تخریب شده باشد و توان نشستن و گوش کردن مطالب را در جلسات آموزشی نداشته باشم و از تعادل کافی برخوردار نباشم، هرچقدر هم که آموزش ببینم هیچ فایده ایی برای من نخواهد داشت. مثل سوار و سوار کاری که اگر هرکدام از این دو مشکل داشته باشند به مقصد نمیرسند. درنتیجه ما برای درمان جهانبینی باید به هر سه ضلع مثلث درمان توجه داشته باشیم.
آقای مهندس در سال 1381 برای تخصصی تر کردن آموزشها، استاد امین را به عنوان دیدبان بخش جهانبینی انتخاب و معرفی کردند و استاد امین جزوه جهانبینی 1و2 را به نگارش درآورد که در آن به موضوعاتی برای بهتر و سالم تر زندگی کردن ما اشاره شده است. این جزوه به نحوی نوشته شده است که هر کس برای بار اول هم آن را بخواند، متوجه مطالب آن خواهد شد.

بخش دوم دستور جلسه تولد آقا محسن است.آقا محسن جزو رهجوهایی است که از همان ابتدای سفررهجویی بسیار منظم،فرمانبردار وبا ادب بود. زمانی که در لژیون سی دی میخواستم، او اولین رهجویی بود که سی دی تحویل میداد. رفته رفته دیدگاه بهتری نسبت به کنگره پیدا کرد و امروز از خدمتگزاران خوب کنگره است؛ان شاءالله این خدمت نوری شود و به زندگی اش بتابد.
از این که به سخنان من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.
در ادامه جلسه، جشن تولد یکسال رهایی مسافر محسن...

اعلام سفر مسافر: سلام دوستان، محسن هستم یک مسافر. آخرین آنتی ایکس مصرفی، شیره و تریاک؛ ۱۱ماه و ۲روز سفر کردم به روش DST و با شربت OT با راهنمای خوبم، حسن آقا؛ رهایی یکسال و سه ماه؛ ورزش، فوتبال.

آرزوی مسافر محسن: مسافران همیشه در ذهن خود این مطلب را داشته باشند که خانواده مهمترین رکن زندگی است؛ پس بخاطر خانواده هم که شده باید سفر خوبی داشته باشیم. انشاالله همه مسافران سفر خوبی داشته باشند و به رهایی و درمان برسند.
صحبت های راهنما حسن: سلام دوستان، حسن هستم مسافر. به نوبه خودم تولد یکسال رهایی آقا محسن را به کنگره ۶۰، به آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک می گویم. از دیدگاه من، آقا محسن از رهجویان تمام عیار در بحث درمان اعتیاد است.

صحبت های مسافر محسن: سلام دوستان، محسن هستم مسافر. در راس از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم. همچنین از راهنمای تازه واردینم، آقا رحیم و راهنمای درمانم، حسن آقا و مرزبان های دوره گذشته و دوره جدید سپاسگزارم.
من در گذشته علاوه بر بیماری اعتیاد،بیماری های زیاد دیگری داشتم؛مانند بیماری ترس، بیماری اضطراب و بیماری قضاوت. همیشه با خودم در جنگ و جهل بودم. بنظرم همیشه خوبی می کردم ولی بدی می دیدم. گذشته برایم افسوس و آینده برایم اضطراب بود.
روزی سه بار مصرف می کردم و دیگر از اعتیاد خسته بودم. زمانی که وارد کنگره شدم تنها به درمان بیماری اعتیادم فکر می کردم و هدفم این بود که بعد از درمان اعتیاد از کنگره خارج شوم. حتی وقتی می گفتند سی دی بنویسم، هیچ اهمیتی نمی دادم و فقط می خواستم مواد را ترک کنم. اما کنگره ۶۰ واقعاً به انسان ها شخصیت می دهد. من طی این ۲سالی که در کنگره هستم هیچگاه بی احترامی ندیدم. در کنگره ۶۰ بحث درمان اعتیاد خیلی وقت است که بسته شده است.
در سفر اول فقط سرجای خود نشستم تا درمان شدم. الان خدا را شکر می کنم که درمان شدم. کنگره به من آموزش داد تا زندگی خوبی داشته باشم.
کار، زندگی و کنگره برای من سه ضلع یک مثلث هستند. من قصدم این بود که بعد از درمان اعتیادم از کنگره بروم اما بعد از سه ماه آنچنان محو کنگره شدم که باورتان نمی شود. من از کنگره حس خوبی می گیرم چراکه کنگره به رایگان به ما آموزش می دهد. باز هم خدا را شکر که هم جسم و هم افکار من در کنگره به درمان رسیدند.
- تعداد بازدید از این مطلب :
118