نهمین جلسه از دوره دوازدهم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره60 نمایندگی باغستان کرج با استادی مسافر سعید، نگهبانی مسافر امیر و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه جهان بینی 1 و 2 پنجشنبه 18 اردیبهشت ماه 1403 ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان سعید هستم یک مسافر، خدارا شاکرم که به بنده این فرصت داده شد تا در این جایگاه قرار بگیرم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم، از راهنمای عزیزم تشکر فراوان دارم که این فرصت را بار دیگر به بنده دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم، دستور جلسه این هفته جهان بینی 1 و 2 می باشد، همه افرادی که جهان بینی را خوانده اند این را میدانند که جهان بینی می خواهد قوانین درست زندگی کردن را به ما آموزش بدهد، قوانینی که هست و وجود دارد، در این دستور جلسه به ما تاکیدی نکرده که چه تاثیری روی من دارد.
و نکته اش این است که این قوانین و جود دارد وما اگر این قوانین را رعایت کنیم و به صورت کاربردی و عملی در زندگی خود اجرا کنیم از حال بهتری برخوردار خواهیم شد و هیچ ارتباطی به دین و آئین افراد ندارد، بنده در کنگره60 یاد میگیرم که هر آنچه برای خود می پسندم برای دیگران هم بپسندم و هرآنچه برای خود نمی پسندم برای دیگران هم نپسندم و نباید این قوانین را به گونه ای اجرا کنم که فقط به نفع خودم باشد، برای مثال این قوانین مانند قوانین راهنمایی رانندگی می باشد.
و اگر دیگران قرار نیست از چراغ قرمز عبور کنند بنده نباید برای خود استثنی قائل شوم و از آن عبور کنم ، حالا این قوانین چه قوانینی است؟ قوانین بسیار ساده می باشد که در همه ادیان به آن اشاره شده است، مثلا کم فروشی نکردن، حق مردم را نخوردن، کلاهبرداری نکردن، غیبت نکردن قضاوت نکردن و... بنده این را قبول دارم که هرآن کنی به خود کنی، یعنی این که در این دنیا هر عملی که انجام بدهیم به خودمان باز می گردد و امروزی ها از واژه کارما استفاده می کنند.
در جهان بینی در رابطه با نفس صحبت شده است و مارا با سه نفس آشنا می کند، این نفس ها عبارت اند از نفس اماره، نفس لوامه و نفس مطمئنه، استاد امین همچنین مثلث هایی در این جزوات برای ما ترسیم کرده اند تا درک بهترو راحت تری از مطالب داشته باشیم، یکی از این مثلث ها مثلث دانایی نام دارد که اضلاع آن عبارت اند از تجربه، تفکر و آموزش، بنده در زمان تحصیلم در دوره راهنمایی همیشه در محوطه مدرسه با متنی روبرو میشدم که نوشته بود تجربه میوه ای است که نمی توان چشید مگر پس از خوردن.
این متن چقدر اشتباه بود و ندانسته تاثیر بدی روی بنده می گذاشت، در این متن هیچ اشاره ای به تفکر و آموزش نشده بود، بنده در ادامه زندگی خود میوه های اشتباه زیادی را خوردم، میوه هایی از قبیل اعتیاد، سیگار و خیلی از ضد ارزش های دیگر و در آخر با انبوهی از مشکلات و حال بد روبرو شدم، اما در جزوه جهان بینی به ما گوش زد می کند که تجربه کاملا درست است اما شما باید در کنار تجربه آموزش بگیری و تفکر کنی تا سه ضلع این مثلث به شکل متساوی العضلاع در بیاید.
یعنی تجربه تفکر و آموزش همزمان باهم رشد کند، برای مثال اگر تجربه بدی به دست آوردی تفکر کنی تا در آینده دیگر آن تجربه رقم نخورد و از کسانی که قبل از تو در این مسیر بوده اند درس و آموزش بگیری تا زندگی بهتر و سعادتمندی داشته باشی، از این که به صحبت های بنده توجه کردید از همه شما عزیزان سپاسگذارم.
تایپ: مسافر پیمان لژیون یکم
تنظیم و ارائه: مرزبان خبری مسافر محمدرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
74