هشتمین جلسه از دوره دهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی جهانبین شهرکرد؛ به استادی راهنمای محترم مسافر آرش، نگهبانی مسافر مسعود و دبیری مسافر حسین، با دستور جلسه جهانبینی ۱و۲ » در ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان آرش هستم یک مسافر؛
تشکر میکنم از خداوند که زندهام و در جمع شما عزیزان هستم، تا از همه شما آموزش بگیرم. دستور جلسه در مورد جهانبینی است. در جزوه جهانبینی تعریف جهانبینی؛ ادراک، احساس، دریافت و برداشت ما از جهان هستی، چه درونی و چه بیرونی است. وقتی که یک تازهوارد، وارد جلسه میشود، در همان سه جلسه تازه واردین یک سری چیزها را درک میکند و با خودش تفکر میکند و یک سری احساس هم نسبت به افراد اینجا پیدا میکند که آیا میشود به این افراد اعتماد کرد یا نه؟ و یک سری ادراکات، احساسات، دریافتها و برداشتها پیدا میکند و این قسمت میشود نقطه آغاز، که یک مصرف کننده وارد کنگره میشود و به نیت آنکه به رهایی برسد، به کنگره میآید. در مسیر کنگره باید قوانین بازی را درست انجام بدهد تا از مبدا به مقصد برسد. قوانین هر جایی جهانبینی همان جا است. یعنی کسی که سیدی مینویسد، به موقع جلسه میآید، جهان بینی دارد. مهندس در سیدی سختیها میفرماید: حلقههای حیات در این زندگی ۴ قسمت میباشند که سختترین قسمت آن، قسمت سوم آن است که حدوداً بین ۳۵ سالگی تا ۶۵ سالگی میباشد. اگر این قسمت را درست طی نکنیم، از طرف هستی دچار درد و رنج میشویم. کنگره هم یک سیستم است. با کنگره نباید بازی بکنیم، چون تاوان سختی را باید پرداخت کنیم. دفعه اول که وارد کنگره میشویم مسیر من تا رهایی مانند یک تپه است، ولی اگر سفر نکردم و مانع سفر دیگران شدم، دفعه دوم اگر خداوند اجازه ورود به من بدهد، مسیر سفر من مانند یک کوه میباشد و دفعه سوم میشود کوه اورست. هر بار سختتر و سختتر میشود.
ما جهانبینی کار میکنیم که: ۱- دچار مشکل نشویم، یعنی موقعی که میخواهم یک کاری را انجام بدهم، قبل از آن فکر کنم. ۲- اگر به مشکل برخوردیم چگونه آن را حل کنیم. جهانبینی برای پیشگیری از مشکلات است، ولی بعضی مواقع ما در تله میافتیم و آنجا باید با دانش بیرون بیاییم.
نیروهای منفی ۳ تا کار انجام میدهند: یا نقش آنها بازدارندگی است، یا تخریبی است، یا نقش آنها مکمل است. برای کسی که به دانایی بالا رسیده باشد، نقش مکمل را بازی میکنند. و من چگونه میخواهم با نیروهای منفی مقابله کنم، ما اگر بخواهیم به هر سیستم منفی سریع حمله کنیم، شکست میخوریم. نیروهای منفی در کنار همدیگر قرار دارند. مثلاً ترس، ناامیدی در کنار یکدیگر هستند و حمله سریع به آنها ناموفق است. نیروهای منفی از خود ما بر علیه خود ما استفاده میکنند. از جهل و ناآگاهی ما استفاده میکنند. ما باید خواستههای منفی خودمان را تغییر بدهیم و برای اینکه خواسته ما عوض بشود، باید نیازهای ما تغییر بکند و برای تغییر نیازهای ما باید درمان ابتدا در جسم ما انجام بشود و در این صورت نیازهای ما تغییر میکند و خواستههای ما عوض میشود. ما بزرگترین کلید و طنابی که به دستمان است تا بتوانیم بر نیروهای منفی غلبه کنیم، دانایی است. وقتی دانایی بالا برود یک پنجم مواد به راحتی کم میشود.
درد، رنج و سختی باعث شد که ما وارد کنگره بشویم. اگر حالمان خوب بود، وارد کنگره نمیشدیم. کسانی که درمان سیگار انجام میدهند، جهانبینی بالاتری دارند. موقعی درد و رنج سیگار معلوم میشود که دیگر کار از کار گذشته است و کسانی که درمان سیگار میکنند، قدر سلامتی را میدانند و برای سلامتی، درمان سیگار انجام میدهند و برای خودشان و زندگیشان ارزش قائل هستند.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم.

نگارنده و ویراستار: مسافر علی لژیون۷
تنظیم: مسافر بهزاد لژیون ۱۱
ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید
نمایندگی جهانبین شهرکرد/مسافران
- تعداد بازدید از این مطلب :
342