قبل از ورودم به کنگره ترس، ناامیدی و اضطراب تمام وجودم را فراگرفته بود و غرق تاریکی بودم، به خاطر اعتیاد همسرم راههای زیادی برای درمانش پشت سر گذاشتیم.
همیشه از خدا میخواستیم یکراهی به ما نشان بدهد تا از این گرفتاری رها بشویم، تا اینکه یک روز خانوادهام مکانی به نام کنگره ۶۰ را به ما معرفی کردند.
همسرم با میل خود به کنگره آمد و من هم همراهش بهعنوان همسفر به کنگره آمدم، و متوجه شدم خدابندههایش را تنها نمیگذارد و میفرماید: بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا.
ما باید ارزش این لحظهها را در کنگره بدانیم که خیلی زود دیر میشود، خدا را شاکرم که مکان مقدسی را سر راه ما قرار داد چون هیچ آموزگاری چنین آموزشهایی را در اختیار ما قرار نمیدهد. به خاطر سردرد شدیدی که دارم و تخریبهایی که وارد سیستم خود کردم، زمان میبرد تا سیستم ایکس من ترمیم شود. به امید روزی که به رهایی و حال خوش برسیم.
نویسنده: همسفر سودابه رهجو راهنما همسفر اعظم (لژیون دوم)
ویرایش: رابط سایت همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر اعظم (لژیون دوم)
ارسال: همسفر زینب رهجو راهنما همسفر سکینه (لژیون سوم) نگهبان سایت
سایت همسفران نمایندگی الوند قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
39