English Version
This Site Is Available In English

جهان‌بینی آموزش درست زندگی کردن

جهان‌بینی آموزش درست زندگی کردن

جلسه پنجم از دوره دوازدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی اسلامشهر با استادی همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر نجمه با دستور جلسه «جهان‌بینی ۱و۲» در روز سه‌شنبه ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

دستور جلسه این هفته "جهان‌بینی ۲و۱" است. جهان‌بینی یعنی چه؟ یعنی آن‌چه ما نسبت به کل هستی دریافت، برداشت، احساس و ادراک هم در درون هم در بیرون می‌نماییم. جهان‌بینی درون مربوط به خود ما می‌شود جهان‌بینی بیرون نگرش ما نسبت به جهان هستی است. جهان‌بینی یعنی چه؟ یعنی آموزش درست زندگی کردن؛ اینکه ما چطور بتوانیم درست زندگی کنیم و راه درست زندگی کردن را پیدا کنیم. همه چیز بستگی به نوع نگاه ما و نوع فکر ما به هر موضوعی می‌تواند باشد که از هر موضوعی چه برداشتی می‌توانیم داشته باشیم همه چیز از ذهن و تفکر ما بیرون می‌آید هر چیزی را زشت یا زیبا ببینیم. آن‌قدر حال من بد باشد و ذهن پر از افکار منفی باشد همه چیز را زشت ببینم؛ اگر زیبا باشد حال من آن‌قدر خوب نباشد آن‌ هم از نظر من زشت دیده می‌شود.

می‌توانم به کوچک‌ترین مسئله‌ای که در زندگی پیش می‌آید آن‌قدر شاخ و برگ دهم که دیگر زیبایی را در زندگی خود نبینم تفکرات منفی انرژی انسان را می‌گیرد و باعث می‌شود آدم در ناامیدی و ترس فرو برود و مجبور می‌کند انسان در سکون و هیچ حرکتی نداشته باشد اگر هم حرکتی بخواهد انجام دهد به احتمال زیاد به سمت تاریکی‌ها است؛ اگر نگرش من نسبت به زندگی یا مسائل مثبت باشد می‌توانم قبل از اینکه هر کاری را انجام دهم فکر و تفکر کنم. این را در کنگره یاد گرفتم که تفکرات خودم را نسبت به مشکلات جور دیگری نگاه کنم به آن‌ها لعنت خدا نگاه نکنم به این فکر کنم که حتماً حکمتی داشته که این اتفاق در زندگی من افتاده است. اولین روزی که به کنگره آمدم خیلی کلافه بودم با دو تا بچه کوچک یکی در بغل و دیگری هم مدام کنار لباس را می‌کشید و آرام و قرار نداشتم کنار خانمی نشستم به من گفتند اولین بار است که این‌جا می‌آیید؟ گفتم بله گفتند، آفرین خیلی جای خوبی آمدید این‌جا واقعاً یک قطعه از بهشت است من خیلی ناراحت و شاکی شدم گفتم ببین کجا را با بهشت مقایسه می‌کند این‌جا چه چیزی دارد که به این‌جا بهشت می‌گوید. آن‌ روز هیچ شناختی نسبت به کنگره نداشتم مکان یک‌جا بود؛ ولی طرز فکر آن کجا و طرز فکر من کجا بود.

بعد از ورود به کنگره نگاه من به مشکلات طور دیگری شد همیشه وقتی به مشکلی بر می‌خوردم ناسپاسی می‌کردم و می‌گفتم خدایا به غیر از من انسان دیگری پیدا نکردید هر چه سنگ است در زندگی من وجود دارد؛ ولی کنگره باعث شد که من دیدم نسبت به همه چیز حتی مشکلات عوض شود. شاید قبل از کنگره وقتی مشکلی برای من پیش می‌آمد، به قول معروف سکون می‌کردم و هیچ حرکتی انجام نمی‌دادم حس حقارت و تحقیر را به خود می‌خریدم و می‌گفتم، بیچاره چکار کند زندگی است و هر کسی هم جای این بود این کار را می‌کرد و اصلاً دوام نمی‌آورد. در این زندگی حق دارد که به این روز افتاده و روزبه‌روز حال من خراب‌تر می‌شد. هرچه بیشتر در خود فرو می‌رفتم طوری شده بود که زندگی را هم برای خود و هم مسافرم جهنم کرده بودم.

 بعد از ورود به کنگره خیلی طرز فکر من عوض شد به مشکلات جور دیگری نگاه کردم و به جای این‌که تمام عالم و آدم و مسافرم را مقصر بدانم، به خودم تلنگر زدم که این طرز فکر من است که این زندگی را این‌گونه کرده است. یک‌بار با مسافرم خیلی بد دعوا کردیم سر یک موضوعی که به من می‌گفتند، فاطمه طرز نگاه شما این‌طور است آن‌ طوری که شما فکر می‌کنید نیست. بعد از یک مدت که فکر کردم دیدم بله درست می‌گویند. من خیلی به مشکلات شاخ و برگ می‌دادم فکر می‌کردم اگر این مشکل برای من پیش آمده دیگر بدبخت‌تر از من وجود ندارد؛ کنگره به من خیلی کمک کرد در زندگی در جا نزنم.

تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر عاطفه(لژیون چهارم)

ویراستار: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم)

عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون اول)

ارسال: همسفر منیژه رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون ششم)

همسفران نمایندگی اسلامشهر 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .