بهنام قدرت مطلق الله
خدا را شکر که این مشارکت روزی من شد تا بتوانم درسی از آن بیاموزم.
در سیدی قشون، آقای مهندس در مورد انجامدادن کار و هدفگذاری بهتر، صحبت کردند و تأکید داشتند، زمانیکه بخواهیم کاری را انجام دهیم، باید در جهت آن هدف و مسیری درست و مطمئن، گام برداریم. مهمترین نکته این است که این گامها باید آرامآرام و بدون عجله انجام شوند؛ مانند متد DST.
درمان اعتیاد، بیش از ده ماه و بهتدریج انجام میشود و بهصورت کوتاهمدت و آنی امکانپذیر نیست؛ زیرا مانند بسیاری از ترکهای دیگر، بیفایده و شاید نتیجه معکوس داشته باشد؛ بنابراین گامهای کوچک به کارهای بزرگ ختم میشوند.
بهتر است از طبیعت الگوبرداری کنیم؛ زیرا میبینیم که بهطور ناگهانی یک درخت، میوه و محصول نمیدهد و شاید چندین سال طول بکشد تا شاخ و برگ و میوه بدهد و حتی یک سایه ایجاد کند. وقتی این راه طی شد، دیگر طی شده است و به عقب برنمیگردد؛ پس کار، تلاش و وقتی که صرف کردهاید بینتیجه نمیماند؛ ایشان مثال زدند که وقتی خیار به خیارشور تبدیل شد، دیگر قرار نیست دوباره به خیار تبدیل شود و اصلاً برگشتی وجود ندارد.
در هر خانوادهای شاید یک نفر باشد که مثل بقیه افراد نباشد و کارهایی انجام دهد که به ضرر افراد خانواده تمام شود؛ در کنگره۶۰ هم ممکن است یک نفر اختلال ایجاد کند و بخواهد چوب لای چرخ بگذارد؛ در اینجا دیگر قرار نیست اقدامی انجام نشود و حتماً با او برخورد میشود تا دیگران زیان نبینند.
دیگر اینکه در انجام هرکاری باید به منفعت و ضرر آن توجه کنیم؛ وقتی میخواهیم کاری را انجام دهیم، باید درنظر بگیریم که آیا این کار سودش بیشتر از ضرر آن است؟ اگر اینطور نیست و ضررش بیشتر میباشد، بهتر است از انجامدادن آن کار صرفنظر کنیم. مثل مادرهایی که سر سفره، غذای اضافه را میخورند، به ایندلیل که حیف است و اسراف میشود؛ درحالیکه ضرر آن بیشتر از منفعتش است و ممکن است در آینده باعث اضافهوزن یا حتی بیماریهایی مثل چربی یا فشارخون شود. همین مواد مخدر که هر نوع از آن مصرف شود، یک سرخوشی کوتاهی دارد و در درازمدت باعث مشکل اعتیاد میشود. کشیدن سیگار فقط چند دقیقه طول میکشد؛ ولی در آینده باعث بیماریهای زیادی خواهد شد و اگر فرد بخواهد آن را درمان کند، زمان خیلی زیادی طول میکشد.
نکته دیگری که از سیدی یاد گرفتم، این بود که در مسائل حیاتی، مسئولیت را به خدا دادن، یعنی سلب مسئولیت از خود؛ پس در جهت انجامدادن هرکاری باید تلاش کرده و به خداوند هم توکل کنیم؛ نه اینکه بدون هیچ کار و زحمتی، فقط از خدا درخواست کنیم؛ از قدیم گفتند: از تو حرکت، از خدا برکت.
در اینجا آقای مهندس مثال زاهدی را گفتند: که در شهر خبر دادند، قرار است طوفان و سیل عظیمی بیاید و همه ساکنین به تکاپو افتادند و از شهر خارج شدند. بهدنبال زاهد رفتند؛ ولی زاهد گفت: شما بروید، من به خدا توکل کردم و خدا مرا نجات خواهد داد. پس از بارانهای شدید و طوفان، با یک قایقموتوری بهدنبال زاهد آمدند؛ ولی دوباره همان حرفها را تکرار کرد و همراه آنان نشد و دوباره وقتی سیل روان شد، با هلیکوپتر آمدند و سبدی را برای زاهد پایین آوردند؛ ولی باز هم زاهد گفت: من به خدا ایمان دارم و توکل کردهام، خدا خودش مرا نجات خواهد داد و زاهد غرق شد. در قیامت، زاهد به خداوند شکایت کرد که من به تو توکل نمودم و تو مرا نجات ندادی. خداوند در جواب آن گفت: من از جانب خودم نشانه فرستادم تا تو غرق نشوی و همراه آنان نشدی، آیا میخواستی خودم تو را نجات دهم!؟
بله، در بعضی از مواقع نشانههایی را از طرف خداوند داریم، ولی توجه نمیکنیم؛ پس توکل همراه با تلاش و کوشش در راه درست، باعث میشود به هدف خود نزدیک شویم و آن خواسته ما انجام شود.
اما نکته مهم دیگر این است که برای انجام هرکاری باید وسایل و ابزار مورد نیاز مهیا باشد؛ درست مانند قشونی که آماده جنگ هستند و باید تجهیزات کافی داشته باشند. اینکه صرفاً فقط به جنگ بروند، فایدهای ندارد و با مشکل مواجه میشوند.
قشونی که به جنگ یا شکار میروند، باید از نظر سلاح، لباس، زره، کفش و... کاملاً مجهز باشند، در غیر اینصورت موفق نخواهند شد؛ پس برای انجام هرکاری باید هدف و خواستهمان مشخص باشد و با توکل به خدا در مسیر درست، در جهت انجام آن کار آهسته قدم برداریم تا به نتیجه دلخواه برسیم.
درپایان، از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان که برای آگاهی ما تلاش میکنند، صمیمانه تشکر میکنم.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر عطیه رابط لژیون سوم
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر سمیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
163