جلسه هفتم از دوره بیستونهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی شمس با استادی راهنما همسفر منیر، نگهبانی همسفر صنم و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه «جهانبینی ۱ و ۲» روز سهشنبه ۱۶ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
سخنان استاد:
در ابتدا از خانم دبیر به خاطر گزارششان تشکر میکنم. خدا را شاکرم که اجازه داد در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر ویژه دارم که این بستر را آماده کردند تا ما بتوانیم از منجلاب اعتیاد خارج شویم که در ادامه درمان اعتیاد برای کنگره۶۰ جزء کارهای اولیه محسوب میشود و در ادامه از ایجنت و مرزبانها تشکر میکنم. موضوع امروز جهانبینی ۱ و ۲ است. نویسنده جهانبینی ۱ و ۲ استاد امین هستند که نوید این را دادند که جهانبینی ۳ را به اعضای کنگره هدیه کنند تا ما بتوانیم استفاده کنیم.
همه میدانیم که کنگره به عنوان الفبای زبان کنگره از جهانبینی یاد میکند. جهانبینی علم و قانونی است که بهتر زندگی کردن را به ما یاد میدهد؛ یعنی شناخت اولیهای از خودم و جهان پیرامونم به دست میآورم که بدانم چگونه زندگی کنم؛ چون انسان این جسمی که ما میبینیم نیست. در واقع جسم به انسان داده شد تا بتواند در زمین تردد کند، آموزش بگیرد و راجع به آن آموزشها تفکر کند و طی این تجربیات در نهایت به جایی برسد که بتواند تولید کننده باشد؛ یعنی خدمتگزار در هستی تا بتواند ظرفیتی را به دست بیاورد که خداوند اجازه دهد و کار یا خدمتی را در اختیارش بگذارند تا به نحو احسن آن را انجام دهد.
حال ما هر ابزاری را به عنوان ماشینهای مختلف که خریداری میکنیم، یک دفترچه هم همراه آن است که طرز استفاده کردن از آن؛ حتی عیبیابی آن را نیز به ما میآموزد؛ حتی اگر ایرادی دارد یا اینکه بخواهیم کارایی جدید آن را بیاموزیم، به آن دفترچه مراجعه میکنیم، انسان هم همینطور است. خداوند در ابتدای امر در روز الست که پیمان بسته شد و انسان در بُعد جسمانی قرار گرفت، در ابتدا انسان اتحاد داشت و وحدت بین همه انسانها بود. در ادامه با قدرت اختیاری که داشتند طی آن انتخابهایی که برایشان به وجود آمد، نیاز به یک داوری داشتند؛ چون یواشیواش شعاع اضافه شد و هر کسی یک نظری را برای خودش ابداع کرد یا اینکه نظریهای را صادر کرد به خاطر همین آن وحدت اولیه دیگر خودش را نشان نداد و این شد که خداوند پیامبران را فرستاد. پیامبران پلهپله آمدند و بر اساس ظرفیت وجودی آن انسانهایی که در آن زمان بودند، شروع کردند آیات جهانبینی را به صورت پلهای ابلاغ کردن تا به جایی رسید که در زمان پیامبر خداوند متوجه شد انسانی که از روز الست در رفت و آمدها بوده و تجربههای مختلفی به دست آورده، الان دیگر آن پتانسیل و گیرایی دین کامل را خواهد داشت، به همین خاطر قوانین را در آیاتی که الان در اختیار ما به عنوان کتاب قرآن است، فرستاد؛ یعنی دین را کامل کرد.
الان جهان هستی در موقعیتی است که ما یا دانایی موثر داریم یا دانایی. تعریف دانایی این است که من یک کاری را میدانم چیست، سبک و سیاقش را میدانم، درست است یا درست نیست؛ اما من نمیتوانم انجام ندهم. دانایی موثر آن دسته از دانایی است که من میدانم و میتوانم انجامش بدهم یا انجامش ندهم. هستی بر اساس اضداد آفریده شده است؛ یعنی یک سری نیروهای تاریکی و یک سری نیروهای روشنایی بودند که انسان بتواند در کنار این نیروهای تاریکی خودش را به تکامل برساند؛ چون زمانی که نیروی تاریکی باشد ما قدر روشنایی را میدانیم یا آن روشنایی را تشخیص میدهیم. برای اینکه نیروهای منفی حرکت کنند نیاز به نور دارند، حالا انسان به صورت فطری نور وجودی دارد. خداوند انسان را با نور وجودی خلق کرده است؛ ولی نیروهای تاریکی از این نور بیبهره هستند؛ پس باید به طریقی برای حرکت کردن این نور را تامین کنند؛ اما چطور؟ با وارونه نشان دادن مفاهیم برای انسانها. اولین ترفند آن این است که روی دانایی موثر دست میگذارند.
اینها یک چیزهایی میدانند، حالا شاید انسانی که در نسیان خود فرو میرود فراموش کرده است که چه اتفاقی رخ میدهد. اول دست روی دانایی موثر میگذارند. چرا؟ چون انسان زمانی میتواند تولید داشته باشد که بتواند عمل صالح انجام دهد. زمانی که من بخواهم حرکت کنم، نیاز دارم تا عمل سالم انجام دهم و به واسطه نیرویی که ایجاد میشود حرکت کنم. نیروی منفی دقیقاً دست میگذارد روی آن مثلثی که من برای خود میخواهم رشدش دهم، جسمی، مالی و علمی. از نظر جسمی دست میگذارد روی خواب شب با افکار منفی؛ دقیقاً شب که میخواهیم بخوابیم و انرژی کیهانی به دست آوریم تا در روز فعالیت، رشد و تفکر داشته باشیم، هنگام خواب افکار منفی را القا میکند یا نمیگذارد به طور کل عمل سالم انجام دهیم؛ پس من اگر جهانبینی را آموزش گرفتم و این را متوجه شدم که نیروهای منفی دست روی چه چیزی میگذارد، سعی میکنم با قدرت فراوان، کارهایی را که باعث میشود انرژی برای من تولید شود را انجام دهم. در درجه دوم دانایی باید رشد پیدا کند؛ یعنی در مثلث دانایی که آموزش، تفکر و تجربه است تا زمانی که من تجربه نکنم نمیتوانم آن کار را به دانایی موثر تبدیل کنم.
جهانبینی از تصاویر ذهنی استفاده میکند تا انسان بتواند مفاهیم را درک کند؛ همان کاری که خداوند در قرآن انجام میدهد و به صورت الگویی از مدل، تمثیل و قصه استفاده میکند؛ چون انسان زمانی میتواند مفاهیم را درک کند که بتواند موضوعات مختلف را در ذهنش تجسم کند. کار مهم دیگری که انجام میدهد این است که صورت مسئله را میشکافد؛ یعنی عیب یابی میکند. میگوید منشا رفتاری که الان میبینی، گفتاری که از تو صادر میشود یا تفکری که در ذهنت هست از کجا است.
استاد امین در جهانبینی مکانیزم انجام کارها را میشکافد، اینکه از حس شروع میشود. وقتی حس نیاز در من به وجود آمد، این حس به نفس امتقال میابد و آن نفس خواستهای را که صادر میکند؛ سپس از فیلتر صفتمان عبور میکند تا به عقل برسد و در نهایت عقل از ذهن میخواهد تا از آرشیو اطلاعاتی تصاویر ذهنی که در ناخودآگاه، بر اساس تجربههای گذشته ما اتفاق افتاده است را بیرون بکشد و بر اساس آن فرمان را صادر میکند و یا صادر نمیکند که آن هم پروسه خودش را دارد. یکی از تجربیات من از بچگی این بود که همیشه فکر میکردم دیگران به طور ذاتی تجربه دارند و فقط این من هستم که اشتباه میکنم. همیشه عذاب وجدان داشتم تا اینکه جهانبینی کنگره این را به من آموخت که همه انسانها تاریکیها را تجربه میکنند تا به اوج روشنایی برسند، خدا را شکر که در کنگره هستیم.
ورود به سفر دوم جهان بینی همسفر هاجر رهجوی راهنما همسفر نفیسه (لژیون هفدهم)
ورود به مرحله دوم جهانبینی همسفر حمیرا رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون یکم) و همسفر شهربانو رهجوی راهنما همسفر ریحانه (لژیون سوم)


تایپ: همسفر عسل رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون یکم)
عکس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون ششم)
ویرایش: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون یازدهم)دبیر سایت
ارسال: همسفر محدثه رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون دهم)نگهبان سایت
همسفران شعبه شمس
- تعداد بازدید از این مطلب :
158