جلسه هفتم از دوره سی و هشتم سری کارگاههای آموزشی، خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی شیخبهایی اصفهان با استادی مسافر محمد و نگهبانی مسافر حجت و دبیری مسافر علی با دستور جلسه «جهانبینی ۱ و ۲ » در روز سهشنبه ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ شروع به کار نمود.
-
خلاصه سخنان استاد:
-
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر
-
از گروه مرزبانی و ایجنت محترم و راهنمای عزیزم جناب آقای مرتضی ردانی بابت خدمتی که امروز به من دادند تا آموزش ببینم، تشکر میکنم. پیشاپیش هفته دیدبان را به دیدبانهای عزیز تبریک میگویم که ستون و پایه کنگره ۶۰ هستند و باید به طور شایسته از آنها قدردانی کنیم.
-
وقتی به کلمه جهانبینی نگاه میکنیم، به نظر میرسد که کلمه بزرگی است. اما اگر با دید باز به آن نگاه کنیم، متوجه میشویم که یک کار ساده هم میتواند جهانبینی باشد؛ مانند لباس مرتب پوشیدن، آراسته بودن یا صبح که بیدار میشویم تخت خود را مرتب نمودن. همچنین امروز سعی میکنم کار اشتباهی انجام ندهم و اشتباهاتم را اصلاح کنم. اینها همه مصداقهای جهانبینی هستند.
-
فرمانبردار بودن نسبت به راهنما نیز به معنای داشتن جهانبینی است. بهطور کلی آموزشی که در کنگره میبینیم و آن را به کار میگیریم، همان جهانبینی است. همانطور که در جزوه جهانبینی نوشته شده است، این آموزش باید کاربردی باشد.
-
استاد امین نیز میگویند: «علم چیز پیچیدهای نیست، اما باید از کارهای آسان شروع کنیم تا به مسائل سختتر برسیم». من درک کردهام که اگر در زندگی ما جهانبینی وجود نداشته باشد، یکی از پایههای زندگیمان دچار مشکل خواهد شد و کامل نخواهد بود. بنابراین وقتی وارد کنگره میشویم؛ باید ابتدا با الفبای کنگره که همان جهانبینی است آشنا شویم.
-
در سیدی حلقههای آفرینش٢، جناب مهندس به این موضوع اشاره کردهاند که برای داشتن جهانبینی، باید قوانین زندگی را یاد بگیریم. منظورشان این است که برای داشتن ارتباط سالم با اجتماع باید جهانبینی داشته باشیم تا قوانین زندگی را درک کنیم. موضوعی که بسیار مهم است چه برای سفر اولیها و چه برای سفر دومیها این است که نداشتن جهانبینی باعث برگشت میشود. جناب حکیمی نیز در این مورد صحبت کردهاند که ممکن است ما یک خدمتی را بپذیریم، اما جهانبینی لازم برای آن خدمت را نداشته باشیم. در ابتدا یک شور و شوق در ما ایجاد میشود، اما متأسفانه آن شعور لازم در آن وجود ندارد.
-
جهانبینی برای همه ضروری است و شخصی که وارد تاریکی شده است، نیاز به یک طناب دارد تا او را از آن تاریکی خارج کند؛ این طناب همان جهانبینی است.
-
یکی از درسهایی که جهانبینی به ما یاد میدهد دانایی مؤثری است که در آن نهفته است. شاید شخصی بداند که دروغ بد است؛ اما باز هم دروغ بگوید یا بداند که سیگار مضر است؛ اما همچنان سیگار مصرف کند.
-
صحبت دیگر اینکه قدر کنگره ۶۰ را بدانید. ما طبق آموزشهایی که اینجا گرفتهایم، یک مسئولیتی داریم. جناب آقای مهندس، زمانی که روش و علم این موضوع را فرا گرفتند، اگر این علم را به ما انتقال نمیدادند، مشخص نبود که ما الان کجا بودیم. پس مسئولیت ما هم این است که این علم در ما ساکن نماند و آن را نشر دهیم.

-
خلاصه سخنان دیدهبان محترم:
-
سلام دوستان اصغر هستم مسافر
-
اول از همه پیشاپیش هفته دیدبان را تبریک عرض میکنم.
-
ما باید تفکر را خلق کنیم. در سیدی اخیر آقای مهندس میفرمایند: «در زمین، انسانها برای خودشان در افکار خودشان یک غول درست کردهاند و دائماً در عذاب هستند». یعنی هیچ چیزی به جز افکار و اندیشه ما را از پا در نمیآورد. چرا؟ چون آغاز یک خلق، همان افکار و اندیشه است. برای دیدن جهان ما باید چکار کنیم؟ اول حس خودمان را سالم کنیم. اگر حس سالم نداشته باشیم، نمیتوانیم خواسته داشته باشیم. خواسته نداشته باشیم، نمیتوانیم جهانی زیبا را ببینیم. ما جهان قبل چه بودیم؟ خمار بودیم. همه چیز را از دریچه جهان اعتیاد میدیدیم. پس من اول باید خواسته خود را قوی کنم.
-
اگر بدانیم ما برای انجام کاری به زمین آمدهایم و قدرت تغییر داریم تا مسیر خودمان را عوض کنیم. اگر بدانیم که مرگ وجود ندارد و تو با خدا زاده شدی و با خدا میمیری، هیچوقت دیگر ناامید نمیشوی و هیچ ترسی نداری. هدف برایت مشخص میشود و خواستههای تو دستهبندی میشود. باید خواستهها دستهبندیشود و در جهت آن حرکت کنید تا جهان را متفاوت ببینید.
-
حالا الگو را کوچک میکنیم و کنگره ۶۰ را مشاهده میکنیم. چرا به کنگره میآییم؟ وادی اول میگوید به چه چیزی فکر کنیم؟ به چیزی که نیاز داریم؛ ولی متأسفانه وقتی وارد میشویم، مثل هستی میباشیم. هنگامی که قدم به هستی میگذاریم یادمان میرود از کجا آمدهایم و ناسپاس هستیم. وقتی به کنگره میآییم یادمان میرود برای چه کاری آمدهایم. قبلاً در جامعه کسی روی ما حساب نمیکرد، حرف ما خریدار نداشت؛ ولی حالا مرزبان کاری از ما میخواهد، انجام نمیدهیم. به حرف راهنما توجه نمیکنیم و اینگونه مسیرمان عوض میشود. چرا مسیر عوض میشود؟ چون هدف از یادمان میرود و نمیدانیم برای چه به کنگره آمدهایم.
-
اول کتاب ۶۰ درجه میگوید من شب و ظلمت را میرویانم اما تو در میان سبزهها نور را بیاب. میگوید در کنگره که هستی دنبال نور باش، دنبال حاشیه نباش. نور کیست؟ خداوند است.
-
کنگره کارگاه آموزشی است و شما را احیاء میکند. اگر بچههای کنگره بدانند که هدف ترک نیست و هدف احیاء شدن است آن وقت جهانبینی را طور دیگری نگاه میکنند. خداوند میگوید جایی که انسان را احیاء کنند من هم آنجا هستم. پس مراقب باشیم راه را گم نکنیم. چگونه راه را گم نکنیم؟ تسلیم فرمان باشیم و از قوانین عدول نکنیم.
-
همیشه با آدمهای دانا حرکت و مشورت کنید. دانای شما در لژیون، راهنمای شماست. با راهنما، ایجنت و مرزبان مشورت کنید تا در مسیر باشید؛ ولی بعضی وقتها متوجه میشوید که ای وای دوسال گذشته ولی حال من خوب نیست. چرا حال من خوب نمیشود؟ منکه سفرم درست بود، سیدی مینویسم، همه کارها را انجام میدهم. چرا حالم خوب نیست؟ زیرا قبلهات را گم کردهای، دوباره فراموشکار شدی؛ پس باید خیلی حواسمان را جمع کنیم.
-
ما در جهانبینی دنبال چه چیزی هستیم؟ دنبال اینکه زندگی کنیم و بگذاریم دیگران هم زندگی کنند. در کلام الله آمده: «ای انسان، مصیبتی از من به شما وارده نمیشود. تمام خوبیها از من است». یعنی خداوند گفته ای انسان اگر در بدبختی، جهل و فقر هستی، برو ببین چکار کردهای.
-
پس باید به خودمان اهمیت بدهیم و نظم و احترام را یاد بگیریم. اگر احترام گذاشتیم به ما احترام میگذارند، اگر بخشیدی بیشتر به تو داده میشود، اگر در لژیون سردار خدمت کردی غنی میشوی، اگر به بزرگتر احترام گذاشتی بزرگ میشوی تمام اینها را من در این ۱۵ سال دریافت کردم و حالم هر روز بهتر شد. انشاالله که خداوند کمکمان کند تا قدر کنگره و آقای مهندس را بدانیم.
-
تایپ: مسافر علی (لژیون۱۰)، مسافر مهدی (لژیون۲۳)، مسافر محمد (لژیون۸)
-
ویراستار: مسافر حسین (لژیون۲۳)
-
سیستم صوتی و دیتاشو: مسافر مهران (لژیون۴)، مسافر محمد (لژیون۱۹)
-
مرزبان خبری: مسافر میلاد (لژیون۱۹)
-
تهیه و ارسال: مسافر حمزه
- تعداد بازدید از این مطلب :
264