بیشترین مشکل درونی من ترس بود

همسفر زهرا همراه با مسافر خود با تخریب آنتی‌ایکس مصرفی شیره دودی وارد کنگره شدند، به راهنمایی راهنما مسافر مجید و راهنما همسفر سمانه به روش DST با داروی OT به مدت ۱۰ ماه سفر کردند و در حال حاضر ۱۱ ماه و ۲۰ روز است که با دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستند.

اینک در باب دستور جلسه «جهان‌بینی ۱و۲» با همسفر زهرا مصاحبه‌ای ترتیب داده‌ایم که تقدیم نگاه شما مهربانان همیشه همراه می‌نماییم.

بسیاری از همسفران با افکار منفی مانند؛ ترس، ناامیدی و منیت پا به کنگره می‌گذارند، چگونه باید دانایی خود را به دانایی مؤثر تبدیل کنند تا بتوانند از حس‌های منفی دور شوند؟

زمانی که به عنوان همسفر وارد کنگره شدم ابتدا فکر می‌کردم که مشکل اصلی مسافرم است و خود هیچ‌ گونه تخریبی ندارم؛ اما پس از گرفتن آموزش‌ها متوجه شدم تخریب من بسیار بیشتر از مسافرم بوده و ترس، ناامیدی و منیت که اضلاع مثلث جهالت می‌باشد همه در وجود من نهفته است، بیشترین مشکلی که در درون من همسفر وجود داشت ترس بود؛ اما با گرفتن آموزش‌ها یاد گرفتم که چگونه با ترس خود مقابله کنم، متوجه شدم که این ساختار ذره‌ذره در من شکل گرفته بنابراین بایستی ابتدا روی مثلث دانایی متمرکز شوم، آموزش بگیرم و به تدریج افکار منفی خود را از بین ببرم، زمانی که پا به کنگره گذاشتم بسیار ناامید بودم و از راهنمای خود سؤال می‌کردم که به چه دلیل نمی‌توانم آموزش‌های کنگره را در زندگی خود کاربردی کنم، ایشان گفتند؛ با گذشت زمان و با ترکیه و پالایش ذره‌ذره به دانایی مؤثر دست پیدا خواهی کرد.

بفرمائید در مقوله درمان اعتیاد چرا باید در کنار جسم و روان، جهان‌بینی فرد نیز به تعادل برسد؟

به دلیل اینکه اعتیاد مانند بیماری سرماخوردگی نیست که شخص تنها با دارو و دستور دارویی بتواند به درمان برسد، باید به همراه دارو، با گرفتن آموزش‌ها و جهان‌بینی کافی ظرفیت لازم در فرد شکل بگیرد تا بتواند به دانایی دست پیدا کند، به عنوان مثال؛ کشوری که درون آن کارخانه‌های گوناگونی وجود دارد، این کارخانه‌ها برای فعالیت نیاز به مواد مورد نظر دارند، بنابراین ما نیز بایستی ظرفیت و دانایی را درون خود ایجاد کنیم تا بتوانیم به درمان جسم‌، روان و جهان‌بینی برسیم.

لطفاً توضیح دهید چگونه جهان‌بینی غلط، افکار و اندیشه منفی بر سیستم‌ایکس و جسم انسان تخریب وارد می‌کند؟

قبل از کنگره تنها تعریف اندکی از جهان‌بینی شنیده بودم، اما هیچ درک و آشنایی از آن نداشتم، اغلب فکر می‌کردم که تنها مواد مخدر است که روی افکار و اندیشه انسان تأثیر می‌گذارد؛ اما با ورود به کنگره متوجه شدم که افکار منفی‌، استرس و.... باعث اختلال در سیستم ایکس شده و ایجاد تخریب می‌کند، افکار و اندیشه منفی بر روی ساختار جسم انسان تأثیر می‌گذارد و باعث تخریب در جسم، روان و جهان‌بینی می‌شود به دلیل اینکه این‌ سه مؤلفه به یکدیگر متصل هستند و عملکرد نادرست این مثلث باعث تخریب و بیماری می‌گردد.

اغلب انسان‌هایی که در دنیای تاریکی هستند، می‌توان گفت؛ کامل‌ترین شکل تاریکی‌ها را در خود دارند، برای اینکه به دنیای روشنایی راه یابند جهان‌بینی تا چه اندازه می‌تواند بر روی آن‌ها تأثیر‌گذار باشد؟

ابتدا بایستی با گرفتن آموزش‌های کنگره به دانایی کافی دست پیدا کنم و زمانی به آن دانایی دست خواهم یافت که حس‌های آلوده خود را ترکیه و پالایش کنم تا از تاریکی‌ها به دور شوم، قبل از ورود به کنگره ضدارزشی‌های بسیاری داشتم و با ورود به آن مکان مقدس و گرفتن آموزش‌ها توانستم ضدارزش‌های خود را ذره‌ذره کم کرده و دانایی خود را به دانایی مؤثر تبدیل کنم و از تاریکی‌ها به طرف روشنایی‌ها حرکت کنم‌.

فراگیری جهان‌بینی درون و برون چه کمکی می‌تواند به بهبودی و آسایش انسان کند و آیا این جهان‌بینی تنها به افراد کنگره اختصاص دارد یا شامل دیگران نیز می‌شود؟

جهان‌بینی شامل همه انسان‌ها می‌باشد، اما آموزش گرفتن تحت عنوان جهان‌بینی در افراد تفاوت دارد، اشخاصی که در تاریکی به سر می‌برند بیشتر به آموزش جهان‌بینی نیاز دارند، زمانی‌که انسان نقاط ضعف، نقاط قوت، نیروهای تخریبی و بازدارنده را بشناسد سعی می‌کند آنها را به تدریج از بین ببرد، جهان‌بینی بیرون نیز به من کمک می‌کند تا بتوانم ارتباط خود را با دیگران برقرار کنم و بدانم اگر زمانی فردی سخنی گفت این به خاطر جهل او است و نبایستی او را قضاوت کنم، بنابراین ابتدا باید با جهان‌بینی از درون خود شناخت کافی داشته باشم سپس با جهان‌بینی بیرون اطرافیان خود را بشناسم تا بتوانم ارتباط بهتری با آنها داشته باشم و در مجموع بتوانم از زندگی لذت ببرم و به فرموده جناب‌مهندس، زندگی کنم و اجازه دهم دیگران نیز زندگی کنند.

کلام پایانی:

ابتدا خداوند را شاکر هستم که اذن ورود من به کنگره صادر شد، تشکر می‌کنم از راهنمای خوبم همسفر سمانه که در همه حال من را تشویق به شرکت در آزمون می‌کرد و همیشه به من می‌گفت باید این حال خوب و آرامش را به دیگران انتقال دهید و هیچ‌ گونه ترسی از آزمون نداشته باشید، اکنون با وجود داشتن مسافر دیگر باز هم حال دلم خوب است، سپاسگزارم از جناب‌مهندس و خانواده محترم ایشان، تشکر می‌کنم از ایجنت و گروه مرزبانی و همه افرادی که در کنگره خدمت می‌کنند.

تایپ و ویرایش: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون نوزدهم)
عکس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیست‌وسوم)
نمایندگی همسفران سلمان‌فارسی