اخبار لژیون ویلیام وایت
دستور جلسه: وادی دوم «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد. هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.»
سخنان استاد:
سلام دوستان میترا هستم یک مسافر.
شما رهجویان سعی میکنید دستور جلسهی روزهای کلاس را بررسی، مطالعه و دربارهی آن فکر کنید تا بتوانید در مورد آن صحبت کنید. هیچکدام از صحبتهایتان شبیه متن وادی نبود، اما نکتهی مهم این است که از فکرتان کمک گرفتهاید. یعنی تفکر کردهاید و بررسی نمودهاید. این یعنی چه؟ یعنی من هستم. من میتوانم فکر کنم. در آینده میتوانم بیست نفر را راهنمایی کنم، چراغ راهشان باشم. میتوانم این کار را انجام دهم. این بسیار ارزشمند است که من جوهرهی وجودی و اصل خودم، ریشهی خودم را کشف کنم و بفهمم چه تواناییهایی دارم.
وادی چندین بار میگوید: هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پا به جهان نگذاشته است. ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
واژهی "هیچ" چند بار تکرار میشود و تأکید دارد که حتی یک پشه، یک میکروب، یک ویروس یا هر چیز دیگری نیز به هیچ نیست، حتی اگر خود ما چنین فکری کنیم.
برای شما مثالی میزنم:
فرض کنید یک لباس مجلسی گرانقیمت دارید. آیا برای خانهتکانی آن را میپوشید؟ خیر. چون برای آن هزینهی زیادی پرداخت شده و نمیخواهید خراب شود. حال وجود خودتان چطور؟! هر سلول در بدن ما به اندازهی یک کهکشان عظمت دارد. در سلول، یک نیروگاه وجود دارد و دور آن، سدی قرار دارد که نه هر چیزی وارد میشود و نه هر چیزی خارج. انرژی تولید میکند.
حال با این عظمت، من با مصرف مواد، در شهر وجودیام تخریب ایجاد میکنم. ما حتی نمیدانیم کلیهی ما چه کار بزرگی انجام میدهد؛ روزانه یک تانکر هزار لیتری آب را تصفیه میکند! به دلیل وجود سد خونی، اجازه نمیدهد پروتئین دفع شود. اگر این سد آسیب ببیند یا عملکرد کلیه مختل شود، کراتین خون بالا میرود. با انجام سونوگرافی و آزمایش متوجه میشویم کلیه وارد فاز نارسایی شده است؛ ممکن است تنها ۳۰٪ کار کند و مجبور به پیوند کلیه شویم. تا آن زمان نیز باید هفتهای دو تا سه بار دیالیز انجام دهیم.
از طريق کلیه، فقط آلودگی سیگار نیست که دفع میشود، بلکه همراه با آن، مواد مغذی نیز از بدن خارج میشود! این آلودگی، کبد را در زمان دفع خراش میدهد، به کلیه و ریه آسیب میزند.
باید به قلب توجه زیادی داشته باشیم. عروق خونی ما سطحی صاف دارند تا سلولهای خونی راحت عبور کنند. گلبول قرمز دیوارهای بسیار شکننده دارد. زمانی که جایی از بدن زخم میشود، گلبولهای قرمز به صورت لخته، زخم را میپوشانند.
اما در زمان مصرف سیگار، دیوارهی عروق ضخیم و زِبَر میشود. گلبول قرمز که شکننده است، با برخورد به این دیواره میترکد و رسوب میکند. بهتدریج عروق تنگ میشوند، فشار خون بالا میرود، قلب دچار مشکل میشود و فرآیند تغذیهی قلب مختل میگردد؛ در نهایت فرد دچار سکته میشود!
آیا برای خودم ارزش قائل هستم؟ عزت نفس دارم؟
چهار وادی اول بسیار مهماند و باید در وجود انسان نهادینه شوند. درست فکر کردن اهمیت بالایی دارد.
در وادی دوم آمده است: خوشحالیم که به جنگ نرم خود ادامه میدهیم.
جنگ نرم یعنی چه؟
مثلاً یک سفر اولی میگوید: چرا باید در جلسه چند بار سلام بدهیم؟ چرا دو بار حرمت را میخوانند؟ هرچیزی همیشه برایش سؤال ایجاد میکند و ابهام دارد. این همان جنگ نرم است که باید با حضور در کنگره آن را مدیریت کرد.
در وادی آمده است: از ذرات جرقه به روشنایی وسیع میرسید. وقتی سرم پایین است، رو به چاه حرکت میکنم و جرقه را نمیبینم. اما اگر سرم را بلند کنم، نقطهی جرقه را خواهم دید. آن جرقه چیست؟ یک تصویر در تلویزیون، یک دوست، یک آشنا، تابلوی کنگره ۶۰. جرقهی بعدی ورود به کنگره است، دیدن افراد، ادامه دادن مسیر و رسیدن به جرقههای دیگر تا در نهایت، به درمان و سلامتی برسم.
در ادامه، کوشش و تلاش شما به نتایجی میرسد که تواناییهای شما خدشهدار نمیشود. یعنی هر اتفاقی هم بیفتد، برای نیامدن به کنگره بهانه نمیآورید. هدف حضور در کنگره، رشد و بالا کشیدن خود است.
دو کفهی ترازو: الهامات اهریمنی و الهامات الهی هستند. وقتی در کنگره هستید، کفهی الهی سنگینتر میشود. وقتی بیرون میروید، مثلاً در خیابان با کسی بحث میکنید، از آن عبور میکنید؛ زیرا در حال آموزش هستید. یا در خانه با خانواده بحث میشود، اما کمکم الهامات اهریمنی تأثیر میگذارند و کفهها برابر میشوند، مخصوصاً برای سفر اولیها. اگر در کنگره حضور نداشته باشید، القائات منفی قویتر میشوند. آیا توان مقابله با آنها را دارید؟
ضد ارزشها لباس تقوا میپوشند تا تخریب ایجاد کنند. بنابراین باید کوشش کنید تا تواناییهایتان دچار آسیب نشوند. باید بتوانید راحت حرکت کنید.
زمانی که پدر من فوت کردند، نتوانستم سهشنبه که روز راهنما بود به کنگره بیایم. اما یکشنبهی بعد، امتحان رهجوها بود. آنها فکر میکردند بهخاطر فوت پدرم امتحان را برگزار نمیکنم. ما نباید بگذاریم تواناییهایمان تحت تأثیر قرار گیرد.
اگر کسی شما را عصبانی کرد، نباید به سیگار پناه ببرید! اگر کوشش شما درست باشد، در مسیر با آدمهای درست و موفق روبهرو میشوید. این بستگی به دیدگاه و تفکر شما دارد.
از روز الست، ممکن است بارها به بیراهه رفته باشیم، اما وقتی عظمت روشنایی را درک کنیم، باید تاریکی را نیز بشناسیم. چرا به تاریکی میرویم؟ برای آنکه به عظمت روشنایی پی ببریم.
«همهی مطالب در درون و بیرون ماست، مانند قلهی آتشفشانی آرام و بیصدا. اگر به آن توان حرکت دهیم، چه عظمتی حاصل میشود» خواست، اگر در جهت مثبت باشد، قدرت بزرگی دارد.
از فرصتها استفاده کنیم. نیروی درونی ما مانند آتشفشان است؛ اگر در جهت مثبت به آن توان دهیم، میتواند کارهای بزرگی انجام دهد.
تایپ: مسافر مهدیه – نمایندگی ارغوان تهران
بازبینی و ارسال: همسفر سولماز
- تعداد بازدید از این مطلب :
28