در حال حاضر سه مشکل اصلی در جهان توسط وزیر بهداشت آمریکا اعلام شده که عبارتند از اعتیاد، سرطان و اضافه وزن و فقط علم در زمینه توصیف این بیماریها پیشرفت کرده اما کنگره ۶۰ توانسته است برای هر کدام از این مسائل راه حلی ارائه بدهد. در مورد اعتیاد ۲۷ سال پیش با کشف روش DST به درمان رسید و تحقیقات آقای مهندس در زمینه سرطان مستند میباشند و استناد آن هم چاپ مقالات در آمریکا میباشد که به نکات ارزندهای رسیدهاند. در مورد اضافه وزن هم بدون هیچگونه عمل جراحی و به نحو احسن درمان در کنگره صورت میگیرد.
هدف از جهانبینی درست زندگی کردن و رسیدن به آسایش و آرامش میباشد و چگونه بتوانیم از بعضی امراض جلوگیری کنیم؛ زیرا حدود ۲۰۰ نوع بیماری روان تنی وجود دارد و همه این بیماریها مربوط به افکار و اندیشه انسان میباشد. چون بدن انسان بر مبنای مواد شیمیایی کار میکند و اختلال در تعادل این مواد در ساختمان جسم باعث بروز بیماری میشود. ما میخواهیم با علم جهانبینی به آرامش و آسایش برسیم و از بروز این امراض جلوگیری کنیم در واقع هنر زندگی کردن را بیاموزیم زیرا بالاترین و مهمترین هنر، هنر زندگی کردن است.
انسان پس از مرگ نیز به حیات خود ادامه میدهد و ما به کمک جهانبینی کاری کنیم تا در جهان بعدی دچار مشکل نشویم. انسان در زندگی زمینی دارای حلقههای متفاوت حیات است که شامل: مرحله کودکی، مرحله نوجوانی، جوانی و مرحله سوم جا افتادگی و پختگی میباشد و پس از طی این حلقهها وارد بعد دیگری میشود. برای اینکه انسان وارد جنت یا فردوس و بهشت شود باید آرامش داشته باشد یعنی آرامش مترادف با جنت یا فردوس است و لازمه این کار این است که انسان پرهیزگار باشد، یعنی از قوانین الهی پیروی کند و اگر از این قوانین عدول کند به سمت حیوانی سوق داده میشود در حقیقت جنت لغتی است که، از جن میآید یعنی چیزی که پنهان است و ما در تمثیل از آن به عنوان باغ استفاده میکنیم و در حقیقت و عمل، آرامش و آسایشی است که انسان در آن قرار میگیرد و لازمه این کار این است که از ضد ارزشهایی مانند دروغ، تهمت، دزدی و ... دوری کند و با اجرای این قوانین به نور الهی نزدیک میگردد.
در قسمت بعدی این سیدی به گذشتههای انسان اشاره شده که شامل دو بخش میباشد: گذشتههای دور و نزدیک. زمانی که انسان به بیداری میرسد و آموزش میبیند به عقب برمیگردد و درصدد جبران گذشته میباشد. انسان در رنج آفریده شده و این رنجها و سختیها انسان را متبلور میکند و در پرتو سختیها انسان آزموده میشود و کلید و چراغ راه را پیدا میکند و به همین دلیل است که میگوییم رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است: یکی پیدا کردن راه و دیگری آنچه برداشت مینماید. همانطور که من اگر آن سختیها را پشت سر نگذاشته بودم امروز به این نتیجه که رسیدهام هرگز نمیرسیدم و در این میان زمان مسئله بسیار مهم است.
و در پرتو زمان است که ما حلقهها را پشت سر میگذاریم تا به وادی دیگری برسیم و این مسئله باعث ایجاد تفکر و تعقل عالی میشود. یکی از تفاوتهای بسیار مهم انسان با دیگر موجودات در همین حلقه اول زندگی است؛ مثلاً حیوانی مثل زرافه یا فیل بلافاصله بعد از به دنیا آمدن شروع به راه رفتن میکنند ولی انسان به این گونه نیست و نیاز به زمان دارد و سیستم پیچیدهای دارد و بعد از طی این دوران وارد نوجوانی شده که توام با غرور و نادانی است و با پشت سر گذاشتن این مرحله وارد مرحله سوم شده که در واقع مرحله پختگی و حلقه اصلی است. این مرحله برای هر فردی متفاوت است در واقع از این مرحله تا جدایی انسان از کالبد مهمترین بخش حیات انسان است. این حلقه بنیان و ریشه و آغازی برای حلقهها و جهان بعد میباشد که شخص در این مرحله باید تزکیه را شروع نماید و در صراط مستقیم قدم بردارد و درست عمل کند و فرامین را اجرا نماید تا به اهداف عالی برسد.
حلقه سوم در واقع حکم پیش دانشگاهی را دارد، کسی که میخواهد وارد بعد بعدی شود، باید در حلقه سوم کاملاً پخته شود انسان باید در سختیها از نیروی خفته و نیروی درونش کمک بگیرد و از آن بهره عملی ببرد تا بتواند چراغ راهش باشد این نیرو بی حد و حصر است؛ مثلاً زمانی که جایی میرویم و میگوییم بیمار هستیم خودمان به خودمان برچسب میزنیم و میخواهیم بیماریمان را با قرص مداوا کنیم و این باعث میشود انرژی درونیمان را سرکوب کنیم.
مرحله سوم پایه گذار قسمت چهارم میباشد بعضی انسانها در همین جهان وارد قسمت چهارم میشوند و این مرحله دشوارترین مرحله است زیرا در این مرحله انسان اطلاعات و آگاهیهایی را به دست میآورد و باید بکوشد تا حسابش را تسویه کند اما عده زیادی از انسانها در هستیات حذف میشوند یعنی به جای اینکه به سازندگی خود بپردازند به دنبال مال و مقام و جاه میروند و به فکر اشتباهات و اعمال نیک و بد خود نیستند و با اینکه مال و منال، خواب و رویا و فانی است خیلی از انسانها جذب آن میشوند و این افراد هرگز نمیاندیشند و دچار غضب الهی میگردند و از دایره امتحان خارج میشوند و به مرحله وادی حیوانی قدم میگذارند. بعضی افراد تنها آنچه را که با چشم و گوش میبینند و میشنوند قبول دارند و به اصطلاح عین را عین الیقین میپندارند. اعمال انسان در زندگی مانند بومرنگ است که هرچه انجام میدهد به خودش برمیگردد و اگر ستم یا ظلم کند سیستم و مکانیزمی دارد که به خود او برمیگردد. به هر حال وقتی انسان میخواهد سازندگی را در خودش اجرا کند این کار سختی است اما نه به میزان گرما و سرمای خیلی شدید و برای اینکه از خشم طبیعت آسوده باشیم و باید هر آنچه در توان داریم را به کار بگیریم و آن وقت در شرایط سخت هم که باشیم اگر در مسیر صراط مستقیم قدم برداریم درهای الهی برای ما باز میشود و در نهایت هر راهی مقصدی دارد راه مستقیم به کجا آباد و راه غیر مستقیم و عدول از قوانین به ناکجا آباد ختم میشود و هر آنکس که باید این مطلب را بداند، میداند.
منابع: اپلیکیشن دژاکام
تایپ: همسفر مهرناز رهجوی راهنما همسفر حمیده (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه نگهبان سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
67