دهمین جلسه از دوره دوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ارگ کرمان با استادی همسفر محبوبه، نگهبانی همسفر افسانه و دبیری همسفر سمانه با دستور جلسه «جهانبینی ۱ و ۲» روز دوشنبه ۱۵ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
ابتدا خداوند را بسیار سپاسگزارم که مسیر کنگره برایم باز شد برای اینکه بتوانم بهتر آموزش و انرژی بگیرم. از آقای مهندس عزیز و خانواده محترمشان بابت اینکه بستر کنگره را فراهم كردند تا چراغ راه زندگی ما باشد بسیار سپاسگزارم. از همسفر سحر و مسافر علیرضا دژاکام بنیانگزاران اولیه شعبات کرمان، ایجنت مسافران مسافر محسن و ایجنت همسفران همسفر سمیه و از همه عزیزان کمال تشکر را دارم. از مرزبانان قسمت مسافران و قسمت همسفران همسفر رقیه و همسفر فرحناز و از راهنمای تازهواردینم همسفر زهره تشکر میکنم. از راهنمای اول خودم همسفر مهدیه خیلی سپاسگزارم که رهایی ما به دست ایشان صورت گرفت و از راهنمای حالحاضر خود همسفر سمیه بابت زحماتشان تشکر میکنم و ممنونم که اجازه دادند امروز در این جایگاه خدمت کنم. از راهنمای مسافرم مسافر رضا بابت زحماتشان تشکر میکنم، حال خوب مسافرم را مدیون راهنمایی ایشان هستم و از مسافر عزیزم تشکر میکنم که بهواسطه ایشان توانستم در کنگره حضور داشته باشم و ممنونم که اجازه میدهند در کنگره باشم و خدمت کنم. از تمامی خدمتگزاران و راهنمایانی که میآیند و خدمت میکنند تا منِ محبوبه سفر خوبی داشته باشم خیلی تشکر میکنم.
جا دارد روز معلم را در رأس خدمت آقای مهندس عزیز و استاد جهانبینی، استاد امین و تمامی راهنمایان کنگره۶۰ تبریک عرض کنم. هفته آینده هفته دیدهبان است، پنجشنبه دیدهبان آقای مجدیان به شعبه ارگ میآیند و جشن دیدهبان را در پیش داریم. به همه دیدهبانان عزیز تبریک عرض میکنم؛ مخصوصاً خدمت آقای مجدیان و اِنشاءالله پنجشنبه بتوانیم جشن خوبی را در کنار هم داشته باشیم. با توجه به اینکه دستورجلسه امروز «جهانبینی» است. جهانبینی حکم میکند که من به اینجا بیایم و قدردان کسانی باشم که در مسیر سفر و زندگیام من را همراهی کردهاند. تعریف جهانبینی خیلی ساده است. من همیشه موضوعی را که خیلی سخت میگرفتم درکش نمیکردم و این باعث میشد که آن موضوع را نفهمم؛ ولی وقتی به عمق آن موضوع وارد میشوی میبینی که چهقدر ساده است. همین جهانبینی که تعریف خیلی سادهای دارد؛ یعنی آنچه که ما نسبت به کل هستی؛ ادراک، برداشت، احساس و دریافت میکنیم. وقتی که به آن فکر کنیم خیلی ساده است؛ یعنی دیدگاه من نسبت به کل هستی. حالا دیدگاه من نسبت به کل هستی میتواند چگونه باشد؟ استاد امین میگویند: جهانبینی مانند یک طناب است، نقشهای است که در مسیر به آن نیاز داریم و میتواند ما را از اعماق تاریکیها نجات دهد و نه تنها اعتیاد را درمان میکند؛ بلکه میتواند دردهایی عمیقتر از آن را درمان کند.
من برای خودم چند مثال ساده زدم که قابل فهم برای خودم باشند و اِنشاءالله برای شما هم به همین صورت باشد. جهانبینی دیدگاه ما نسبت به کل هستی است؛ یعنی چه؟ یعنی دیدگاه ما به اطرافمان؛ وقتی اطرافمان را میبینیم، یعنی کل موجودات و خلقت را، این میکروفون یا صندلی و یا هر چه را که وجود دارد؛ من برای خودم خودکار را مثال میزنم؛ خودکاری که با آن مینویسم، چند ورق کاغذ را سیاه میکنم و سیدی مینویسم؛ آیا ملاکم فقط از سیدی نوشتن این است که باید بنویسم چون امر آقای مهندس است یا چون راهنمای من میگوید باید سیدی بنویسم و یا مثلاً سیدی را تندتند بنویسم و از آن رد بشوم که به راهنمایم نشان دهم که برایم امضاء کند یا اینکه میتوانم از روی سیدی آموزش بگیرم و درکش کنم و بدانم احساسم نسبت به مطالب آن چیست؟ سیدیها و آموزشها برای این است که من یاد بگیرم و کمتر اشتباه کنم، کمتر ناراحت بشوم و بدانم با مشکلات و سختیهایم چطور مبارزه کنم یا یک مثال دیگر برای خودم زدم؛ یک چوب کبریت با ذرهای گوگرد اگر همین یک چوب کبریت را نگاه کنیم میبینیم که من میتوانم یک کبریت بکشم، با آن به کل زندگیام آتش بزنم و تمام هست و نیستم نابود شود؛ اینطور بهتر است یا اینکه من با همان چوب کبریت غذایی درست کنم و یک چای دم کنم و در کنار خانوادهام لذتش را ببرم و خیلی مثالهای دیگر وجود دارد.
من چه زمانی میفهمم که جهانبینی را یاد گرفتهام؟ استاد امین میگویند: وقتی جهانبینی شما کامل شده است که یاد گرفتهاید از رنج دیگران رنج ببرید و از خوشحالی دیگران خوشحال شوید. من قبلاً در اعماق تاریکی بودم و بدیهای اطرافیان، مسافرم و خانوادهام را میدیدم و همینها کینه، تنفر و خیلی چیزهای دیگر میشدند. وقتی جهانبینی را آموزش گرفته باشم خوبیهای اطرافیان و مسافرم را میبینم. قبلاً فکر میکردم مسافرم بدترین آدم روی زمین است و من علامهدهرم و خیلی خوب هستم؛ ولی بعداً متوجه شدم که نه، جهانبینی را برای این یاد میگیریم که بدانیم احساسمان نسبت به اطرافمان چگونه باید باشد؛ خوبیهای دیگران را هم ببینیم؛ اينکه من اگر مثلاً ساعت ۳ یا ۴ به اینجا میآیم؛ مرزبانان ۲ ساعت یا ۳ ساعت قبلتر از من میآیند و همهچیز را آماده میکنند که من راحت اینجا بنشینم یا راهنمایی که دو روز در هفته وقت میگذارد و هزینه میکند؛ مسیر را میآید و میرود و تلاش میکند که قوت قلبی برای من باشد. جهانبینی میگوید: باید شکرگزار و قدردان باشم؛ شکرگزار تمام داشتههایم و هر آنچه که در زندگی دارم. بیت شعری است که همه میدانیم که میگوید: «شکر نعمت نعمتت افزون کند؛ کفر نعمت از کفت بیرون کند».
راهنما همسفر سمیه در لژیون و همینطور آقای مهندس در سیدی سختیها میگویند که سختیها و مشکلات همیشه و تا ابد همراه ما هستند و چرا ما جهانبینی را یاد میگیریم؟ برای اینکه با سختیها کنار بیاییم و از آنها عبور کنیم. سختیها نشان میدهند که من زندهام؛ یعنی من میتوانم قویتر بشوم و تکامل پیدا کنم و این جهانبینی در تمام سطوح کنگره۶۰ در افکار، رفتار و گفتار افراد موج میزند. نمونه بارز آن این است که عضو لژیون سردار میشویم، دنور و پهلوان و نشانی در بی نشانی میشویم؛ چون بخشش مالی به خوبی نشان میدهد که نگرش و تفکر شخص به سمتوسوی عشق و کمک به همنوع است. من اوایلی که میخواستم عضو لژیون سردار شوم فکر میکردم که فقط برای پولدارهاست؛ ولی بعد که وارد شدم متوجه شدم اصل شرکت در آن پولدار بودن نیست؛ اصل آن درک نعمت است، عشق و بخشش است؛ یعنی من اگر فهمیدم کجا نجات پیدا کردهام و کجا به آرامش رسیدهام دوست دارم سهمی در ساختن این بنا برای بقیه داشته باشم؛ حالا چه با پول، چه با خدمت و چه با صرف وقت. لژیون سردار یعنی آدمهایی که قدردان رحمت خداوند هستند و میخواهند این راه را ادامه دهند.
.jpg)
در ادامه تقدیر از همسفران عضو لژیون سردار شعبه ارگ کرمان
.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر فرحناز و مسافر حسین
تایپ: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارگ کرمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
229