آموزش جهان‌بینی برای همه انسان‌ها نیاز است

جلسه پنجم از دوره هفدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ساوه با استادی همسفر طاهره، نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر سمیه با دستور جلسه «جهان‌بینی ۱ و ۲» روز دوشنبه ۱۵ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

از نگهبان، ایجنت و گروه مرزبانی تشکر می‌کنم که اجازه خدمت در این جایگاه را به من دادند. دستور جلسه در مورد (جهان‌بینی ۱و۲)هست. ما بخواهیم هر کاری را انجام بدهیم و یا بخواهیم یک چیزی را بشناسیم باید زبان آن را یاد بگیریم. جهان‌بینی  الفبای آن زبان می‌شود که ما نسبت به آن دریافت و یا برداشتی داریم. در جهان‌بینی جسم را به یک شهر عظیم تشبیه کرده است وقتی در جسم ما مشکل و نگرانی به وجود می‌آید قطعاً در درون ما یک اتفاقاتی می‌افتد و ما دچار افکار منفی می‌شویم و این افکار منفی جزو تاریکی‌ها هست و از درون، جسم آسیب‌ می‌بیند. برای آباد کردن جسم نیاز به خیلی چیزها و زمان دارد، مثل یک مصرف کننده‌ای که وارد کنگره ۶۰ می‌شود، چون مواد مخدر همه حس‌های شخص را می‌بندد و نیاز دارد که روی جهان‌بینی خودش کار و تلاش کند تا جسم و روان به تعادل برسد. افکار منفی هم باعث شده تا من همسفر غرق تاریکی‌ها باشم پس نیاز هست که تلاش کنم تا از این تاریکی خارج شوم.

جهان‌بینی به من می‌گوید که من باید با تلاش و آموزش دانایی خودم را بالا ببرم. من چگونه می‌توانم این دانایی را بالا ببرم! با جهان‌بینی؛ آموزش حهان‌بینی فقط برای اعضای کنگره ۶۰ نیست و برای همه انسان‌ها نیاز هست. جهان‌بینی می‌گوید نفس دو خواسته دارد، یکی معقول و یک نامعقول. وقتی که من می‌خواهم کاری انجام بدهم یا مشکلی برای من پیش می‌آید، این خواسته نامعقول به یک قلعه‌ای تشبیه شده که درونش سربازان خیلی وحشی دارد که آماده جنگ هستند و زمانی که من با مشکلات روبرو می‌شوم، افکار من برای این منفی می‌شود، چون ناخالصی‌ها را دریافت می‌کنم. افکار منفی و نامعقول‌ها مثل یک ترکشی هستند که از درون من به  شهر وجودی من برخورد می‌کند که باعث نابودی و ویرانی می‌شود. خواسته‌های معقول هم موقعی می‌توانند دست به کار شوند که من بتوانم روی دانایی خودم تلاش کنم. اگر دانایی من نسبت به آن چیزی که در اطرافم هست، نسبت به زندگی، جامعه و خانواده اگر دریافت‌های خوبی را داشته باشم قطعاً این خواسته‌های معقول من روز به روز بیشتر می‌شود و این خواسته‌های نامعقول ضعیف‌تر می‌شود.

جهان‌بینی در مورد نفس صحبت می‌کند که به سه قسمت تقسیم کرده که عبارتند از: اول نفس‌ اماره هست که بالاترین نفس در حیوان و پایین‌ترین نفس در انسان هست. نفس اماره فقط امر می‌کند و اختیار، تفکر و قدرت را به من نمی‌دهد که من بخواهم یک تفکر سالمی داشته باشم و به من امر می‌کند و من هم متوجه نمی‌شوم که کارم درست هست یا نه، ولی وقتی که من در مسیر آموزش‌ها قرار می‌گیرم، یک موقع‌هایی که در لژیون نشستم و راهنما یک مطلبی با سی‌دی را توضیح می‌دهد من از آن مطلب یا حرفی که خیلی به دلم می‌نشیند و من پیش خودم نگه‌میدارم و وقتی که بیرون هستم و مشکلی برایم پیش می‌آید آن حرف‌ها یادم می‌افتد و به یاد می‌آورم می‌توانم بهتر برخورد کنم و این باعث می‌شود که دانایی روز به روز بالاتر برود.
وقتی که  دانایی من  بالا برود من به مرحله تشخیص می‌رسم ولی هنوز من قدرت اجرایی را ندارم در این مرحله به دومین نفس که نفس لوامه یا سرزنش کننده  است شروع می‌کنم خودم را به سرزنش کردن و این سرزنش کردن خیلی کمک بزرگی برای من است و سعی می‌کنم از افکار منفی روز به روز دور شوم. زمانی که انجام نمی‌دهم خیلی راحت می‌توانم به نفس سوم که نفس مطمئنه هست برسم. نفس مطمئنه مرحله‌ای هست که انسان به بهشت می‌رسد و زمانی که تفکر و دیدگاه من سالم باشد قطعاً من در بهشت هستم و بهشت جایی هست که من در آرامش هستم. نفس مطمئن جایگاه بهشت را برای انسان به ارمغان می‌آورد. در ابتدای جزوه جهان بینی می‌گوید باید من قانون بازی را بلد باشم.  هر جایی قانونی دارد یعنی وقتی من وارد یک مکانی می‌شوم قانون آنجا را بلد باشم. اگر من وارد کنگره می‌شوم باید قانون کنگره را بلد باشم. چون هر شخصی برای زندگی خود قانونی دارد و قانون اینجا با قانون زندگی من خیلی فرق می‌کند حتی قانون جامعه با کنگره فرق دارد.

استاد امین در مورد ورزش توضیح می‌دهند وقتی من وارد هر بازی یا ورزشی شدم باید قوانین آن را بلد باشم و اگر بلد نباشم ممکن است در بازی خلل ایجاد شود و از تیم طرد شوم و باعث می‌شود هم حال من و هم حال دیگران خراب شود. در زندگی هم همین جوری هست اگر من قانون زندگی را بلد نباشم در زندگی و در جامعه و در هر مکانی که باشم طرد شوم. زمانی کسی کارهای اشتباه من را به من گوشزد می‌کند و می‌گوید باید پذیرش داشته باشم و اگر پذیرش داشته باشم می‌توانم به دانایی خودم بیافزایم و این باعث می‌شود من روز به روز از تاریکی خارج شوم. حال افکار منفی چه هستند افکار منفی همین قضاوت‌های کوچک ما هستند. شاید کسی حرفی را می‌زند یا حرکتی انجام می‌دهد، اگر افکار من منفی نباشد؛ چرا باید برداشت بدی از حرف‌ها و حرکت‌ها داشته باشم پس این نشان دهنده این است که افکار من هنوز منفی است. امیدوارم که جهان‌بینی و دانایی خود را افزایش بدهیم تا در آرامش باشیم.

مرزبان کشیک: همسفر وجیهه و همسفر ناصر
عکس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سهیلا (لژیون چهارم)
تایپ: همسفر مهرناز رهجوی راهنما همسفر حمیده (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ساوه