English Version
This Site Is Available In English

اخبار لژیون ویلیام وایت (نمایندگی لاله کرج)

اخبار لژیون ویلیام وایت (نمایندگی لاله کرج)

سخنان استاد:
سلام دوستان خاطره هستم یک مسافر
دستور جلسه امروز جهان‌بینی 1 و 2 است، که الفبای آموزش‌های ماست. جهان‌بینی یعنی فراگیری هنر زندگی، یاد گرفتن قوانین بازی زندگی. در هر بازی یکسری قوانین وجود دارد که اگر من آنها را بلد باشم، هم خودم درست بازی می‌کنم و لذت می‌برم و هم اطرافیانم، ولی اگر بلد نباشم، هیچ لذتی نمی‌برم و نمی‌توانم همبازی خوبی برای دیگران باشم.
جزوه جهان‌بینی مانند یک جعبه ابزار است که باید در هر خانه‌ای باشد تا بتوان خرابی‌های کوچک را تعمیر کرد. ما نیز ممکن است دائما با حس‌های منفی مواجه شویم، ولی جهان‌بینی ابزار مورد نیاز برای درست کردن و تعمیر آن حس را به دست من می‌دهد تا بتوانم مشکل را حل کنم.
یکی از مهم‌ترین آموزش‌های این جزوه، مثلث دانایی و دانایی موثر می‌باشد. دانایی در حد اطلاعات عمومی است، مثلاً روی پاکت سیگار نوشته شده؛ کشیدن سیگار باعث سرطان می‌شود! اما هیچ‌کدام به این پیام توجهی نمی‌کردیم و سیگار می‌کشیدیم. اما دانایی موثر زمانی است که من می‌دانم کاری درست یا غلط است و آن را انجام بدهم یا ندهم. برای مثال وقتی می‌دانم سیگار سرطان‌زاست، آن را مصرف نکنیم،که این می‌شود دانایی موثر.
در ادامه در مورد مراتب دانایی صحبت می‌کند؛ مرحله اول دانایی، علم‌الیقین است، مرحله دوم عین‌الیقین و مرحله سوم حق الیقین می‌باشد. مرحله علم‌الیقین فقط در حد اطلاعات عمومی است. اما در مرحله عین‌الیقین، من آن موضوع را در زندگی و اطرافیانم دیده و آسیب‌هایش را مشاهده کرده‌ام. پدر من نیز به خاطر مصرف سیگار و دچار شدن به بیماری سرطان فوت شدند. ولی باز برای من تجربه نشد و می‌گفتم برای من اتفاق نمی‌افتد! اما در مرحله سوم یا حق الیقین، شخص خودش آن موضوع را در زندگی تجربه کرده است.
اینها مراتب دانایی است، اما اینکه من در چه مرحله‌ای از دانایی قرار داشته باشم، چقدر حاضرم تلاش کنم و خودم را به مراحل بالای دانایی برسانم، به خودم بستگی دارد.
ما در کنگره میگوییم؛ اگر نفس را سر کار نگذارید، نفس شما را سرکار می‌گذارد. این عین حقیقت است، ذهن ما نیاز دارد دائم به یک چیزی فکر کند و خوراک داشته باشد، این خوراک را من تعیین می‌کنم، می‌توانم اجازه دهم ذهنم دائما درگیر افکار منفی، ضد ارزش‌ها، حسرت‌ها، ناامیدی و از دست دادن‌ها باشد، و یا سطح دانایی خود را بالا ببرم و خوراک مفید به او برسانم؛ امید، ایمان، شکرگزاری، عشق و ...
لذت و خوشحالی با هم فرق دارند، ترشح هورمون دوپامین باعث ایجاد لذت می‌شود، مصرف مواد مخدر یا محرک، قمار، حتی خوردن یک نان خامه‌ای بزرگ یا یک پیتزای خوشمزه، لذت‌بخش است. اما مدت کوتاهی بعد از انجام این کارها، آن لذت کمرنگ می‌شود و از بین می‌رود، دیگر طعم آن پیتزا یا شیرینی در دهانم نیست، سرخوشی مصرف مواد از بین رفته و خماری و حال بد جایگزین آن می‌شود.
ماندگاری نیکوتین در بدن ۲۰ دقیقه است، وقتی گل مصرف می‌کنید یا مشروب می‌خورید، نهایتا یک یا دو ساعت احساس لذت می‌کنید، ولی پس از آن سطح انرژی به شدت افت می‌کند و سردرد و خماری به سراغتان می‌آید. این چه لذتی است که دائم باید دنبال آن بدویم و نمی‌توانیم آن را حفظ کنیم؟! ضمن اینکه به سیستم شبه افیونی جسمم آسیب می‌رسانیم و تولیدات طبیعی بدنمانی را از بین می‌برم، لذت به چه قیمتی؟
مصرف محرک‌ها مانند شیشه، اسید و ... تولید دوپامین را در مغز تا ۱۲درصد افزایش می‌دهد، و مصرف تریاک 4 یا 5 برابر. ولی این مواد هیچ‌چیز به ما اضافه نمی‌کنند، فقط همان انرژی ذخیره بدنمان که باید در طول سال‌ها استفاده شود، یک‌باره آزاد می‌کند، و من تصور می‌کنم؛ وای چقدر لذت‌بخش است! درصورتی‌که مصرف محرک‌ها مانند بنزینی است که روی آتش ریخته شود، آتش را شعله‌ور می‌کند ولی خیلی زود همه‌چیز خاکستر می‌شود و از بین می‌رود.
ترشح درست هورمون سروتونین باعث ایجاد حال خوب و خوشحالی می‌شود. شما وقتی به یک نفر کمک می‌کنید، هرگاه آن خاطره به یادتان می‌آید، ناخودآگاه لبخند روی لب‌هایتان می‌آید و حس خوشحالی می‌کنید، یعنی حتی با یادآوری آن موضوع، سروتونین در بدن ترشح می‌شود.
ولی آنچه به عنوان لذت از مصرف مواد به ذهنمان می‌آید، ماندگاری ندارد، حتی ممکن است بعد از به یادآوردن آن کار، حالمان بد شود و خودمان را سرزنش کنیم. بنابراین خودتان انتخاب کنید ببینید کدام را انتخاب می‌کنید؛ شادی و خوشحالی از انجام کارهای ارزشی، یا لذت‌های زودگذر؟
شاید ما قبل از آمدن به کنگره کارهای ضد ارزشی زیادی انجام می‌دادیم و حالمان هم بد نمی‌شد، چون آموزش و آگاهی نداشتیم اما زمانی که وارد لژیون ویلیام، جونز یا DST می‌شویم، اگر گریز داشته باشیم، یا نکاتی که به ما گفته می‌شود را رعایت نکنیم، چون بازی در آگاهی است، نه تنها دیگر لذتی نخواهیم برد، بلکه خودمان را سرزنش می‌کنیم و دچار عذاب وجدان می‌شویم.
با آموزش‌های جهان‌بینی، متوجه می‌شوم اگر کارهای ضد ارزش انجام دهم، سیستم شبه افیونی بدنم آسیب می‌بیند، با مصرف سیگار، سفر درمانی خود را خراب می‌کنم، زیرا از یک طرف مشغول بازسازی بدنم با دارویOT  هستم، و از طرف دیگر با سمومی که وارد جسمم می‌کنم، اجازه نمی‌دهم سیستم شبه افیونی‌ام ترمیم شود.

گردآوری و تایپ: مسافر مریم- نمایندگی لاله کرج
ویرایش و ارسال: مسافر خاطره

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .