کنگره ۶۰ برای اولین بار در دنیا، مثلث درمان اعتیاد را رسم نمود و برای درمان اعتیاد سه ضلع را در نظر گرفت؛ جسم، روان و جهانبینی. بسیاری از متدهای درمان اعتیاد بار اصلی اعتیاد را فقط در جسم میبینند و عده دیگر اهمیت مسئله را فقط در روان میبینند و عدهای هم هر دو را مهم میدانند؛ اما کنگره۶۰ معتقد است که بار اعتیاد به صورت مساوی بین اضلاع مثلث درمان اعتیاد تقسیم شده است و همه را مهم میداند و برای اینکه ما بتوانیم روی ضلع جهانبینی درمان اعتیاد کار کنیم باید ضلع جسم را در وضعیت تعادل نسبی قرار دهیم؛ زیرا در غیر این صورت یعنی عدم تعادل جسمی و کار کردن روی معقوله جهانبینی اگر نگوییم غیر ممکن؛ ولی بسیار دشوار است. در کنگره۶۰ روی تغییر نگاه و نگرش انسان بر لزوم بازبینی آن تاکید زیادی شده است و اینکه به وجود آمدن مشکلات در زندگی به نوع تفکر و اندیشه ما مربوط است. جزوه جهانبینی ۱ و ۲ نوشته آقای امین دژاکام یکی از نوشتارهای کنگره۶۰ است که به دلیل اهمیت آن در پکیج آموزشی گنجانده شده است و برخلاف اینکه ساده، روان و کم حجم است؛ اما بار معنایی بسیار عمیق و موثری دارد و مطالعه آن نه فقط برای مسافرین بلکه برای همسفران که برای درمان به کنگره۶۰ مراجعه میکنند لازم است .
آقای مهندس حسین دژاکام در مقاله دهم از کتاب ۱۴ مقاله، حلقه مفقوده اعتیاد را جهانبینی دانست و فرمودند: چون فرد مصرفکننده بر مبنای یک تفکر و دیدگاه غلط راه و مسیر زندگی خودش را گم کرده است و به مسیر اعتیاد هدایت شده است؛ باید مسیر خود را اصلاح کند تا به راه مستقیم رهنمون گردد و این میسر نمیشود مگر با آموزش جهانبینی کاربردی. در جهانبینی کاربردی چگونه زیستن را به ما آموزش میدهد که چطور به صلح و آرامش برسیم و حداقل درگیریها را با سایر انسانها داشته باشیم و با دستان خودمان، خودمان را به مسلخ هدایت نکنیم و فرمودند: اگرچه من روزی که آن را به نگارش درآوردم برای اعتیاد بود؛ ولی امروز معتقدم که برای سایر انسانها میتواند مفید باشد.
جهانبینی سازنده زندگی ماست در هر نقطه و هر جایگاهی که هستیم و هر وضعیتی که داریم؛ خوب، بد، زشت و زیبا خوشبخت و بدبخت همه و همه حاصل عملکرد ماست و عملکرد ما نتیجه جهانبینی و دانایی ماست. جهانبینی مانند طناب و قرقره عمل میکند که انسانها را از عمق تاریکی بیرون میکشد و به روشناییها هدایت میکند و از آنجا که اعتیاد کاملترین شکل تاریکیها میباشد برای یک فرد مصرفکننده مواد مخدر، جهانبینی نیاز ضروری است؛ چرا که صرفاً کمکردن دارو مهم نیست، مهم این است که ظرفیت و دانایی شخص و دیدگاه آن نسبت به این قضیه تغییر کند تا احتمال بازگشت را به صفر برساند.
آقای امین در مورد جهانبینی فرمودند: جهانبینی الفبای یک زبان است و برای اینکه آموزشهای کنگره برای ما قابل درک و لمس باشند باید این الفبا را خوب یاد بگیریم هر علم و مطلبی مانند یک بنای عظیم میماند و اصول و قوانینش مانند فونداسیون آن بنا هستند اگر پایههای محکم و قوی گذاشته شود میتوان یک ساختمان ۱۰۰ طبقه روی پایهها بنا کرد و اگر بتوانیم مطالب را درست، ساده و قابل فهم انتقال بدهیم در واقع پایههای علمی را درست بنا کردهایم و برای این کار نیاز به یک سری ابزار داریم یکی از این ابزارها، روش مدل است که در جزوه جهانبینی استفاده شده است تا در شخص ایجاد یک تصویر ذهنی بهتر کند؛ برای نفس مدلی تحت عنوان شهر وجودی را در نظر میگیریم که همه نوع انسانی در آن زندگی میکند انسانهای خردمند و فرزانه همان خواستههای معقول نفس هستند و انسانهای شرور و خیانتکار که خواستههای نامعقول انسان به شمار میآیند و دانش جهانبینی به انسان کمک میکند این خواستهها را بشناسند و اینکه بداند در درونش چه اتفاقهایی در حال رخ دادن است و اگر بداند از کجا ضربه میخورد میتواند به خودش کمک کند
در جزوه جهانبینی دومین مدل در مورد عقل صحبت کرده است؛ عقل را هم مانند قلعهای میداند که در شهر وجودی ما قرار دارد و سربازهایی از این قلعه مراقبت میکنند و کارشان این است که اجازه ندهند هر چیزی از سد خونی مغز ما بگذرد و باعث شود ساختار و عملکرد مغز ما را تغییر دهد. یکی از مدلهای دیگر این است که زندگی و قوانینش دقیقاً مانند بازی و قوانین بازی هستند و اگر قوانین را یاد بگیریم، بازی برای ما لذت بخش میشود و اگر میخواهیم در زندگی به آرامش و شادی برسیم باید قوانین را با حوصله بپذیریم. نکته دیگر نیروهای منفی و بازدارنده هستند که بر اساس درجه تکاملی انسان، نقش این نیروها متفاوت میشود؛ یکی نقش بازدارنده دارد، یکی مخرب و دیگری مکمل است. کسی که دانش و علم داشته باشد برایش به عنوان یک نیروی مکمل عمل میکند و کسی که علم و دانش را نداشته باشد برایش نیروی مخرب و بازدارنده است. اگر کسی به ما حرفی بزند که ما را ناراحت کند دو راه حل داریم فکر میکنیم و راه حلی پیدا کنیم که در اینجا رشد و جهش اتفاق میافتد و در واقع به مرحله تکاملی میرسیم یا اینکه میتوانیم شمشیر را از رو ببندیم و خودمان را ناراحت کنیم و به خودمان آسیب برسانیم.
یکی از مدلهای دیگر در جزوه جهانبینی، مثلث دانایی است؛ این که دانایی کلیدی است که هر کسی داشته باشد هر خواسته برایش به انجام میرسد و حتی میتواند فرمان غلط را به درست تبدیل کند. از نیروهایی که در مقابل دانایی قرار میگیرند میتوان ترس، ناامیدی و منیت را نام برد. مکانیزم عملکرد ساختارهای منفی در درون ما انسانها طوری است که با سالیان سال کار کردن انرژی منفی؛ مثل کینه، حسد و ترس را در ما ذخیره میکند و کنترل ما را در اختیار میگیرد و از ابزارهایی مانند جهل و ناآگاهی استفاده میکنند تا رشد و توسعه پیدا کنند به خاطر همین است که اعتیاد را با اراده نمیشود کنار گذاشت؛ چون آن طرف قضیه یک کوه نیرو وجود دارد که با بیل مکانیکی هم جابهجا نمیشود مگر اینکه یواش یواش خورد کنیم و آن را از بین ببریم و در واقع خواستههای نامعقول را به معقول تبدیل کنیم یا نیاز را تغییر بدهیم.
مدل بعدی در جزوه جهانبینی، ظرفیت است که شبیه یک استخر انرژی است و میتواند آلوده و یا پاک باشد. اگر درون استخر آب آلوده باشد و یک سطل زباله به آن اضافه میکنیم خیلی فرقی نمیکند؛ اما اگر درون یک استخر تمیز یک پر کاه بیندازیم کاملاً مشخص میشود؛ انسان هم همین طور است هر اندازه ظرفیتش بیشتر باشد استخرش هم بزرگتر است. بعضی از افراد ظرف بزرگی دارند؛ اما انرژی کمی دارند این افراد دانایی دارند؛ اما توان انجام کار را ندارند و کاری از آنها برنمیآید و عده دیگر هم ظرف کوچک دارند با انرژی بالا یعنی؛ دانایی ندارند و در مقابل توان انجام کار را دارند؛ ولی به علت عدم دانایی به خود و دیگران آسیب وارد میکنند. اگر انسان حسهایش پالایش شود کوچکترین آلودگیها را حس میکند حس انسان وقتی آلوده شود عقل آلوده میشود و فرمانهای غلط صادر میکند و همه چیز را یک به یک خراب و ویران میکند پس باید تمام تمرکز خود را روی نقطه بگذاریم که با هر اتفاقی حس ما منفی و آلوده نشود.
منابع: جزوات جهانبینی ۱و۲، کتاب چهارده مقاله، سیدی جهان بینی ۱و۲
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
ویراستار و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بروجن
- تعداد بازدید از این مطلب :
198