سلام دوستان سحر هستم همسفر
استاد امین در سیدی جهانبینی میگویند؛ نیروهای منفی، بازدارنده و مخرب تنها کاری که انجام میدهند، خراب کردن و آلوده نمودن حس انسان است؛ یعنی آب را از سرچشمه آلوده میکنند. شما اگر میخواهید شهری را فلج کنید آبش را آلوده کنید، نیاز به کار دیگری نیست. نیروهای بازدارنده و منفی در آلوده کردن حس انسان بسیار توانمند هستند و این کار را به بهترین شکل انجام میدهند فقط ابزارشان متفاوت است؛ در جایی دروغ، جای دیگر سرزنش، تهمت، طعنه، دزدی و تمامی نقض فرمانهایی که وجود دارد؛ اما انسان باید بتواند به گونهای از سرچشمه خودش محافظت کند که هیچ نیروی بازدارندهای توانایی نزدیک شدن را نداشته باشد؛ اما اگر اتفاقی هم افتاد هوشیار باشد که حسش آلوده نشود، اگر حس آلوده شود نیروی بازدارنده به هدف خود رسیده است؛ چون حس، نیرو است و وقتی حس آلوده شد عقل با یک حس آلوده شروع به کار کردن و فرمان دادن میکند و وقتی فرمانده فرمان غلط بدهد تخریب ایجاد میشود، پس حس از همه چیز مهمتر است. جهانبینی مسئله دانایی و شناخت حسها در انسان است که چگونه میتوان حسها را تشخیص داد و پالایش کرد. اگر انسان بر اساس همین قضایا پیش برود میتواند خودش را از تاریکیها و بسیاری مسائل خارج کند. جهانبینی به من آموزش میدهد که در زندگی صبور باشم تا بتوانم در مقابل مشکلات پیروز شوم و این بستگی به خود هر انسان دارد که چگونه در تاریکیها فرو رفته است. در جزوه جهانبینی از قوانین بازی گفته شده که بازی همان زندگی کردن و حیات است. اگر قوانین زندگی کردن در هستی و ارتباط با افراد را بدانیم باعث لذت و حالخوش میشود؛ ولی اگر قوانین این بازی را ندانیم و یا زیر پا بگذاریم باعث ناآرامی خود و کسانی که با ما در ارتباط هستند میشویم، پس منِ سحر در تلاش هستم که با دانایی و آگاهی که از کلیه مطالب کنگره۶۰ دریافت میکنم بتوانم نیروهای بازدارنده و مخرب را برای زندگی آرام و بهتر از خود دور کنم.
سلام دوستان عصمت هستم همسفر
در موضوع جهانبینی، هدف ما این است که به دنبال یادگیری قوانین و راههای درست زندگی باشیم تا بتوانیم از موانع عبور کرده، آرام و با تفکر به آموزش و عمل بپردازیم. در غیر این صورت، کار به نتیجه مطلوب نمیرسد. جهانبینی را تنها کسی میتواند درک کند که واقعاً بخواهد و شرایط لازم برای آن فراهم باشد. اولین چیزی که در جهانبینی مطرح میشود مخصوصاً در مقوله درمان اعتیاد این است که ابتدا باید جسم، سپس روان و در نهایت جهانبینی به تعادل برسد. در مسیر درمان اعتیاد با مفاهیم مبدأ، مقصد و مسیر حرکت سروکار داریم. این مفاهیم که به نوعی صور پنهان هستند، مواد اولیه و مصالح جهانبینی را تشکیل میدهند و هر فرد این مصالح را بر اساس خواستهها و علاقههای خود میسازد. در جهانبینی باید از طریق تفکر، تجربه و آموزش که سه ضلع اصلی دانایی هستند آگاهی خود را بالا ببریم. وقتی که وارد کنگره میشویم باید گوش به فرمان باشیم، مطیع و از آموزشهای ارائه شده توسط راهنمایان و سایر اعضاء کنگره بهره ببریم، این آموزشها باید در زندگی به کار برده شود؛ برای مثال مسائلی همچون ترس، ناامیدی و منیت که از ارکان مثلث جهالت هستند باید کنار گذاشته شوند؛ مثلاً در ابتدای حضور در کنگره ممکن است از صحبت کردن یا مشارکت با ترس مواجه شویم؛ اما باید با ترسهای خود روبهرو شویم تا به تکامل برسیم. وقتی ترس وجود داشته باشد، خشم هم به دنبال آن میآید. این دو مکمل یکدیگرند و باید با پالایش و تزکیه درونی، این لایهها را از بین ببریم تا به آرامش دست بیابیم. ترس، تفکر را نابود میکند و تفکری که در اثر ترس مختل میشود، مشابه غذای فاسدی است که غیرقابل استفاده است. تنها زمانی ترس از بین میرود که جهانبینی خود را ارتقاء بدهیم و آموزشها را به درستی دریافت کنیم. ترس یکی از ابزارهای ناخالصی است که اجازه نمیدهد تفکر رشد کند. در کنار ترس، ناامیدی هم میآید، ناامیدی بار غم و اندوهی است که بیش از تحمل ما میباشد و نمیتوانیم آن را برزمین بگذاریم.
گردآوری: رابط خبری همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
ویراستاری: همسفر توران رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
ارسال: راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی گنجعلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
85