همسفر فریده:
جهانبینی متعلق به همه انسانهاست؛ یعنی همه انسانها نیاز به جهانبینی دارند. دانش جهانبینی به فرد کمک میکند که خیلی چیزها را متوجه شود، ما با فهمیدن جهانبینی خواهیم دانست که انسان فقط جسم ظاهر نیست و دارای صور پنهان مثل عقل، نفس، روح، ذهن و آرشیو میباشد. ما اگر جهانبینی را درست بفهمیم و به کار ببندیم میتوانیم به آرامش روان هم برسیم که فیزیولوژی ما علاوه بر عضله و استخوان، سیستم ایکس آن هم بهتر کار کند. پس اگر سیستم ایکس بدن ما به خوبی کار کند و خمر (که همان حجاب، پرده و پوشش است) افکار و اندیشه ما را نپوشاند جهانبینی ما هم رشد خواهد کرد. جهانبینی برای این است که ما بتوانیم ریشه خطاهای خود را پیدا کنیم و آن را حل کنیم. از مسیر ضدارزشها به مسیر خوبیها و ارزشها قدم بگذاریم. برای این کار باید قوانین آن را فرا بگیریم. از طرفی، برای اینکه جهانبینی ما تغییر کند باید دانایی ما افزایش پیدا کند و برای بالا بردن دانایی باید از مثلث جهالت که ترس، ناامیدی و منیت است عبور کنیم تا به دانایی برسیم. امیدوارم با آموزشهایی که از کنگره۶۰ میگیریم دانایی خود را بالا ببریم تا جهانبینی خود را تغییر بدهیم و به جهانبینی الهی برسیم.
همسفر زینب:
آنچه که ما نسبت به کل هستی، جهان درون و بیرون، ادراک، احساس و دریافت مینماییم، جهانبینی نام دارد. آقای مهندس و استاد امین به زیبایی در مورد جهانبینی صحبت کردهاند. یکی از اضلاع مثلث درمان اعتیاد که شامل؛ جسم، روان و جهانبینی است، مربوط به مقوله جهانبینی است. کنگره۶۰ اعتقاد دارد که برای درمان اعتیاد، لازم است هر سه مؤلفه به تعادل برسند و مسئله جهانبینی تنها مربوط به مصرفکنندگان مواد مخدر نمیباشد، بلکه هر انسانی با جهانبینی سروکار دارد. جهانبینی متعلق به همه انسانهاست و همه نیاز به جهانبینی دارند. جهان بینی مانند یک طناب محکم، انسان را از عمق تاریکیها نجات میدهد. این دانش به فرد کمک میکند که خیلی چیزها را درک کند و تشخیص دهد کدام رفتار ارزشی و کدام ضدارزشی است؛ یعنی منفعت و ضرر آنها را بفهمد و راه درست را انتخاب کند. ممکن است در ابتدا درک مفاهیم جهانبینی، سخت باشد، ولی با تکرار و تمرین، لذتبخش میشود. البته گاهی اوقات، کاربردی کردن جهانبینی برای انسانها دشوار است، اینجا نیروهای بازدارنده هستند که نمیگذارند افراد حرکت کنند، ولی با تکرار و تمرین، مشکل حل میشود؛ بهعبارتی، نیروهای بازدارنده با توجه به جایگاه و توان ما مقابل ما قرار میگیرند که در ابتدا خاصیت مخرب دارند و در آخر خاصیت مکمل دارند. برای تبدیل کردن نیروهای بازدارنده و مخرب به نیروهای مکمل باید توانایی مهار نیروهای بازدارنده را داشته باشیم. این توانایی با علم، آگاهی و دانش به دست میآید، بنابراین کل جهانبینی روی شناخت حس ما است. انسان میتواند حسهای خود را پالایش دهد و اگر این قضیه خوب پیش برود انسان به آرامش و آسایش میرسد.
همسفر آرزو:
جهانبینی متعلق به همه انسانها است. برای من مانند طنابی است که به وسیله آن از عمق تاریکی بیرون میآیم. به وسیله جهانبینی میتوانم تمام آن چیزهایی را که از دست دادهام، تمام حسهای خوب، تواناییهایی که داشتم و به جای آن ناتواناییها وحسهای منفی را جایگزین کردهام، دوباره به دست بیاورم. از طریق جهانبینی میدانم که برای به دست آوردن آنها باید مثلث جهالت را بشناسم و بدانم که منیت چیست؟ ترس چیست؟ و ناامیدی از چه چیزهای شکل می گیرد؟ کل جهانبینی روی مسئله دانایی و شناخت انسان است و اینکه انسان چگونه میتواند، حسهایش را تشخیص دهد و چطور میتواند حسهایش را پالایش کند و به درمان برسد تا خود را نجات دهد. در جهانبینی خودمان باید نقاط ضعف و قدرت خود را بشناسم و زمانی که شناختیم به ما کمک میکند نیروهای منفی را تشخیص دهیم تا بتوانیم از تاریکی خارج شویم و با تقویت نیروهای مثبت به سمت روشنایی حرکت کنیم؛ یعنی به نقطهای برسم که بتوانم ریشه خطاهای خودم را پیدا کنم و آن را حل کنم. از مسیر ضدارزش به مسیر خوبیها و ارزشها قدم بگذارم. برای این کار باید قوانین آن را یاد بگیرم و برای اینکه جهانبینی خودم را تغییر بدهم باید دانایی من افزایش پیدا کند. امیدوارم بتوانم با آموزشهای که از کنگره۶۰ و راهنمایم، همسفر هدی میگیرم دانایی خود را بالا ببرم تا بتوانم جهانبینی خود را تغییر بدهم و تبدیل به یک جهانبینی الهی کنم.
همسفر ساناز:
جهانبینی؛ یعنی درست دیدن جهان؛ یعنی درک و دریافتی که ما نسبت به جهان بیرون و درون خود داریم. مقوله جهانبینی اولین بار در کنگره۶۰ بهعنوان یکی از مؤلفههای درمان اعتیاد مطرح شده و در آن از مدل و تصویر استفاده میشود. تصویر، شبیهسازی را برای ما ایجاد میکند و ما میتوانیم مطالب را بهتر درک کنیم. استاد امین میگویند: یکی از مهمترین کاربردهای جهانبینی این است که الفبای یک زبان را برای ما میشکافد. جهانبینی متعلق به همه انسانهاست؛ یعنی همه انسانها نیاز به جهانبینی دارند و مانند یک طناب محکمی است که انسان را از عمق تاریکی نجات میدهد. معلم و استاد باید مطالب را جوری آموزش بدهد که به صورت ساده و روان قابل درک باشد. انسان باید در جمع، بهگونهای صحبت کند که همه متوجه حرفهای او بشوند، نه اینکه آنقدر سنگین صحبت کند که همه احساس بیسوادی کنند. جهانبینی باید در کنار تفکر، تجربه و آموزش باشد، این مقوله به انسان کمک میکند تا نیروها را بهتر بشناسد و برای این است که بداند در درونش چه اتفاقهایی افتاده و چه اتفاقهایی در حال رخدادن است. کل جهانبینی روی شناخت حسها است و اینکه انسان میتواند حسهای خود را پالایش دهد، اگر این قضیه خوب پیش برود انسان به آرامش و آسایش میرسد. فردی که بخواهد به درمان برسد ابتدا جسم و روان او به درمان میرسد و سپس باید روی جهانبینی خود کار کند تا بتواند سفر خوبی داشته باشد و این مسئله به زمان احتیاج دارد. باید تفکر فرد مصرفکننده عوض شود تا بتواند به درمان برسد. جهانبینی برای رسیدن به تعادل و آرامش برای همه انسانها لازم و ضروری است تا بتوانند درس درست زندگیکردن را بیاموزند و مشکلاتی را که در زندگی برای آنها پیش میآید حل کنند. اگر کسی دانشِ جهانبینی خود را بالا ببرد میتواند با دیگران ارتباط برقرار کند و کسی که آن را خوب یاد بگیرد در صراط مستقیم قرار میگیرد؛ چون جهانبینی، نگرش و افکار ما را نسبت به تمام جهان و هستی عوض میکند و عشق و محبت را به ما میآموزد. گاهی اوقات کاربردی کردن جهانبینی برای انسانها دشوار است، اینجا نیروهای بازدارنده هستند که نمیگذارند افراد حرکت کنند. نیروهای بازدارنده با توجه به جایگاه و توان ما، مقابل ما قرار میگیرند که در ابتدا خاصیت بازدارندگی و مخرب دارند و در آخر خاصیت مکمل! برای تبدیل کردن نیروهای بازدارنده به نیروهای مکمل باید تواناییِ مهارِ نیروهای بازدارنده را داشته باشیم و این توانایی با علم، آگاهی و دانش بهدست میآید. در آخر از آقای مهندس تشکر میکنم که چنین بستری را فراهم کردند که ما به آرامش و حال خوب برسیم.
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر هدی (لژیون دوم)
ویرایش: همسفر مریم دبیر سایت
ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اسبیکو خرمآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
144