جلسه ششم از دوره دوم جلسات لژیون سردار ویژه همسفران نمایندگی شوشتر با استادی همسفر الهام، نگهبانی همسفر نازنین و دبیری همسفر مهناز با دستور جلسه:"وادی دوم ( هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم) و تاثیر آن روی من "در روز دوشنبه 8 اردیبهشت ماه 1404 رأس ساعت 16:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان الهام هستم همسفر از نگهبان لژیون سردار راهنما همسفر نازنین و همچنین از راهنما همسفر مرضیه تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه بنشینم و آموزش بگیرم خیلی خوشحالم که یک بار دیگه در جمع شما هستم. دستور جلسه وادی دوم وتاثیر آن روی من
من با افکار منفی، کارهای ضد ارزشی و فکر کردن غلط برای خودم مشکلاتی را به وجود آوردم که باعث شد خیلی از چیزها را از دست بدهم و به جسم خودم هم صدمه وارد کنم که به دنبال آن زندگی برای من پوچ و بیهدف شد و فقط شب را روز و روز را شب میکردم بدون هیچ دلیلی برای زندگی که این باعث ناامیدی و از دست دادن اعتماد به نفس و خیلی از چیزها برایم شد. زمانی که وارد کنگره شدم انسان واقعاً ناامیدی بودم و بعد از آموزشها و یاد گرفتن وادیها ذره ذره در من تغییر به وجود آمد وادیها مثل یک نردبان هستند که با یاد گرفتن به کارگیری آنها میتوانیم خود را از اعماق تاریکی و ضد ارزشها به سمت روشنایی و صراط مستقیم حرکت کردیم.
در وادی دوم که میگوید هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پا به حیات نمیگذارد و هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم این وادی میگوید: که همه هستی بر مبنای علم و دانش آفریده شده از کوچکترین حشرات تا بزرگترین موجودات و حتی انسان که اشرف مخلوقات است همه ما برای هدف و مسئولیتهای خاصی آفریده شدهایم.
ما در جزوه جهانبینی خواندیم که ضلعهای مثلث جهالت ناامیدی، ترس و منیت است که ناامیدی بزرگترین ابزار نیروی منفی و ضلع مقابل تجربه است و انسان را از حرکت کردن باز میدارد که ما میتوانیم با حرکت کردن در جهت درست و صراط مستقیم ناامیدی را از بین ببریم و این را بدانیم که در جهان هستی تنها و بدون پشتیبان نیستیم و همیشه قدرت مطلق همراه ماست و ما را یاری میکند.
اما تاثیر این وادی روی من این بود که خودم را دست کم نگیرم و برای خودم ارزش قائل باشم و اگر روزی فکر میکردم که باعث به وجود آمدن مشکلات در زندگی خود شدهام این وادی یک جرقه نور و امید برای من بود، که به سمت روشنایی حرکت کنم و برای ساختن الهام بهتر و زندگی بهتر تلاش کنم و قدم بردارم و برای خود و دیگران مفید باشند و بدانم که من بیهوده پا به حیات نگذاشتهام و برای آموزش گرفتن و خدمت کردن پا به هستی گذاشتم.
از ورود به لژیون سردار آموختم که بیتفاوت نباشم و برای پیشرفت و زندگی جایی که هستم و آموزش میگیرم تلاش و کوشش کنم و از کمکی هرچند کم در این اقیانوس بیکران سهیم باشم تا چراغ کنگره همیشه روشن بماند همانگونه که دیگران کاشتند و ما استفاده کردیم ما هم میکاریم تا کسانی که در اعماق تاریکیها و اعتیاد هستند استفاده کنند و به تعادل و آرامش برسند.
و در آخر از آقای مهندس تشکر میکنم که یک همچین بستری را فراهم کردند که من همسفر بتوانم با آموزشهای ناب و راستین به حال خوش و آرامش برسند و بدانیم که هیچ کدام از ما بیهوده پا به این هستی نگذاشتهایم و هر کدام از ما یک رسالتی داریم که، باید آن را پیدا کنیم و به خوبی آن را انجام دهیم ممنون که با سکوتتان به حرفهای من گوش کردین سپاسگزارم.

مرزبان کشیک: همسفر مهشید و مسافر اکبر
تایپیست: همسفر الناز رهجوی راهنما همسفر مرضیه( لژیون اول )
عکاس: مرزبان خبری همسفر مهشید
ویراستاری و ارسال: همسفر زینب نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شوشتر
- تعداد بازدید از این مطلب :
86