جلسه پنجم از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی حسنانی به استادی راهنما همسفر معصومه، نگهبانی همسفر معصومه و دبیری موقت همسفر مریم با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به حیات نمینهد. هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم) و تأثیر آن روی من» روز سهشنبه ۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۴۵ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
از حضور باارزش شما تشکر میکنم و قطعاً اگر در هستی ما به یاد شخصی باشیم، آن شخص نیز به یاد ما خواهد بود و انرژی آن فرد به ما میرسد؛ حتماً امروز انرژی استاد سردار را دریافت خواهیم کرد و از ایشان بهره میبریم. از نگهبان ممنونم که من را انتخاب کردند تا باری دیگر درون خود مرور کنم که بسیاری از مسائل برای من یادآوری شود و بیاموزم. خدا قوت به نگهبان، دبیر و خزانهدار و از زحمات آنها کمال تشکر را دارم، همچنین از ایجنت که بیدریغ زحمت میکشند، تشکر میکنم.
دستور جلسه مربوط به وادی دوم است. ماه پیش وادی اول را پشت سر گذاشتیم. با تفکر ساختارها آغاز میشود و قطعاً تفکر بسیار عمیق و بزرگی در شکلگیری لژیون سردار بود. وادی دوم میگوید: «هیچ مخلوقی هیچ جهت بیهودگی خلق نشده است» همانطور که میدانیم ما انسانها در زندگی خود با چالشهایی روبهرو هستیم که باید وجود داشته باشد، نمیتوانیم از آنها فرار کنیم و راه گریزی نداریم. مشکلات مالی، جسمی یا روحی وجود دارد و هر فردی با توجه به حالتهای نفسانی با مشکل خود، دست و پنجه نرم میکند. آقای مهندس کتاب وادیها را به نگارش درآوردند و خط به خط این چهارده وادی، پل عبور ما از چالشها هستند. برای گذر از چالشها، نیاز به آگاهی و دانش دارم؛ چون در این زمینه آگاهی ندارم به من رنج وارد میشود. باور دارم که کتاب «عشق، چهارده وادی برای رسیدن به خود» یک شفاخانه است؛ چراکه درمان هر مشکلی را میتوانیم از آن استخراج کنیم. وادی دوم میگوید: «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی خلق نشده است» حتی حشرات موذی، مورچهها یا نهنگی که در دل دریا قرار دارد، چه برسد به من انسان که در مسیر تکامل نفس، روح و جن درون خلق شدم؛ پس بنا به دلیلی روی زمین قرار گرفتم.
در کتابی مطالعه کردم که وقتی انسان رسالتش تمام میشود، دیگر روی زمین کاری ندارد، نفس از او گرفته میشود و از این دنیا میرود و وارد دنیای دیگر میشود تا تکاملش کامل شود؛ پس من همسفر تا زمانیکه روی زمین هستم و نفس میکشم؛ باید دنبال رسالت خود باشم. من به خود میبالم که همسفر یک مسافر شدم و این وادی میخواهد لیاقت را به من بگوید؛ چون لیاقت خود را گم کرده بودم، ناله و گریه میکردم که چرا علیرضا مصرفکننده شد؟ چرا زندگی اینطور شد؟ ما همسفران شاید بسیاری از مواقع آرزوی مرگ میکردیم؛ اما این وادی، حس لیاقت را به من برگرداند. کنگره کمک میکند که به خود ببالی و در این زمینه رشد کنی، نه اینکه سقوط کنی و ناله کنی؛ باید بگردی تا خود را پیدا کنی و مراتب نفست را ارتقاء دهی؛ بنابراین تا زمانیکه زنده هستیم؛ باید خود را باور کنیم و قدرت درونیمان را با دریافت آموزش از کنگره توانمند کنیم.
لژیون سردار همانند استادش بسیار عظیم است و من باید برای حضور در جلسات لژیون سردار لحظهشماری کنم تا از آن بهره ببرم. پرداخت مالی در هستی، مسئله کمارزشی نیست. این وادی میگوید: «ما به جنگ نرم خودمان ادامه دهیم» واقعاً پرداخت پول برای ما عین جنگ بود. از بسیار هزینههای جانبی باید میگذشتیم تا بتوانیم پول را پرداخت کنیم. من نیز از سی هزار تومان شروع کردم و به مرور با افزایش نقطه تحمل، مبلغ پرداختی در لژیون سردار نیز بیشتر شد. این همان جنگ نرمی است که وادی دوم میگوید و ما از مسائلی که در گذشته پررنگ و بااهمیت بود به آرامی گذر کردیم؛ چون این پیام استاد آقای مهندس بودند که فرمودند: «خوشحالم که به جنگ نرم خود ادامه میدهید» آقای مهندس به دنبال مسیر درمان اعتیاد خود بودند و من نیز به عنوان یک همسفر باید دریابم که چه جنگی درون من وجود دارد که بایستی به آرامی و به موقع از آن عبور کنم.
قسمت دیگر وادی که میتواند به لژیون سردار مرتبط باشد، چنین است: «همه مطالب در درون و برون ما است؛ مانند قلههای آتشفشان به آرامی روزی فوران میکند» چه فردی میتوانست باور کند که مصرفکنندهای کارتونخواب روزی عضو لژیون سردار، دنور و پهلوان شود یا در نشانی از بینشانی شرکت کند؟ این یعنی فرد به جنگ نرم رسیده، توانسته با نیروهای زیادی مقابله کند و در نشانی از بینشانی توانسته سرداری، دنوری و پهلوانی را تجربه کند و با لشکری از نیروها جنگیده است. پرداختهای مالی، شکافهای بسیار زیبایی در نفس ما ایجاد میکند که باعث میشود دریافتهای عظیمی از هستی داشته باشیم. اگر شخصی از اهالی کنگره لیاقت پهلوانی را دارد به من نیز این موهبت داده میشود؛ منتهی در زمان مناسب، زمانی که نقطه تحمل من به حدی بالا برود که با عشق و لذت پرداخت کنم. به خود بگویم آفرین معصومه، تو توانستی گذشت کنی و این مبلغ را به کنگره تقدیم کنی؛ البته شاید در ظاهر به کنگره تقدیم میشود؛ اما در باطن روی نفس خود کار میکنم تا انشاءالله بتوانم دریافتهای بهتری از هستی داشته باشم و این نکته بسیار مهمی است.
خوشحالم برای شما که حضور داشتید؛ قطعاً وادی دوم در موردتان اجرا شده و متوجه شدید که چهقدر لیاقت دارید از این لژیون استفاده کنید. افرادی که امروز حضور نداشتند به فرموده آقای اشکذری: «از قبل به این موضوع فکر نکردند که امروز خود را به جلسه برسانند؛ به همین خاطر نرسیدند؛ چون از قبل تصمیم نگرفتند که باشند» ممنونم از همگی. انشاءالله که استاد سردار به همه نظر لطف داشته باشند و بتوانیم پیشرفتهای خوبی در این شعبه و شعبات دیگر داشته باشیم، خود را ارتقاء دهیم و این چیزی است که خداوند از ما میخواهد. وقتی لطف خدا شامل حال ما شد و ما را خلق کرد؛ قطعاً در پس آن علتی وجود داشت؛ بنابراین باید خود را پیدا کنیم و هدف و رسالت خود روی زمین را دریابیم.


تایپ و رابط سردار: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون ششم)
ویراستاری و ارسال: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر صنم (لژیون نهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حسنانی تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
242