همسفر مهکامه:
آقای مهندس در سیدی چالش عنوان کردند که ما باید به این فکر کنیم که هدف ما از زندگی چه چیزی است؟ بزرگترین چالش انسان با خودش است؛ یعنی در تفکرات و تصورات او چه میگذرد. اگر تصورات تفکرات و خیالات ما بیشتر در گذشته باشد گرفتار افسردگی میشویم و کسانی که همیشه در آینده زندگی میکنند و به فکر آینده هستند همیشه دچار اضطراب هستند؛ بنابراین چیزی که برای انسان آرامش میآورد زندگی کردن در زمان حال است؛ اما همیشه باید از گذشته درس بگیریم و از شکستها پلی برای پیروزی بسازیم. بیشتر مواقع تجربههای تلخ و درس گرفتن از آنها در آینده، گذرگاههای سخت را برای ما آسان میکند. ما باید یاد بگیریم که همیشه برای آینده برنامهریزی داشته باشیم؛ ولی حال را غنیمت بشماریم و این آرامش باعث تمرکز در هدفهایمان میشود؛ البته در این مسیر سه موضوع ما را زودتر و یا دیرتر به هدفمان میرساند. ۱. باور داشتن به قدرت مطلق و یا کائنات و یا هر چیزی که به آن اعتقاد داریم و بدانیم که همین اعتقاد داشتن خود یک تکیهگاه و یک دستآویزی است برای حرکت و ناامید نشدن در مسیر زندگی ۲. اعتقاد ما به اینکه قبل از بهدنیا آمدن کجا بودیم؟ ۳. آیا بعد از مرگ دنیایی وجود دارد یا خیر که در کلام الله شریف به این موضوع اشاره شده که ما بودیم، هستیم و خواهیم بود و همه ما آمدهایم تا در چرخههای متوالی زندگی کنیم و کامل شویم و در انتها بهجایی که از آنجا انشعاب یافتهایم برگردیم و این اعتقادات و دیدگاههای ماست که تصورات و تفکرات ما را تعیین میکند که در طول مسیر زندگی چه هدفی را دنبال کنیم و باید بدانیم که ما در تمام دوران زندگی خود با استادانی برخورد میکنیم که باید از آنها بهره ببریم مثل: پیامبران و امامان و کسانی که در راه و مسیر خرد جهانی حرکت میکنند. آنها به ما گفتهاند که دنیا مزرعه آخرت است و هر چه را که بکاری همان را برداشت میکنی؛ اگر عشق و محبت بکاری آرامش و بهشت درونی را برداشت میکنی و اگر کینه و حسادت بکاری اضطراب نگرانی و دوزخ را برداشت میکنی.
در انتها به این موضوع اشاره شده که همیشه باید در تعادل زندگی کنیم. مادیات و معنویات در کنار هم برای انسان آرامش به ارمغان میآورند و همینطور همیشه باید به کسب علم بپردازیم و هیچ زمان برای یادگیری دیر نیست. هر چه عاقلتر و آگاهتر باشیم در چرخههای دیگر راحتتر زندگی میکنیم.
همسفرسمیه:
مطلبی که راجعبه آن صحبت میشود با عنوان هدف میباشد. در اینجا میخواهیم متوجه شویم که هدف ما در زندگی چیست؟ بزرگترین چالش انسان، چالش ذهن، تفکرات و تصورات او میباشد؛ اگر تفکرات ما در گذشته باشد دچار افسردگی و اگر در آینده باشد دچار اضطراب خواهیم شد. چیزی که به انسان آرامش میدهد زندگی در حال است. از گذشته باید درس گرفت و برای آینده برنامهریزی کرد. هدف نیز باید مشخص باشد که هدف مادی است یا معنوی؛ اما از هدف معنوی هم عشق پدیدار میشود هم نفرت. اگر انسان مادیات را فقط برای خودش بخواهد رنج بیهودهای است؛ ولی اگر با ثروتی که دارد به دیگران کمک کند لذتبخش است.
مسئله مهم دیگر این است که آیا ما بهوجود خداوند اعتقادداریم؟ آیا مرگ نیستی و نابودی است یا انتقال؟ آیا زندگی ما از قبل تولد بوده است؟ این موضوعات برای انسان نقش تعیینکنندهای دارد که افسرده باشد یا مضطرب و اینکه ما در زمان حال زندگی کنیم بهخود ما بستگی دارد. همه انبیاء آمدهاند این را بگویند که حیات ادامه دارد. طرز قرار گرفتن ما درحیاتهای بعدی به اینصورت است که هر چه اینجا هستیم دنبالهاش در آخرت است یا بهعبارتی دنیا مزرعه آخرت است؛ پس هرچه بکاریم برداشت خواهیم کرد. آیا برای پیشرفت بشریت کاری انجام دادهایم؟ آیا نفس کاری که انجام میدهیم برای منافع مادی بوده است یا معنوی؟ آیا برای فراگیری علوم به خود زحمتی دادهایم؟ موارد ذکرشده تأثیر مستقیم در حیاتهای بعدی ما دارند.
همسفر لیلا:
بزرگترین چالش زندگی در ذهن، تفکرات و تصورات ما است همه انسانها در ذهن خود زندگی میکنند؛ اگر تفکرات ما در گذشته مانده باشد باعث افسردگی میشویم و اگر در آینده زندگی کنیم دچار اضطراب میشویم؛ اما اگر بیاموزیم در زمان حال زندگی کنیم به آرامش میرسیم.
مهمترین موضوع برای ما مشخص کردن هدف است. هدف میتواند مادی یا معنوی باشد؛ اگر هدف معنوی ما به سمت خوبیها باشد از آن عشق پدیدار میشود و اگر هدف معنوی ما به سمت بدیها باشد از آن نفرت بهوجود میآید. در صورتیکه کینه و نفرت داشته باشیم و خیرخواه دیگران نباشیم بیماریها شروع به رشد میکنند. منفیبافی و ناامیدی باعث تضعیف شدن سیستم ایمنی و باعث انواع بیماریها میشود و افکار منفی روی ژنها اثر مخرب دارد.
سه نکته مهم که تعیینکننده تصورات و تفکرات ما هستند. ۱. آیا زندگی انتقال است یا نیستی و نابودی؟ ۲. آیا خداوند وجود دارد یا خیر؟ ۳. ما از کجا آمدهایم بهکجا میرویم؟ پاسخ به این سوالات تعیینکننده تفکرات و تصورات ما هستند و مهم است که ما به کدام موضوعات فکر میکنیم. آنهایی که برای ما آرامش میآورند یا موضوعاتی که سراسر استرس و اضطراب هستند؟ همه باید تحت آموزش قرار بگیریم و با آموزش است که افراد مطالب را میآموزند.
همسفر مرجان:
سیدی چالش به ما میگوید: هدف ما از زندگی چه چیزی است و زمانیکه به هدف رسیدیم چهطور؟ باید هدفمان را مشخص کنیم و بزرگترین چالش ما در ذهن، تفکرات و تصورات ما است. مهمترین درگیری انسانها با خودشان است؛ اگر تفکرات ما در گذشته باشد دچار افسردگی میشویم و اگر در آینده باشد دچار اضطراب میشویم؛ اما اگر در حال زندگی کنیم به آرامش میرسیم. ما میتوانیم از گذشته درس بگیریم از شکستها پل پیروزی بسازیم و برای آینده برنامهریزی کنیم و هدفمان را مشخص کنیم. هدف ما باید مادی و معنوی باشد. مادی مثل پول، خانه و ماشین. معنوی، مانند کمک کردن به دیگران. بزرگترین چالش ما همین موضوع است. ۱. آیا خداوند را قبول داریم؟ ۲. آیا حیات ما ادامه دارد؟ ۳. قبل از تولد کجا بودیم و بهکجا خواهیم رفت؟ بنابراین تفکرات ما در زندگی بسیار مهم است و به ما میگوید که در بهشت قرار داریم یا جهنم. کابوسهای شبانه پیش پردهای از جهنم هستند و اگر خوابهای خوب ببینیم دلیل آن در بهشت بودن است. هدف انبیاء همین بوده که بگویند زندگی ادامه دارد؛ یعنی هر خصوصیات و تفکراتی که داشته باشیم در دنیای پس از مرگ هم داریم. گویا دنیا مزرعه آخرت است. هر چه در این دنیا بکاریم در جهان دیگر برداشت میکنیم؛ اگر نفرت بکاریم در جهان بعدی نفرت برداشت میکنیم اگر عشق بکاریم آن را برداشت میکنیم؛ پس اعمال و رفتار ما در زندگی پس از مرگ نقش بهسزایی دارد.
همسفر سمیه:
«سیدی چالش۱» جهان ذهنی را برای ما یادآور میشود که بزرگترین چالش در ذهن ما اتفاق میافتد که بهوسیله افکار و اندیشه ما صورت میگیرد. ذهن ما مثل تلویزیون است که کنترلش دست خودمان است؛ همانطور که کانال تلویزیون را عوض میکنیم که برنامه مورد علاقه خود را پیدا کنیم که این برنامه میتواند فیلم جنگی، برنامه مستند یا اخبار و ... باشد در ذهن خود نیز با افکارمان اینطور برخورد میکنیم و ممکن است علاقه به ناامیدی، قیاس، قضاوت، حسادت و ... داشته باشیم و روی آنها متمرکز شویم که در نهایت گرفتار باتلاق میشویم یا میتوانیم به خیرخواهی، کمک به دیگران و امید به زندگی فکر کنیم و به شادابی دست پیدا کنیم. انسانهایی که در گذشته زندگی میکنند و مدام افسوس میخورند که ای کاش چنین و چنان میکردم یا به چیزها یا انسانهایی که در گذشته از دست دادهاند فکر میکنند، دچار افسردگی میشوند و کسانی که فقط به آینده فکر میکنند، هرچیزی را برای آینده نگه میدارند و از داشتههایشان در زمان حال استفاده نمیکنند و مدام نگران آینده هستند که نکند داشتههایشان را از دست بدهند، دچار ترس و اضطراب میشوند؛ اما کسانی که زمان حال را در مییابند و در حال زندگی میکنند به آرامش میرسند؛ پس باید از رویدادهای گذشته درس بگیریم و برای آینده برنامهریزی کنیم؛ اما در زمان حال زندگی کنیم و از داشتههایمان لذت ببریم.
ویراستار: همسفر مهکامه رهجوی راهنما همسفر نازی (لژیون چهاردهم) رابط سایت
ارسال: همسفر گندم رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ستارخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
127