مشارکت همسفر مریم
“هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به حیات نمینهد. هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر به هیچ فکر کنیم.”
در کنگره۶۰، وادی دوم زمانی مطرح میشود که یک مصرفکننده مواد مخدر، برای شروع درمان و آغاز سفر اول؛ وقتی به خودش و کارهایی که انجام داده و تخریبهایی که بهوجود آورده فکر میکند که چه موقعیتها و فرصتهایی را از دست داده و چه صدماتی به خود، خانواده و اطرافیانش وارد کرده است و چه تخریبهایی در جسم خود بهوجود آورده است.
زمانی که وادی اول را پشت سر میگذارد و تفکر میکند، پی میبرد که چه راههای طولانی را برای رسیدن به درمان و جبران تخریبها باید طی کند. در مقابل احساس ناامیدی، پوچی و نیستی میکند. این احساس زمانی رخ میدهد که انسان از مسیر صحیح زندگی خارج شده است و احساس میکند که همه چیز تمام شده است و این تخریبها جبرانناپذیر است و اعتماد به نفس خود را از دست داده است. اینها در مرحله اول توجیه است و سپس تسلیم شدن در مقابل نابودی؛ اما باید توجه داشت که عدم تلاش برای رهایی، باعث فرو رفتن هر چه بیشتر در تاریکی و نادانی است.
انسان، موجودی قدرتمند و دارای اختیار است و باید بین نیروهای مثبت و منفی یکی را انتخاب کند و تمام توان خود را بهکار گیرد تا نیروهای منفی که از ترفندهای شیطان است را از خود دور کند. ناامیدی و احساس پوچی نیز از ترفندهای شیطان است. وادی دوم به ما میگوید؛ هر چیز که در جهان هستی وجود دارد، نقش و عملکرد خاص خود را دارد و خداوند در همه ما انسانها قدرت و تواناییهایی قرار داده است که خاص خود ما است. انسانها برای رسیدن به حیات و آرامش باید هدف داشته باشند. یک مصرفکننده مواد مخدر، با داشتن هدف برای خود، خانواده، اطرافیان و زندگی خود و برای نقشی که در زندگی دارد؛ ارزش قائل میشود و در ادامه سفر درمییابد که بیهوده قدم به حیات نگذاشته است و ما در هستی تنها و بدون پشتیبان نیستیم و نیروهای برتر یا قدرت مطلق ما را یاری میرسانند.
مشارکت همسفر اعظم
ما اگر به هستی نگاه کنیم امکان ندارد چیزی پیدا کنیم که جهت بیهودگی پا به هستی گذاشته باشد؛ اگر هم به مطالبی برسیم که تصور کنیم بیهوده پا به هستی گذاشتهایم باید مطمن باشیم که این تصور و پندار ما نادرست است که نتوانستهایم به فلسفه وجودی آن پی ببریم. برای مثال حتی؛ اگر به یک کرم با دید کلی نگاه کنیم؛ درخواهیم یافت که فلسفه عظیمی در وجود آن نهفته است و این درحالی است که ما انسان هستیم و خیلی بزرگتر و عظیمتر از یک کرم.
اصولا انسان، تاریکیها را تجربه میکند؛ برای پی بردن به عظمت روشناییها؛ اما وقتی در تاریکیها فرو رفت؛ باید از گذرگاههای بسیاری عبور کند، اگر توانست از این گذرگاهها جان سالم بهدر ببرد؛ آنوقت انسانی کار آزموده و رها خواهد شد. نکته مهم دیگر این است که ما در جهان هستی تنها و بدون پشتیبان نیستیم و نیروی عظیم و شگفتانگیز به نام قدرت مطلق یا خداوند وجود دارد که یاریرسان ما است و ما را حمایت میکند. فلسفه وجود ما و خلقت، آنقدر عظیم است که حتی به ذرهای از شناخت آن پی نبردهایم؛ ولی این امیدواری را باید داشته باشیم که یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور و پایان شب سیه، سفید است و بعد از سیاهی شب، خورشید عالمتاب طلوع خواهد کرد.
وادی دوم به من آموخت نیروهای منفی، انسان را در تاریکیها، به ناامیدی و پوچی هدایت میکنند که کاملاً حسهای انسان را آلوده میکند و انسان حس بیهودگی و پوچی دارد و اینکه بودن یا نبودنش مهم نیست و این در ادامه باعث نابودی میشود و با آموزش گرفتن و بالا بردن دانایی میتوانم جلوی این تخریبها را بگیرم. مثلا مسافری که در زمان مصرف، پوچی و ناامیدی تمام زندگیاش را فراگرفته بود؛ ولی زمانی که درمان شد؛ بودنش نه تنها برای خودش بلکه برای دیگران هم راهگشا شد. با قدرت بیشتری به زندگی ادامه بدهم و یاد گرفتم؛ هیچ ذرهای در این هستی جهت بیهودگی نیست و من باید هستی را ببینم و آموزش بگیرم و خداوند هیچ مخلوقی را بیهوده خلق نکرده است. امیدوارم هر چه بیشتر بتوانم در صراط مستقیم قدم بردارم و فرد مفیدی برای خود، خانواده و جامعه باشم و خدا را شکر که در مسیر آموزشهای کنگره۶۰ هستم و از زندگی لذت میبرم و امیدوارم نیروهای مثبت را روز به روز در درونم برای رسیدن به موفقیت قویتر بکنم.
نویسنده: همسفر مریم و همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم)
ارسال: همسفر شیدا رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون یکم) دبیرسایت
نگهبانسایت: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی رودهن
- تعداد بازدید از این مطلب :
59