جلسه دوم از دوره سی و هفتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره 60 نمایندگی شیخ بهائی با استادی همسفر نفیسه و نگهبانی همسفر مرجان و دبیری همسفر مژگان با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم) و تأثیر آن روی من»روز دوشنبه 8 اردیبهشتماه 1404 ساعت 16:00 برگزار شد.
.jpg)
خدا را شکر که در این جایگاه قرارگرفتهام و میتوانم آن را لمس کنم؛ از ایجنت و مرزبانان محترم سپاسگزارم و خدمت نگهبان و دبیر جلسه خدا قوت عرض میکنم؛ از آنجا که وادی دوم نصیب من شد مطالب زیادی را آماده کرده بودم اما زمانی که راهنما، استادی جلسه را به من واگذار کردند استرس زیادی به من وارد شد به طوری که دو روز سرما خوردم و حالم بد بود. در وادی اول برای عبور از مشکلاتمان یاد گرفتیم که باید روش حل مشکل را بدانیم؛ یعنی باید بدانیم در چه شرایطی هستیم و آن را بپذیریم تا بتوانیم تصمیم درست را در مورد آن بگیریم و زمانی میتوانیم مشکلات را پشت سر بگذاریم که اطلاعات و دانایی ما بالا رود و جهان هستی و انسانها را بشناسیم و در صورتی که تفکر ما درست و مبدأ، مقصد و هدفمان مشخص باشد؛ این تفکر، تفکر درستی است. تفکر درست سلاح قوی در برابر حل مشکلات و تفکر غلط نشانه قدرت نیروهای بازدارنده است؛ بنابراین باید بپذیریم که یک نقطه سیاه هستیم تا بتوانیم مشکلات خود را حل کنیم؛ زیرا آنها پیچیدگیهایی هستند که زندگی ما را شیرین میکنند و اصولاً ما تاریکیها را تجربه میکنیم برای اینکه روشناییها را درک کنیم.
وادی دوم با عنوان «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچکدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم»؛ نوع نگرش و جهانبینی ما را تغییر میدهد و من که از مثلث جهالت که شامل ترس، ناامیدی و منیت است ضربه خوردم و مثلث شخصیت من که شامل احساسهای شایستگی، امنیت و معصومیت است آسیبدیده و مشکلات زندگی خود را عذابهای الهی میدیدم؛ زیرا خود را قربانی این زندگی میدانستم. ما در اینجا آموختیم یکی از هدفهای خلقت، حیات و زندگی کردن است یا به عبارتی معجزه حیات خود حیات است و با آموزشهای جهانبینی میخواهیم هنر درست زندگی کردن را باد بگیریم تا با کمترین آسیب به خودمان و دیگران زندگی کنیم. ما به این جهان آمدهایم تا نقطهضعفهای خود را که با وجود مشکلات و اضداد، خود را نشان میدهند را پیداکرده، بتوانیم با آنها مقابله کنیم و به رشد و تکامل برسیم؛ بنابراین نباید مشکلات را لعنت خداوند دانست بلکه باید آنها را رحمت خداوند بدانیم. وقتی مشکلی برای ما پیش میآید به عدالت خداوند نباید شک کنیم چراکه هر کسی در هر شرایطی که قرار دارد بر مبنای عدالت است. زمانی که در مشکلات، آگاهی ما کم باشد مدام خود را با دیگران مقایسه کرده و دچار حسادت، نفرت و کینه میشویم؛ بنابراین اگر از شرایط خود راضی نیستیم راه حل آن قضاوت و قیاس با دیگران نیست بلکه باید زمین وجودی خود را از ناخالصیها پاک کنیم؛ زیرا داشتههای امروز و اتفاقاتی که سر راه ما قرار میگیرد، خواستههای درونی ما و بذرهایی است که ما آنها را کاشتهایم. با قیاس خود ناامید میشویم و ناامیدی هم مانع حرکت میشود؛ ناامیدی یکی از بزرگترین ابزارهای نفس اماره است و کسی که ناامید است در تاریکی به دور خود میچرخد و دنبال نور میگردد ولی هیچگاه آن را پیدا نمیکند و برای خروج از ناامیدی، باید ایمان به وجود خدا داشته باشیم و داشتههای خود را ببینیم و شکرگزار آنها باشیم. طبق آیه: «وَأَن لَيسَ لِلإِنسانِ إِلّا ما سَعىٰ» انسان چیزی نیست، جز سعی و تلاشی که میکند.
آقای مهندس حسین دژاکام میفرمایند: ما از پیمان الست بودهایم، الآن هستیم و خواهیم بود و این یک نشانه است که بیهوده به این دنیا نیامدهایم و ما برای زندگی گردن آمدهایم؛ یعنی خدا به ما یک فرصت برای زندگی کردن داده است ولی مهم این است که بدانیم چگونه باید زندگی کرد و این که چه چیزی را معیار حال خوش خود بدانیم و برای داشتن حال خوب، نیاز به ابزارهای مادی و دنیوی نیست؛ بلکه این ابزارها برای رفاه زندگی ما هستند اما در اکثر مواقع ما در خدمت مادیات هستیم و این را باید بدانیم که دنیا برای رنج و درد ما هیچگاه صبر نمیکند؛ نباید بنشینیم تا کسی بیاید و دست ما را بگیرد و به ما کمک کند؛ بلکه ما باید با سعی و تلاش خود معادلات صحنه را تغییر دهیم. اگر دردها نبودند ما به عمق تخریبهای خود پی نمیبردیم؛ بنابراین دردهای ما گنجهای ما میباشند و هر اتفاقی برای هر کسی به وجود میآید بنابر ظرفیت او است. زمانی که جهانبینی ما ضعیف باشد زندگی و مشکلات را از روبرو نگاه میکنیم؛ اما اگر جهانبینی ما بالا برود، میتوانیم مشکلات را از طرف بالا ببینیم که زندگی ما مانند یک صفحه از کتابی است که ما فقط یک برگ از آن را داریم که زندگی میکنیم. ما میتوانیم به دو صورت به مشکلات خود نگاه کنیم؛ یکی اینکه مشکلات را شکنجه و عذاب دانسته و یا اینکه آن را برای آموزش و ساختن خود بدانیم؛ شکنجه و عذاب به دلیل اطلاعات و آگاهی کم ما به وجود میآید و آموزش و ساختن خود، از اطلاعات و آگاهی بالا به وجود میآید؛ بنابراین اگر مشکل و یا عذابی از طرف خداوند است قطعاً به خاطر آموزش ما میباشد تا ظرف وجودی ما افزایش پیدا کند؛ اینکه تمام مطالب در درون و بیرون ما است؛ بدین منظور است که تنها چیزی که میتواند ما را متحول کند اندیشه و تفکر درون ما است؛ اینکه بر این باور باشیم که درنهایت خواهیم مرد یا امیدوار باشیم که میتوانیم خود را نجات دهیم و با دید مثبت میتوانیم تغییر کنیم و چهرههای آشفته را به چهرههای شاد تبدیل نماییم و در چهارچوب بسته و گذشته و غم و غصه نباشیم و در نهایت اگر میخواهیم برای کشور وجودی خود یک فرمانروای لایق باشیم به آرامی سازندگی را در قسمت جسم، روان و جهانبینی به وجود بیاوریم.

مرزبانان کشیک: همسفر صفورا و مسافر مجید
تایپ: همسفر اکرم و همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر مائده (لژیون بیستوسوم)
ویراستار: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون پانزدهم)
عکس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون بیستم)
ارسال: همسفر پگاه خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی شیخبهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
216