English Version
This Site Is Available In English

این وادی، وادی امیدواری است

این وادی، وادی امیدواری است

جلسه سوم از دور دوازدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی نمایندگی ایران کنگره۶۰ با استادی راهنما مسافر حبیب، نگهبانی مسافر بیژن و دبیری همسفرپیمان  با دستور جلسه " وادی دوم و تاثیر آن روی من" یکشنبه 7 اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
سلام دوستان عزیز، حبیب هستم، یک مسافر.
سپاسگزارم از نگهبان محترم جلسه که نخستین فرصت مشارکت را در اختیارم قرار دادند. همچنین خداوند بزرگ را شاکرم که در کنگره ۶۰، در جمع شما عزیزان حضور دارم و این توفیق را یافته‌ام که در این مکان مقدس خدمت کنم.
بی‌تردید یکی از مهم‌ترین بخش‌های زندگی من، این است که خداوند اجازه داده تا در کنگره ۶۰ حضور داشته باشم و بتوانم به انسان‌های دردمند یاری رسانم.
موضوع دستور جلسه امروز، "وادی دوم و تأثیر آن بر من" است.

متن وادی دوم چنین است:
«هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد؛ هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.»

این وادی، وادی امیدواری است؛ می‌خواهد به من بیاموزد که من به هیچ نیستم. اگر روزی مصرف‌کننده مواد بودم و خود را بی‌ارزش می‌دانستم، امروز که در کنگره ۶۰ و در مسیر آموزش و درمان قرار گرفته‌ام، به روشنی دریافته‌ام که وجودم هدفمند است و با امیدواری می‌توانم حرکت کنم و ادامه دهم.
آموخته‌ام که بی‌دلیل به این دنیا نیامده‌ام؛ هر یک از ما برای هدف و رسالتی به این حیات گام نهاده‌ایم. چنانکه آقای مهندس نیز فرموده‌اند: «ما برای خواسته‌ای مشخص به این دنیا آمده‌ایم.»

و این را می‌توانیم از حس و حال خود بشناسیم:
اگر به سوی خواسته اصلی خود حرکت کنیم، حس‌مان خوب می‌شود، و اگر از آن دور شویم، حال‌مان ناخوش می‌گردد.
همان‌طور که مصرف مواد، دروغ و نیرنگ در ذات من نبوده است، هنگامی که به سمت این امور رفتم، احساس بدی داشتم و تاوان سختی پرداختم.
این دنیا، دنیای آزمون و خطاست. سال‌هایی مصرف‌کننده بودم، اما به لطف خدا و راهنمایی‌های کنگره ۶۰ به درمان رسیدم. اکنون دوست دارم سال‌هایی چند در این مکان مقدس خدمت کنم و اثرات آن را در زندگی‌ام مشاهده نمایم.

قدم‌های نخستین خدمتم را با طی کشیدن، جارو کردن، جمع‌آوری صندلی‌ها و خدمت در بخش OT آغاز کردم. در این مسیر، به خوبی دریافتم که خدمت کردن حال مرا خوب می‌کند و هر چه بیشتر در خدمت باشم، به رسالتی که برای آن پا به این دنیا نهاده‌ام نزدیک‌تر می‌شوم.

با خدمت کردن و آموزش گرفتن از استادان ارجمند، حال دلم بهتر شد و یقین یافتم که در مسیر درست قدم برمی‌دارم. یکی از ماموریت‌های من در این جهان هستی، همین خدمت و آموزش در کنگره ۶۰ است.

در زندگی شغلی و شخصی نیز به همین صورت است:
اگر در شغلی مشغول باشم و احساس خوبی نداشته باشم، این نشانه آن است که آن کار، کار من نیست. اما اگر کسی با عشق و علاقه صبح زود از خواب برخیزد و به کارش بپردازد، معلوم است که برای آن شغل ساخته شده است.
وقتی وادی‌ها را در عمل به کار می‌گیریم، به مسیر درست و روشن زندگی وارد می‌شویم. سالیانی در بی‌راهه قدم زدیم و حال خوشی نداشتیم؛ اما امروز، شکر خدا، در کنگره ۶۰ هستیم و از نعمتی بزرگ بهره‌مندیم.

آرزوی قلبی من این است که همه سفر اولی‌ها به درمان برسند و طعم شیرین حال خوش را بچشند.
زیرا در کنگره ۶۰، هیچ چیزی جز خدمت کردن انسان را به حال خوش نمی‌رساند.
در پایان، از همه شما عزیزان سپاسگزارم که با حوصله به سخنانم گوش سپردید.

لژیون ویلیام راهنما مسافر جهان


لژیون ویلیام راهنما مسافر حامد

مرزبان کشیک: مسافر علی
تایپ، عکاس: مسافر شمس الدین لژیون یکم
تنظیم  و ارسال: مسافر ولی لژیون هفتم
نمایندگی ایران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .