English Version
This Site Is Available In English

هستی بر مبنای خدمت و آموزش است

هستی بر مبنای خدمت و آموزش است

سومین جلسه از دور چهارم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی امیر اراک ویژه مسافران  با استادی مسافر سعید و نگهبانی همسفر یاسین و دبیری مسافر مجتبی با دستور جلسه 《وادی دوم و تاثیر آن روی من》روز یکشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۷/۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان سعید هستم یک مسافر، در ابتدا خدا را شاکرم که در کنگره هستم و می توانم آموزش بگیرم و خدمت کنم، از آقای مهندس و راهنمایم تشکر می کنم که حال خوبم را مدیون این عزیزان هستم، در مورد دستور جلسه وادی دوم، هر مخلوقی که خداوند خلق کرده کارایی خودش را دارد و برای هدفی خلق شده است، یک شخصی درس می‌خواند می‌شود پزشک و به جامعه خدمت می‌کند، شخصی دیگر کارگر شهرداری می‌شود کمک می‌کند به جامعه اش و هرکسی در صِنف خودش به جامعه خدمتی می‌کند. ولی من باید از کجا بفهمم که کارم را دارم درست انجام می‌دهم؟! بقول آقای مهندس می‌فرماید: زمانی که آدم متوجه شود که حال دلش خوب است و حالش خوب است یعنی آن مسیر را دارد درست می‌رود.

ولی زمان مصرف مواد فکر می‌کردم باید آنقدر مصرف کنم تا بمیرم! آیا اصلا کارایی دارم!؟ کارایی خودم را دارم ولی چون نمی‌خواهم در مسیر قرار بگیرم و از آن سختی ها عبور کنم که حالم خوب بشود فکر می کنم که کارایی ندارم، وقتی رو پله هستم و اگر موادی مصرف کنم،آن لحظه حالم خوب نیست و می‌آیم تکیه می‌دهم به آن لحظه که حالم خوب نیست! ولی آن لحظه گُذراست و اگر بتوانم از آن سختی عبور کنم ارتقا پیدا می‌کنم، باید بفهمم جایگاه خودم کجاست، در مسیر زندگی دارم جلو می‌روم و به هر دلیلی از مسیر خارج شوم نتیجه اش می‌شود اعتیاد و کارهای ضدارزشی، این ها همه تاوان داشت که پس دادم، اگر وارد مسیر درست و وارد سفر شدم باید مراقب باشم و ورودی ها و دروازه های منفی را ببندم و کارهای ضدارزشی انجام ندهم، اگر این کار را کردم ارتقا پیدا می‌کنم.

برای خود من بزرگترین ضربه فاصله گرفتن از کنگره بود، باید بیایم آموزش بگیرم و خدمت کنم، به من اجازه داده شده که در کنگره حضور داشته باشم توسط خدا و نیروهای مثبت که حال من خوب بشود، وقتی می‌آیم حرص گذشته و قبلاً را می‌خورم که اگر فلان اتفاق می‌افتاد و اگر آن کار را می‌کردم، می‌توانستم مثلا ماشین بخرم یا خانه می‌خریدم! این باعث می شود که من حال خودم را خراب کنم ولی به الانی که در آن هستم اصلاً فکر نمی‌کنم که بگویم اشکالی ندارد و بیایم الانم را درست کنم، تا الان با جَهل و ناآگاهی خودم یکسری تخریب ها به خودم و زندگی ام وارد کردم پس بیایم از الان شروع به سازندگی کنم و این بیهودگی من را از بین می بَرَد و دیگر به پوچی فکر نمی کنم که من به درد هیچی نمیخورم! آرام آرام شروع کنم به ساختن و اصلاح خودم و زندگی خودم. ممنون که به صحبت های من توجه کردید.
تایپ: مسافر رضا
عکس: مسافر علی
تنظیم: مسافر اصغر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .