English Version
This Site Is Available In English

وادی دوم، وادی امیدواری است

وادی دوم، وادی امیدواری است

دهمین جلسه از دور بیستم کارگاه‌های آموزش خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی باباطاهر همدان به استادی مسافر صابر، نگهبانی مسافر عباس و دبیری مسافر روح‌الله با دستور جلسه (وادی دوم و تأثیر آن روی من) یکشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

 خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان صابر هستم یک مسافر. خدا را شاکرم که بار دیگر توفیق شامل حال من شد که در این جایگاه قرار گرفته و از شما عزیزان آموزش بگیرم، در ابتدا از بنیان کنگره ۶۰ تشکر می‌کنم که چنین بستری را فراهم نمودند، تا ما به اینجا بیاییم و به حال خوش برسیم.

از راهنمای بزرگوار خودم، ایجنت محترم آقا عبدالله صدیقی تشکر می‌کنم که حال خوب امروزم را مدیون ایشان هستم و تا زنده ام قدردان زحمات ایشان می‌باشم.
دستور جلسه : هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به حیات نمی­ نهد، و هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
وادی دوم، وادی امیدواری است که به رهجو امید می‌دهد، اگر وادی اول را خوب متوجه شده و در مورد آن خوب فکر کنم به این نتیجه می‌رسم که در اثر مصرف مواد و نبود جهان بینی که باعث شد من به اعماق تاریکی‌ها بروم و در قهقرای تاریکی قرار بگیرم. اگر این وادی را بتوانم خوب متوجه شوم و فکر کنم، آنگاه بر سر دوراهی قرار خواهم گرفت، زمانی که من وارد لژیون تازه واردین می‌شوم و سه جلسه مهمان آنها هستم و زمانی که راهنما انتخاب می‌کنم، سر دوراهی قرار می‌گیرم. یک راه، راه صراط مستقیم است و یک راه دیگر راهی است که خودم انتخاب می‌کنم. راه صراط غیر مستقیم. زمانی که وارد لژیون می‌شوم افکار زیادی سراغ من می‌آید، همانند اینکه من دیگر به هیچ دردی نمی‌خورم و به کجا می‌خواهم برسم. مگر بدتر از این نیز خواهد شد و بیرون از کنگره برای خودم فلان شخص بودم و الان به اینجا آمده‌ام به عنوان یک مصرف کننده و آخرش به کجا می‌خواهم برسم.

اگر این افکار را داشته باشم مسلماً از کنگره اوت می‌شوم و به رهایی نخواهم رسید ولی اگر در صراط مستقیم قرار بگیرم و صحبت‌های راهنمایم را گوش دهم و در کارگاه‌های آموزشی قبل از ساعت ۵ حضور داشته و در لژیون خصوصی نیز سر موقع قرار حضور داشته و سی‌دی ‌های خود را به موقع نوشته و تحویل راهنما داده و دستورات راهنما را یک به یک انجام دهم و چنانچه ۱۰ الی ۱۱ ماه تحمل کنم، شهد شیرین رهایی را خواهم چشید و به رهایی خواهم رسید. دوستان کسانی که در سفر اول قرار دارند، بدانند رهایی به این راحتی نیست. یعنی من صابر فکر کنم که جمعه یک نفر رفته گل رهایی گرفته و آمده، به این سادگی‌ها هم نیست، باید از نیروی اهریمن شیطان رد شوی تا بتوانی به آن رهایی که مد نظر کنگره می‌باشد برسی، اگر من وادی اول را به خوبی درک کنم و به وادی دوم برسم که ماه عسل این دو وادی، این است: یا اینکه به رهایی می‌رسم و حال خودم، خانواده‌ام و اطرافیانم خوب خواهد شد و یا اینکه دوباره از کنگره خارج می‌شوم و با یک مصرف به کنگره آمده بودم  حداقل با دو سه مصرف از کنگره اوت می‌شوم و امیدوارم من صابر بتوانم آن رهایی و گل هایی که از دست مهندس عزیز گرفته‌ام، قدر آن را بدانم و متشکر از مهندس و خانواده بزرگوارشان به خاطر این حال خوش هستم، ممنونم که به صحبت‌هام گوش کردید.

تایپ و عکس: مسافر محمدرضا (لژیون هشتم)

تنظیم و ارسال: مسافر سعید (مرزبان خبری)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .