چهاردهمین جلسه از دوره یازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی صادق قم با استادی راهنما همسفر لیلا، نگهبانی همسفر راضیه و دبیری همسفر زلیخا با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.) و تاثیر آن روی من» روز یکشنبه ۷ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۰۰: ۱۷ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکرم که به من اجازه داد تا در جمع شما دوستان باشم و اجازه داد خدمت کنم تا انشاالله آموزش بگیرم و باری را بردارم و به سمت خانه ببرم برای زندگی بهتر خودم و مسافر و فرزندانم. تبریک میگویم که توانستهاید به نیروی بازدارنده و چالشهای زندگی خودتان غلبه کنید و در حال حاضر بر روی این صندلیها نشستهاید و در کنار هم بتوانیم گامی در بهتر شدن حال خودمان و زندگیمان برداریم. خدا قوت میگویم به همسفران خدمتگزار سفیدپوش با شالهای رنگی که در حال خدمت هستند. انشاالله زندگیهایتان پر از برکت باشد، مخصوصاً ایجنت.
دستور جلسه وادی دوم میباشد: هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچکدام از ما هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. قبل از این وادی، وادی اول که تفکر بود را آموزش گرفتهایم که ابتدا برای انجام هر کاری بایستی تفکر نماییم، پس برای بودن خودمان باید حتماً وادی اول را اجرایی کنیم. باید فکر کنم که اگر آقای مهندس حسین دژاکام در تیتر وادی دوم میفرمایند: هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پا به حیات نمینهند، پس ما انسانها چه؟ آیا ما بیهوده خلق شدهایم و کاری نبوده است که ما انجام دهیم؛ فقط بخوریم و بخوابیم و کارهای دیگر را انجام دهیم؟ خیر، این فرصتی که در اختیار ما قرار داده شده است بسیار مهم است و باید به خوبی استفاده شود. یک داستان است که ارزش موجودات را بیان میکند.
من در کتاب انسان و محیط زیست پسرم خواندهام که سازمان سلامت جهانی در دهه شصت میلادی بیماری مالاریا زیاد شده بود و یک پشهای بود به نام مالاریا که زیاد شده بود و مردم را درگیر کرده بود و سازمان بهداشت برای ریشهکن کردن این پشه سم را تولید کرد که بخورند و بیماری کنترل شود، اما به جز پشهها، زنبورها هم این سم را خوردند و تلف شدند. زنبورها لارو حشرات را میخوردند و این حشرات خورده نشد توسط زنبورها و این لاروها زیاد شد و سقف خانهها را خوردند و سقف خانهها بر روی سر مردم ریخته شد. وقتی سقفهای کاهگلی ریخته شد بر زمین، لاروهای سمی ریخته شدند بر زمین و گربهها لاروها را خوردند و گربهها مردند و موشها زیاد شدهاند و عامل بیماری طاعون شدهاند و یک کشتار جمعی به وجود آمد به خاطر دستکاری بشر.
اگر خدا آن لارو را خلق کرده بود، هدفی داشت، یعنی لاروی که ما حس میکنیم بیارزش است و پشه و مگس و سوسک که دوستداشتنی نیستند از نظر ما، همگی هدفی داشتهاند و خالق آنها دلیل و هدفی داشته است و من را بی هدف خلق نکرده است. ما انسانها در جهان قبل مشتاق بودیم که پا به عرصه این حیات بگذاریم و هدفی داشته باشیم و منتظر نوبتهایمان بودیم تا وارد زمین شویم و خودمان را رشد دهیم و اشتیاق داشتهایم برای آموزش بر زمین.
شاید زندگی سخت است و اوضاع بر وفق مرادمان نباشد و دنیا برایمان تلخ و تاریک میشود، اما باز هم دلیلی بر بیارزش بودن ما وجود ندارد، اما چیزی که وجود دارد این است که ما یکسری تجربیات تلخ داشتهایم، از کودکی تا به حال یکسری سرزنشهایی که وجود داشت و حرفهایی که از اطرافیان یا حتی پدر و مادر خود شنیدهایم و ناراحت میشدیم که مورد تأیید قرار نگرفتهایم همه اینها به ما باور دادهاند که ارتعاش آنها منفی است و حس ارزشمند بودن را از ما گرفتهاند، مثل نمره برتر نگرفتن و… این حس بیارزشی باعث میشود سد بزرگی بر اهداف و خواستههای ما قرار گیرد و نمیگذارد ما به خواستههای خود برسیم که در اصل تمام خواستهها در درون ما میباشد. ما در کنگره آموختهایم که جهان بیرون ما آیینهای در درون ما است، اگر در زندگی ما مانعی وجود دارد در درون ما یک اختلال وجود دارد که باید آن را اصلاح کنیم و یاد بگیریم که ما ارزشمند هستیم حتی اگر در انتخابات رای نیاوردهایم یا حتی اگر در یک مسابقهای برنده نشدهایم، این باور را باید در خود پرورش دهیم که من برای خودم بایستی ارزشمند و کافی باشم.
تقدیر از نگهبان سایت دوره سوم همسفر زهرا
.jpg)
اهدای لوح سردار به اعضاء
.jpg)
تایپیست: همسفر عارفه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر منصوره (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی صادق قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
478