وادی دوم میگوید: هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. در وادی اول آمده؛ تفکر، اولین قدم برای رسیدن انسان به صلح و آرامش است و برای انجام هر اقدامی، اول باید تفکر و اندیشه کرد. انسان حتی برای غیبتکردن، اول باید اندیشه کند که این کار را انجام بدهد یا ندهد. مسئله غیبت به حدی مشمئزکننده است که خداوند در قرآن میفرماید: آیا دوست دارید گوشت مرده برادر خود را بخورید؟ بنابراین باید خیلی مراقب این قضیه باشیم. پس ما خیلی چیزها به فکرمان میرسد که بعضی مواقع میگوییم ما به درد نمیخوریم، ما آدم حسابی نیستیم، اصلاً چه ارزشی داریم؟ بیخودی به این دنیا آمدهایم، اینجا میگوید: هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پا به حیات نگذاشته. هر کس به این حیات قدم میگذارد، تصادفی نیست، بعد میگوید هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم؛ یعنی اینطور نیست که ما هیچ ارزشی نداریم. حتی اگر خودمان خیال کنیم هیچ ارزشی نداریم، ولی باز هم ارزشمند هستیم.
خوشحال هستیم که به جنگ نرم خود ادامه میدهیم. جنگ در اینجا جنگ آگاهی، محبت، قلم، افکار و اندیشه است، جنگ این نیست که سلاح برداریم و بجنگیم. پس به جنگ نرم خود ادامه میدهیم تا این مشکلات بهصورت خوبی از آزمایش دربیاید و دنیای درون، تبدیل به یک شهر آباد شود که در آن همه هستی راه خود را به سوی نیروهای مافوق بردارند.
تصاویر در ذهن شما ظهور پیدا میکنند. حال ممکن است در جهت مثبت یا منفی باشد. پس این تصاویر ذهنی میتواند اثر شگفتانگیزی بر روی زندگی شما بگذارد. چشمههایی هستند که میتوانند به بحر برسند و ما را مثبتنگر کنند. اکنون اگر به اندازه کافی و درست، فکر کرده باشیم، ممکن است برای ما روشن شود که خیلی چیزها را از دست دادهایم و یا در حال از دست دادن باشیم، این از دستدادنها ممکن است جسمی، روانی، مادی یا معنوی باشد.
به گفته آقای مهندس درباره وادی دوم: هیچ مخلوقی نه فقط انسان، بلکه (کرم، حشره، مگس) بیخودی به دنیا نیامدهاند. گاهی ما به خودمان میگوییم از ما گذشته است. ما هیچ کاری نمیتوانیم انجام دهیم، ولی در این وادی میگوید: هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، اگر خود به هیچ فکر کنیم. همه چیز در درون ماست، مثل کوه آتشفشان که نیروی زیادی در درون آنها نهفته است. انسان هم نیروی عظیمی در درونش نهفته است، ولی ما باید آن را بیدار کنیم و این نیروها در همه ما وجود دارد. کنگره۶۰ به ما می گوید: ما اصلاً کاری نداریم که چرا معتاد شدهایم؟ در مقابل اعتیاد خودمان هیچ مسئولیتی نداریم، ولی در مقابل درمان خودمان مسئول هستیم. ما بار اعتیاد خودمان را روی هیچکس نمیاندازیم.
در کنگره تا زمانی که مسئولیت اعتیاد خودمان را حل نکنیم هیچکس نمیتواند کمکی به ما بکند؛ بنابراین مسئولیت درمان را خودمان میپذیریم. ما نمیتوانیم دنیا را عوض کنیم، ولی خودمان را میتوانیم، تغییر بدهیم. با این تفاسیر درمییابیم که همه مطالب در درون و بیرون خود ما میباشد و اگر تفکر در مسیر ضدارزشها باشد خرابی و ویرانی به بار میآورد، اما اگر در مسیر ارزشها و راه مستقیم باشد، سازندگی و آبادانی در پی دارد. ما در اثر همین تفکر اشتباه و ورود به ضدارزشها برای خود مشکلات جدی مثل مشکلات جسمی، روحی، روانی، مادی و معنوی ایجاد کردهایم و خود را درگیر کینه، حسادت، ترس، حقارت، بیمسئولیتی و ... کردهایم. این مشکلات در جسم ما خود را بهصورت انواع بیماری نشان داده است، هم در روان ما و هم در جسم ما. بهنوعی همهچیز را تمامشده دانستیم.
نقطه قابل تأمل در این وادی اینجاست که ما را بهسوی روشناییها رهسپار میکند و نور و امید را در دل ما روشن میکند؛ درواقع به ما این نوید را میدهد که میشود از تاریکیها خارج شد و بهسوی روشنایی حرکت کرد، ولی لازمه خروج از این تاریکیها، تفکر و خواسته قوی انسان است. باید ایمان داشت که در این مسیر انسان تنها نیست و نیروهای عظیم الهی، انسان را در این مسیر پشتیبانی میکند. البته بهشرط آنکه مسیر ما بهسوی ارزشها باشد و از ضد ارزشها دوری نماییم. این وادی، نور امید را در دل ما روشن میکند و به ما این نوید و امید را میدهد که میشود دوباره شروع کرد.
منابع: (سایت گنکره؛ خلاصه سیدی ها و مقالات وادی دوم)
نویسنده: همسفر عاطفه رهجو راهنما همسفر سمیه(لژیون اول)
رابط خبری: همسفر رباب رهجو راهنما همسفر سمیه(لژیون اول )
ویرایش: همسفر مریم دبیر سایت
ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
122