موضوع مهم در این سیدی درباره پیدا کردن نقطه صفر یا توانایی انسان است. آقای مهندس در روش DST نقطه صفر یا مبدأ را پیدا کردند. مبدأ نشان دهنده این است که ما در کجا قرار گرفتهایم. در واقع انسان زمانیکه مشک دارد، متوجه میزان تخریب نیست و چیزی که باعث میشود مبدأ سفر را پیدا کند؛ تشخیص میزان تخریب است که در ادامه، راه درمان را پیدا میکند.استاد امین برای تشخیص اندازه، مثال بستنی را عنوان میکنند.
بستنی که ۲۵ هزار تومان قیمت دارد و ۶۵ گرم است، تقریباً کیلویی ۴۰۰ هزار تومان حساب میشود، در صورتیکه قیمت یک کیلو بستنی سنتی اعلاء که حاوی پسته و زعفران میباشد تقریباً هر کیلو ۱۰۰ هزار تومان میشود. حال اگر ما این محصول را خریداری کنیم، به این معنی است که به تولیدکننده و فروشنده میگوئیم: شما این محصول گران و بیکیفیت را تولید کنید من از شما حمایت خواهم کرد.
اگر ما این اندازهها را بدانیم و رعایت کنیم، میتوانیم از تولید محصولات بیکیفیت جلوگیری کنیم.اگر یک فیلم بدون محتوا که کارگردان فقط برای سلیقه شخصی خود تولید کرده است را خریداری و تماشا نکنیم، کارگردان دیگر هرگز فیلمی با محتوای غلط تولید نمیکند. بعد از اندازهگیری نوبت، انتخاب است؛ انتخاب و گذشتن.
به عنوان مثال؛ از لباسی که میدانیم در بهترین حالت چقدر ارزش دارد، بگذریم و گران خرید نکنیم. اگر انسان اندازهها را نداند، انرژی درون آنها هدر میرود. در ادامه استاد درباره پیامبران صحبت میکنند، دو ویژگی درباره همه آنها صادق است:
همه آنها زندگی سختی داشتند.
خیر خواه مردم بودند.
پیامبران بسیار بسیار در مقابل سختیها محکم بوده و بعد از تحمل سختیها که امتحان الهی را قبول میشدند، رسالتی به آنها داده میشد تا دیگران را هدایت کنند. در واقع آنها ابتدا خود مطلبی را فرا میگرفتند و گرههای درون خودشان باز میشد، سپس آن مطلب را به انسانهای دیگر انتقال میدادند.
به همین خاطر پیامبر اسلام در سن ۴۰ سالگی به پیامبری مبعوث شدند و در سن ۴۳ سالگی دعوت خود را آشکار کردند؛ چون بار ایشان سبک شده و سینهشان از غم و ناراحتی آزاد شده بودد و وقت آن رسیده بود که به انسانها کمک کنند. در واقع زندگی پیامبران یک مثلث است که یک ضلع آن رنج و دشواری بسیار زیاد است، ضلع دوم خیرخواهی برای کمک به انسانها و ضلع سوم اجرای آموزشها و تبدیل آنها به فعل و انتقال آن به انسانها بوده است.
سپس راجعبه قوم عاد صحبت میکنند که یک معنای خاص و یک معنای عام دارد. نکته مهم ایناست که اگر آن ویژگی که قوم عاد داشتند، ما نیز داشته باشیم ما هم تبدیل به قوم عاد شده و به سرنوشت آنها دچار میشویم. ویژگی قوم عاد انکار آیات بود و ویژگی دوم این بود که در مقابل انسانهایی که به آنها آموزش میدادند عصیان میکردند.
وقتی ما به حرف پدر و مادر که صلاح ما را میخواهند توجه نمیکنیم؛ کمکم تبدیل میشویم به جبار عنید، یعنی زورگوی بیرحم. به طور مثال، شخصی که حقوق کارگرها را نگه میدارد تا از گردش مالی آن استفاده کند، سود ببرد و بعد حقوقها را پرداخت کند؛ اگر ما برویم و با این شخص وارد رابطه دوستی و کاری بشویم آن زمان ما هم میشویم قوم عاد، این موضوع به قومیت و نژاد هیچ ارتباطی ندارد.
کلمه ظلم به معنای تاریکی است و ظالم کسی است که تاریک میکند. شب چیز بدی نیست، اما ظالم از تاریکی برای پنهانکردن استفاده میکند. در قرآنکریم آمده است:«به راستی ظالمین همان کافران هستند». نکته مهم این است که اگر ما از روی لذت و خواسته خودمان این فرامین را اجرا کنیم از مجرمان هستیم، اما اگر از روی اجبار باشد؛ چون ویژگی دوم که لذت بردن است را نداشتهایم پس مجرم نیستیم.
ما همیشه برای کسانی که سختی کشیدهاند، ارزش زیادی قائل میشویم. ما راهنمایان کنگره۶۰ که خود از سختیهای زیاد عبور کردهاند، اطاعت میکنیم و به آنها اعتماد زیادی داریم. بایستی از داستان این قومها درس عبرت بگیریم و بدانیم هر اشتباهی تبعات خاص خود را دارد.
منبع: سیدی تاریکی (استاد امین)
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون چهارم)
تایپیست:همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون چهارم)
ویراستاری و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اشرف (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
26