این وادی به ما می گوید؛ که اگر در وادی اول درست فکر کرده باشیم و برای ما روشن شده باشد که چه اشتباهاتی را مرتکب شدهایم، چه چیزهایی را به خاطر تفکر غلط از دست دادهایم و یا در حال از دست دادن آن هستیم. در زندگی همه افراد این موضوع پیش آمده است که به خاطر استرس، اضطراب، مشکلات روانی و یا جسمی راه نادرست را انتخاب و به سمت تاریکیها حرکت کرده باشیم.
ممکن است به خاطر مشکلات مادی دست به کارهایی زده باشیم که ما را در تاریکیها و ضدارزشیها فرو برده باشد و با ناامیدی هرچه تمام، به مسیر نادرست خود ادامه بدهیم. به جای مهر و محبت، در دل خود، کینه و کدورت کاشته و یا از یک انسان شجاع تبدیل به یک انسان ترسو شویم یا مشکلات جسمی برای خود به وجود آورده باشیم.
وقتی ما انسانها درست فکر نکرده باشیم، مدام به این فکر میکنیم که ما دیگر به درد زندگی نمیخوریم و یا زندگی به درد ما نمیخورد، احساس بیهودگی و پوچی کنیم که ما بیخودی به این دنیا آمدهایم، با این توجیهات برای کارهای اشتباه، خود را بیشتر در تاریکیها فرو ببریم و هرروز ناامیدتر شویم، اعتماد به نفس خود را از دست بدهیم و دیگر هیچ تلاشی برای نجات خود نکنیم.
این وادی به ما میگوید که اگر به هستی نگاه کنیم، درخواهیم یافت که خداوند هیچ چیزی را در زمین خلق نکرده است که بیهوده پا به هستی گذاشته باشد و اگر چنین فکر کرده باشیم این پندار نادرست ما است که به هسته وجودی آن موجود پی نبردهایم. ما انسانها اگر به وجود خود نگاه کنیم؛ فقط از نظر ظاهری آن موضوع را میبینیم .و هیچ اطلاعی از کارگرد سیستم بدن خود نداریم و اگر هم داشته باشیم، مقدار اندکی از این سیستم بزرگ و پیچیده را متوجه شدهایم.
اگر یک دقیقه نفس کشیدن را به عهده خود ما بگذارند ما خسته میشویم و نفس کشیدن ما متوقف میشود، هر شب میخوابیم و در حال استراحت هستیم؛ اما بدن ما کار میکند. بدن از بدو تولد تا زمان مرگ به طور منظم و مشخص در حال کار کردن است، بدون اینکه من زحمتی برای این سیستم بکشم. این وادی به یک نکته خیلی مهم اشاره میکند که ما بدانیم میلیونها سلول در بدن ما وجود دارند که ما از فلسفه آنها اطلاعی نداریم و با یک نظم خاص کار میکنند.
هستی و تمام موجودات را نیز یک نیروی عظیم به نام قدرتمطلق یا نیروی برتر اداره میکند که یاریرسان همه موجودات است. از یک کرم گرفته تا یک انسان را مورد حمایت خود قرار میدهد. با وجود این ،شاید خیلی از انسان ها اصلا اعتقادی به خداوند نداشته باشند؛ ولی فقط یک تفکر درست میتواند به ما بگوید که حتما و قطعا نیروی مافوق مارأ، در هستی یاری میکند.
شاید خودمان قبول نداشته باشیم؛ ولی ممکن است که چندین نفر ما را الگوی خود قرار بدهند، شاید ما فکر کنیم به هیچ آفریده شدهایم ولی وجود ما در زمین به درد یک موجود دیگر بخورد و باعث رشد و توسعه آن فرد یا موجود باشیم. خود شخص من، فکر میکردم که در این دنیا به درد هیچ چیزی نمیخورم ، و بیخودی پا به حیات گذاشتهام.
اما حالا میدانم هدف از خلقت من این بوده است که خلق شوم و وارد مشکلات شوم تا به وجود خداوند بزرگ و عظمت او پی ببرم؛ شاید اگر این مشکلات که عمدهترین آن در زندگی من اعتیاد بود وجود نداشت، من با دریای بزرگ کنگره۶۰ آشنا نمیشدم و زمان زندگی خود را بیهوده سپری میکردم. من در زندگی صبر و تحمل داشتم ولی هیچ تلاشی برای حل مشکلات خود نمیکردم و این ناامیدیها باعث شده بود که خدای خود را گم کرده و هیچ نقطه تفکری در من وجود نداشت.
نویسنده: همسفر زهرا «ی»رهجوی راهنما همسفر مهناز (مسافر نیکوتین)
تایپیست: همسفر زهرا«ب» رهجوی راهنما همسفر مهناز ( مسافر نیکوتین)
عکاس: همسفر ملیکا رهجوی راهنما همسفر مهناز (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اشرف (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابنسبنا
- تعداد بازدید از این مطلب :
46