هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به حیات نمی نهد.هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. در پیام گفته شده در وادی دوم، سخن از کل مخلوقات است نه فقط انسان. به نظر من در همان ابتدای پیام، تکلیف منِ انسان که پروردگار به واسطه قدرت اختیار،مرا اشرف مخلوقات نامید، مشخص میشود.هیچ مخلوقی بی هدف دوره حیات را طی نمیکند. پس چطور من میتوانم حتی کوچکترین تردیدی داشته باشم که دلیلی بر ادامه حیات من نیست و من بیهوده پای در بُعد خاکی گذاشتهام. اگر درست بیندیشم و بتوانم جز آنچه که ظاهر امور است، نگاهی متفاوت و خاص به مسائل و موضوعات دنیای اطرافم و به درون خود داشته باشم، قطعاً این توانایی در من شکل میگیرد که بتوانم آنچه حق و حقیقت است، دریافت کنم و صور پنهان آنچه رخ داده است را ببینم. این همان بصیرتی است که نیاز دارم تا در درجه اول به هدفمند بودن وجود ِ خود آگاهی یابم.
تا قبل ازورود به کنگره نمیتوانستم نگاه عمیقی به هدفمند بودن زندگی و حتی خودم داشته باشم. نگاهم کاملاً مادی و در پی ظواهر بود و اما ورود به کنگره، دنیای جدیدی را برایم رقم زد. آموختم که در پسِ هر تغییر و هر آشفتگی و هر تلخی که در ظاهر میبینم، حقیقتی در صور پنهانش نهفته است که برای دیدن و درک آن باید ابتدا حسهایم اندکی باز شوند و در این مسیر جز پای گذاشتن در راه ارزشها و دوری کردن از ضدارزشها، انتخاب دیگری ندارم. اضداد را آموختم و به چشم خود دیدم، با دلم ایمان آوردم و لمس کردم که روزهای تلخ که یا خود باعث شدم رقم بخورد و یا تقدیرم بوده است، مرا به راهی زیبا و درخشان رهنمون میسازد، اما به شرط قدم گذاشتن در مسیر درست؛ مسیری که سرچمشهاش از تفکر آغاز شود و با انجام عمل سالم و ارزشمند، منتهی به راهی شود که پروردگار و بنیان کائنات مرا سزاوار میداند تا الطافش را شامل حالم کند و ادامه راه را برایم هموار نماید
من آموختم هر چه در کائنات است، زیبا است. آنچه که در ظاهر زیبا است و من به واسطه قدرت بینایی ظاهری میتوانم آن را ببینم، به کنار؛ آنچه در ظاهر تلخ و ناگوار است نیز زیبا است. مسیر طولانی و سختی را باید پشت سر میگذاشتم تا بتوانم دید وسیعتری داشته باشم تا لحظاتی که بسیار سخت میگذرد را دریابم که آنچه که در صور پنهان در حال رخ دادن است، سرشار از انرژی بسیار نورانی و پاک در جهت رسیدن به سرانجامی نیکو است. این سرانجام فقط جایی نمایان میشود که من لایق آن سرانجام باشم. من روزی لایق و محرم خواهم شد که دانایی لازم را کسب کرده باشم و به واسطه رنجی که کشیده ام، سینهام وسعت یافته باشد، قدرت پذیرش در من شکل گرفته باشد و آنقدر توانمند شده باشم که بتوانم طوری زندگی کنم که انگار به سرانجام کار دست یافته ام. پس درونم آرامشی از جنس نور و عشق موج خواهد زد و این همان نقطهای است که پروردگار آنچه نیکو است به صورت تمام و کمال در ظاهر و پنهان نشانم خواهد داد.
مهمترین نکته در پس این مسیر به ظاهر سخت و ناهموار، تلاش و ناامید نشدن از خود است و البته همیشه و هر لحظه هدفمند زیستن؛ ایمان و باور به رسیدن به همان خواسته قلبی که برایش پیمان بستهام و پای در بُعد خاکی نهادهام و در نهایت، کمال و تعالی است. پس استوار باشم و مطمئن که در پسِ هر زایشی و وجودی، هدفی شگرف نهفته است و تمام آنچه که در هستی است، حلقهوار در پی هم هستند و همه برای یکدیگر تلاش می کنند. من نیز جدا از هستی نیستم و باور دارم آمدهام که در این مسیر تکامل نقشی هرچند کوتاه داشته باشم. نقشی مطابق با ظرفیت درونی خود و میزان دانایی که تا به امروز کسب کردهام. امید که هر لحظه نقشی زیبا رقم بزنم.
نویسنده: راهنما همسفر الهام (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون چهارم)
ویراستاری و ارسال: همسفر نرگس نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یوسُف تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
50