تعدادی از رهجویان لژیون چهارم مطالبی را در خصوص دستورجلسه لژیون خود در قالب مشارکت مکتوب ارائه کردند که تقدیم شما میگردد.
مشارکت راهنما همسفر مینا:
دستورجلسه امروز لژیون در مورد این است که هر همسفر سیدی که این هفته نوشته است، درباره آن مشارکت کند که من سیدی حقههای نفس «۱ و ۲» را نوشتهام.
در سیدی حقههای نفس «۱» استاد امین فقط درباره حقه یک ذره صحبت میکنند، زیرا این حقه بسیار مهم است؛ اما در حقههای نفس «۲» حقههای زیادی را مطرح میکنند.اگر دقت کنیم حقه یک ذره در خیلی از موارد زندگی روزمره کاربرد دارد؛ به عنوان مثال: زمانیکه برای صبح، ساعت را کوک میکنم تا زود بیدار شوم و سحرخیز باشم، با خود میگویم اگر کمی دیرتر بیدار شوم مشکلی پیش نمیآید. ۵ دقیقه، ساعت را تاخیر میاندازم، دوباره پنج دقیقه و این پنج دقیقهها یک دفعه ۲ ساعت میشود همه کارهای من انجام نشده باقی میماند. برای آمدن به کنگره نیز همینطور است، با خود میگویم اگر به جلسه نرسیدم ایرادی ندارد، چون به لژیون میرسم. توسط همین حقه کوچک، ناگهان متوجه میشوم که چند هفته است به کنگره نیامدهام. بایستی به حقههایی که نفس به ما میزند آگاه باشیم و بدل آن را روی خود اجرا کنیم. به عنوان مثال: طریقه بدل زدن به حقه یا ذره این است که وقتی به ما میگوید؛ کمی بیشتر بخواب، کمی دیرتر برو و …من به او گوش نکنم و کار خود را انجام دهم؛ با انجام این کار میتوانیم به حقهها غلبه کنیم.. در بخش حقههای نفس «۲»، حقههای زیادی را برای ما مطرح میشود که دو مورد آن بسیار مهم است:
۱)حقه فراموشی
۲)حقه تو نمیتوانی
در حقه دوم به خودمان میگوییم تو نمیتوانی به موقع سیدی بنویسی، به کارهای منزل رسیدگی کنی و... در موارد دیگر میشود برای دیگران نیز اجرا کرد؛ به این گونه که من نمیتوانم یک کاری را انجام دهم، به همین دلیل به فرزند خود میگویم تو نیز نمیتوانی که باعث میشود او آسیب ببیند. اگر ما بدلهای این حقهها را بشناسیم به راحتی میتوانیم در مقابل، به آنها حقه بزنیم و برعکس آن کار را انجام دهیم تا به حال خوش برسیم.
مشارکت همسفر خدیجه:
نکات مهمی که در سیدی وادی هشتم «۲» گفته میشود؛ این است که، وقتی میخواهیم حرکت کنیم لازم است چند شرط را رعایت کنیم. اولین شرط این است که خواست (هدف) ما مشخص باشد و فرد با تمام وجود بخواهد که به هدف خود برسد و برای رسیدن به آن هدف، حرکت کند و آخرین شرط این است که در مسیر، راههای مختلفی وجود دارد. در صراط مستقیم قرار گرفتن یک مسئله است و به صراط مستقیم ادامه دادن یک مسئله دیگر. اگر هدف ما رسیدن به سلامتی، صلح و آرامش باشد بایستی از خودمان، خانواده و جامعه جبران خسارت کنیم. در ابتدا میبایست حساب خود را با خودمان تسویه و به صفر نزدیک کنیم. بعضی اوقات ما میخواهیم برای جبران خسارت توبه کنیم. توبه یعنی چه؟ یعنی بازگشت. حرف، زمانی قابل قبول است که در پی آن، عمل باشد. حال اولین کسی که بایستی از او جبران خسارت کنیم، خود ما هستیم. آقای مهندس میفرمایند: من یک زمانی روزانه دو پاکت سیگار میکشیدم که سالانه میشود ۱۲ هزار عدد سیگار و من اینگونه به جسم خود خسارت وارد میکردم. جبران خسارت دوم از خانواده است؛ ما بایستی مسئولیت خود را به عنوان پدر، مادر و فرزند به عهده بگیریم و کارهای خود را به عهده یکدیگر نگذاریم. جبران خسارت سوم از جامعه است؛ ما همیشه میگوئیم جامعه برای ما چه کاری انجام داده است؟ اما این سوال را بایستی از خودمان بپرسیم که ما برای جامعه چه کار کردهایم؟ در مرحله اول بایستی از خسارت زدن به جامعه جلوگیری کنیم. به عنوان مثال: وقتی برای گردش به طبیعت میرویم کنار رودخانه، دشت و صحرا آشغالهای خود را درون کیسه زباله جمعآوری کنیم تا به طبیعت آسیب نزنیم. حال بعضی افراد میگویند؛ خب فلان شخص چرا این کار را انجام داد؟ چرا آشغال ریخت؟ چرا دزدی کرد؟ چرا و چراهای دیگر اما ما میگوئیم اشتباه دیگران سند و مجوزی برای تکرار اشتباه ما نیست و نخواهد شد.
مشارکت همسفر عاطفه:
برداشت من از سیدی «جسم» این است که ما در کنگره۶۰ فقط روی اعتیاد کار نمیکنیم؛ بلکه آقای مهندس در مورد سلولهای بنیادی تحقیق کردهاند و متوجه شدهاند که شربت اُپیوم تینکچر، بر روی سلولهای بنیادی نیز جواب میدهد و چقدر تأثیرات خوبی گذاشته است. در ادامه آقای مهندس در مورد تغذیه صحبت کردند. ایشان فرمودند: بهتر است همهچیز را به صورت ارگانیک مصرف کنیم. ماست را خودمان درست کنیم، شیر از لبنیات فروشی خریداری کنیم و پاستوریزه نخوریم. در طول روز از مغزیجات استفاده کنیم. سبزیهایی که در فریزر نگهداری میکنیم، بیهوده است؛ زیرا خاصیت خود را از دست میدهند و بهتر است که به صورت تازه مصرف کنیم. از تنقلات مانند چیپس، پفک و... که هیچ خاصیت و ویتامینی ندارند استفاده نکنیم. چقدر خوب است که در کنگره علاوه بر مسائل اعتیاد، روی جسم و سلامتی نیز کار میشود. در زندگی نظم پیدا میشود و روی برنامهریزی درست پیش میرود. آقای مهندس روی اضافه وزن و تغذیه، بسیار تأکید دارند و من خیلی افراد را دیدهام که در کنگره۶۰ اضافه وزن خود را به درمان رساندهاند.
مشارکت همسفر فریبا:
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر، لیک به خون جگر شود؛ یعنی اگه صبر کنی سنگ لعل میشود. صبر کردن همراه با تلاش، کوشش و سختی زیاد است. صبر کردن به این معنی نیست که فقط زمان را بگذرانیم. یک کشاورز که گندم میکارد، نبایست بدون رسیدگی توقع برداشت محصول داشته باشد؛ بلکه بایستی مراقب باشد تا شته نزند، درست آبیاری کند و... تا محصول خوبی برداشت کند. صبر فقط تحمل زمان نیست؛ بلکه بایستی همراه آن تلاش و کوشش باشد تا نتیجه بدهد. حال انسان بایستی به خداوند باور قلبی داشته باشد و ایمان او به یک مرحلهای برسد که توکل کند. انسان وقتی در تاریکی قرار میگیرد، بایستی بداند که روی او به کدام سمت است، روشنایی یا تاریکی؟ همه مریضیها از ناامیدی، عدم اعتقاد به خداوند و عدم توکل است. اگر اوضاع نامناسب شد هرگز نبایست عقب نشینی کنیم. چیزی که بایستی به رسمیت بشناسیم این است که مشکلات، ناکامیها و بدبختیها وجود دارند. استرس باعث میشود که عمر ما کوتاه شود و بالعکس، امیدواری به انسان عمر طولانی میدهد. استرس انرژی را از انسان میگیرد و امیدواری به انسان انرژی میدهد.برای موفقیتهای کوچک خود ارزش قائل شویم، اعتقاد داشته باشیم که بذل الهی همیشه وجود دارد و اعتقاد داشته باشیم که نیروهایی هستند که ما را هدایت میکنند و از هر دستی بدهیم، از همان دست پس میگیریم. باور کامل داشته باشیم که اگر ذرهای عمل خوب انجام دهیم، پاداش آن را میگیریم. اصل زندگی در پرتو خیر و شر به وجود آمده است. بایستی از خداوند بخواهیم که ما را از نیرومندترین دشمن خود که جهل و ناآگاهی خودمان است نجات دهد. بعضی افراد خودشان بزرگترین دشمن هستند. قطعاً همه ما انسانها مشکلاتی داریم، ولی بایستی برای زندگی خود تلاش کنیم. حالا چه تلاش بکنیم و چه نکنیم، روز و شب میگذرد ولی بایستی در کنار صبوری کردن تلاش کنیم تا مشکلات ما را از پا در نیاورند؛ بلکه ما مشکلات را از پا درآوریم.
تایپیست: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون چهارم)
عکاس خبری: همسفر ملیکا رهجوی راهنما همسفر مهناز (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مائده رهجوی راهنما همسفر فرنگیس (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
39