English Version
This Site Is Available In English

رابطه ظرفیت و مسئولیت در هستی

رابطه ظرفیت و مسئولیت در هستی

هر موجودی چه ظرفیتی دارد؟ هر موجودی چقدر مسئولیت‌پذیر است؟ هر موجودی چقدر پذیرش دارد؟ هر کس که نماز می‌خواند یک اصطلاح است که می‌گویند به طرف خانه خدا نماز می‌خواند.کسی که قبله رو گم می‌کند اصطلاحاً می‌گویند اهداف خودش را گم کرده است.

بعضی انسان‌ها به یک جایگاهی می‌رسند اما یادشان می‌رود که چگونه به آنجا رسیده‌اند و در واقع قبله خود را گم می‌کنند. انسان موجودی است که نسبت به رب خود ناسپاس است. مهمترین مسئله در هستی ظرفیت است و همه چیز بر اساس ظرفیت شکل گرفته است. مثلاً بعضی گازها حلال هستند و بعضی‌ها نیستند و این موضوع ظرفیت آنها را نشان می‌دهد؛ پس می‌توان نتیجه گرفت هر چیزی در هستی دارای ظرفیتی است و این ظرفیت ها با هم متفاوت هستند.

یک دانه خرما داخل خاک می‌افتد و تبدیل به یک نخل قوی می‌شود و هر سال چند خروار خرما می‌دهد و این ظرفیت درخت خرما است. یک درخت گردو ظرفیت خود را دارد، یک بوته بیابانی که گل نمی‌دهد هم ظرفیت خود را دارد، درخت مو که رونده است و حرکت می‌کند روی زمین آن هم ظرفیت خود را دارد. بعضی درخت‌ها جنسیت دارند و نر و ماده هستند. درخت خرما اگر آب به بالای آن درخت برسد خفه شده و خشک می‌شود؛ پس هر کدام ظرفیتی دارند و این ظرفیت در هر چیزی متفاوت است. این ظرفیت یک روزه به وجود نیامده است و شرایط خاص خود را دارد.

در جانوران هم همین‌طور است هر کدام از حیوانات ظرفیت خاص خود را دارند. نفس آن چیزی است که در ظاهر و باطن تعیین موجودیت می‌کند و فناناپذیر است؛ یعنی با مرگ از بین نمی‌رود و نفس در هر چیزی تعیین موجودیت همان موجود را می‌کند. انسان شاهکار خلقت است که تمامی خواصی که در گیاهان، نباتات و حیوانات وجود دارد، در انسان جمع شده است. حال باید دید انسان به کدام سمت گرایش دارد. درنده خو است، نیش می‌زند و فرصت طلب است یا صلح جو است. این موضوع به ظرفیت انسان بستگی دارد.

این قضیه در درمان انسان هم صادق است. موجود باید به یک ظرفیتی برسد، تا بتواند آن ظرفیت را ارتقاء داده و به ظرفیت بیشتری برسد. ظرف هر کسی چقدر است؟ ظرف بعضی‌ها به اندازه انگشت دانه است. ظرفیت می‌تواند اندازه یک استکان، لیوان، کاسه، دیگ، بشکه، حوض یا دریاچه باشد، که تا حد تعیین‌ شده دارای گنجایش بوده و چنانچه از آن حد فراتر رود موجب سرریز شدن آن‌ها خواهد شد؛ لذا ظرفیت انسان‌ها با هم فرق می‌کند. در واقع ظرف گنجایش آنها با هم متفاوت است. بعضی‌ها ظرفیت یک نگهبان یا یک مستخدم را دارند، بعضی‌ها فقط می‌توانند یک کارمند باشند و اگر مسئول یک مکانی بشوند، ظرفیت‌شان سرریز می‌شود. بعضی‌ها حتی ظرفیت سلامتی را هم ندارند؛ لذا نمی‌توانند سالم باشند. بعضی‌ها باید مریض باشند تا خلق خدا هم در آرامش باشند؛ زیرا وقتی سالم می‌شوند، شروع می‌کنند به آزار و اذیت دیگران!

ظرفیت بعضی افراد به‌اندازه پول سیاه بوده و بیشتر از آن حد ، ایجاد تخریب در آن‌ها می‌کند و یا زمانی که داشته‌های شخص بیش از ظرفیتش باشد ، دیگران ازجمله پدر، مادر و خانواده را در شأن خود نمی‌داند. ظرفیت داشتن در مقام ، تحصیل و عرفان بسیار حائز اهمیت است. ظرفیت چگونه به وجود می‌آید؟ انسان نمی‌تواند یک مرتبه ظرفیت را به وجود آورد؛ بلکه باید آرام آرام با آموزش، کسب تجربه، با علم و کارکردن، بافهمیدن و بالابردن دانایی این ظرفیت را بالا ببرد.

با بالا رفتن ظرفیت انسان مسئولیت‌پذیری در او شکل می‌گیرد.  مسئول از سؤال می‌آید. مسئول کسی است که پاسخگو باشد. اگر مسئول اداره‌ای باشیم ، از ما سؤالی پرسیده شود ما باید پاسخگو باشیم. به طور کلی اگر ما مسئولیت هر مکانی و یا هر چیزی را بر عهده بگیریم باید پاسخگوی آن باشیم و وظایف خود را به درستی و به نحو احسن انجام بدهیم. در هستی و کائنات هم همین‌طور است وقتی که ظرفیت بالا برود ، پذیرش بالا می‌رود.

چون ظرف بزرگتری دارد و پذیرش هم بالاتر می‌رود. در کنگره هم همینطور است. اگر کسی ایجنت می‌شود و مسئولیت یک شعبه را می‌پذیرد باید پاسخگوی آن شعبه باشد. مرزبان‌ها، راهنماها همه به همین شکل هستند. رهجو هم در برابر استاد خود باید پاسخگو باشد. اگر سفر خود را خوب انجام نمی‌دهد باید پاسخگو باشد. مرزبان‌ها مسئول نظم شعبه هستند و اگر تذکری می‌دهند باید همگی گوش به فرمان باشند. پذیرش و مسئولیت به همدیگر مربوط می‌شوند. اگر ظرفیت در فردی فراهم نشود و به او مسئولیت داده شود، قبله او گم می‌شود. در هستی هم به همین صورت است اگر موجودی ظرفیتش بالا برود، مسئولیت بیشتری به او داده می‌شود. چرا یک موجودی می‌شود عیسی مسیح، نوح یا رسول خدا؛ زیرا پذیرش و ظرفیت آنها بالاتر است. ظرفیت پذیرش این مسئولیت را داشته‌اند.

حالات روحی و روانی ، سلامتی ما برحسب پذیرش ما است. حتی خود ما یک زمان‌هایی بیماری را پذیرش می‌کنیم. انسان‌ها بسته به ظرفیت و مسئولیت و پذیرش می‌توانند این صفات را دارا باشند و این‌ها به‌صورت بالقوه در انسان نهفته و این به انتخاب انسان بستگی دارد که کدام را انتخاب کند. ما از نقطه تفکر و تعقل باید به‌جایی برسیم که اگر انسان‌ها را از ظاهرشان نشناختیم، از باطن‌شان بشناسیم؛ زیرا بعضی انسان‌ها با کلام خود، دیگران را فریب می‌دهند. زمانی که انسان تفکر و تعقل صحیح نداشته باشد، همه‌چیز را مثبت دیده درنتیجه با گذشتن از مرحله تشخیص دیگر قادر به شناخت دوست و دشمن نخواهد بود.

نویسنده: همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر هاینه (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر فرح رهجوی راهنما همسفر هاینه (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر مونا (دبیر سایت)
همسفران نمایندگی یوسُف تهران

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .