مقاله: ظرفیت و مسئولیت

سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر. 

ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن)

همه انسان‌ها از بدو تولد یک مسئولیتی را برعهده دارند، در دوران کودکی مسئولیتی مانند، شاد کردن اعضا خانواده خود را دارند و هر چه‌قدر که جلوتر می‌روند مسئولیت‌شان نیز بیشتر و سنگین‌تر می‌شود. یکی از مهم‌ترین مسئولیت‌هایی که خداوند به عهده انسان‌ها قرار داده است مراقبت و محافظت از شهر وجودی خود می‌باشد؛ چون انسان برای سالم نگه‌داشتن جسم خود باید تلاش کند. در ادامه انسان پا را از خانواده فراتر می‌گذارد و وارد جامعه می‌شود و مسئولیت مدنی را به‌عهده می‌گیرد. برای مثال یک نفر مسئول یک اداره می‌شود و فرد دیگر مسئول یک شرکت و ... اگر فردی ظرفیت هر یک از این مسئولیت‌ها را که به او واگذار می‌شود را نداشته باشد نمی‌تواند در پیش‌برد اهداف خود موفق باشد.

 ظرفیت در اجسام محدود و حد و مرزی دارد به‌عنوان مثال یک لیوان ظرفیت مشخصی دارد اگر بیشتر از ظرفیت در آن آب بریزید سرریز می‌کند و یا ظرفیت یک خودرو با توجه به نوع آن مشخص می‌شود، بیشتر از ظرفیتی که دارد نمی‌توانیم به آن بار اضافی وارد کنیم؛ زیرا در حرکت خودرو مشکل به‌وجود می‌آید؛ اما ظرفیت در انسان متفاوت است؛ چون انسان موجودی زنده و تغییر پذیر است. از آن‌جایی که انسان آموزش‌پذیر است می‌تواند با کسب آموزش و بالا بردن سطح آگاهی خود ظرفیت خود را تغییر و افزایش دهد. 

در کنگره یاد گرفته‌ایم اگر انسان در زندگی ثابت قدم باشد و در مسیر صراط مستقیم حرکت کند و مسئولیت کارهایی را که به عهده دارد را بپذیرد و ظرفیت آن را فراهم کند هیچ‌گاه قبله‌اش را گم نمی‌کند. الگوهای زیادی در طبیعت وجود دارد که انسان می‌تواند برای بالا بردن ظرفیت خود از این الگوها درس بگیرد. برای مثال در نظر بگیرید چگونه یک گیاه در شرایط بسیار سخت آب و هوایی قطب شمال زنده است و رویش دارد؟ انسانی که مسئولیت‌پذیر باشد به‌خودی خود ظرفیت در او پدیدار می‌گردد. این ظرفیت می‌تواند در مسائل مالی نیز در فرد وجود داشته باشد. من قبل از این‌که وارد کنگره شوم برای پولی که به‌دست می‌آوردم ارزش زیادی قائل نبودم اگر مبلغی بیشتر از در آمد ماهیانه‌ام به‌ دست می‌آوردم؛ چون ظرفیت آن را نداشتم تمام در آمدم را بیهوده خرج می‌کردم؛ اما با ورود به کنگره و آشنایی با لژیون سردار یاد گرفتم به اندازه و به جا خرج کنم و درآمدم را مدیریت کنم. 

لژیون سردار پلکان ترقی انسان در قوی‌تر شدن پایه‌های مالی می‌باشد. من چگونه بخشیدن را یاد گرفتم در واقع بخشیدن یک چرخه طبیعی است که ما در طبیعت شاهد آن هستیم. برای مثال هر چه قدر که آب دریا بیشتر تبخیر شود ابرهای باران‌زا بیشتری به وجود می‌آید و متعاقب آن باران و رحمت‌الهی بیشتری خواهد آمد و بالطبع در اثر بارش فراوان آب بیشتری نصیب رودخانه و دریا می‌شود. انسان برای به قدرت رسیدن باید پایه‌های مالی خود را قوی‌تر کند؛ چون هر انسان قدرتمند هر چه‌قدر از هوش و ذکاوت بالایی برخوردار باشد بدون داشتن پول کافی نمی‌تواند به اهداف نهایی خویش برسد.

نویسنده: مسافر علیرضا لژیون یک

ویرایش: مسافر مهدی لژیون دهم

ارسال مطلب: مسافر مجید لژیون یازدهم 

مرزبان خبری: مسافر رامین