مشارکت همسفران لژیون یازدهم در مورد سیدی «چالش ۲»:

همسفر ملاحت:
آقای مهندس میفرمایند: که قویترین دشمن ما وجود خود ما است. این ما هستیم که با اندیشه و تفکر خود تعیین میکنیم که بدبخت یا خوشبخت شویم. انسان اگر دائماً در گذشته باشد، دچار افسردگی میشود و اگر در آینده باشد، آرامش خود را از دست میدهد؛ ولی اگر در حال زندگی کند همیشه در آرامش است؛ وقتی انسان آرامش دارد خیلی چیزها را دریافت و خیلی کارها را انجام میدهد. انسانی که ناآرام است، هیچکار نمیتواند انجام دهد و دچار گرفتاری و مشکلات میشود. ما فقط جسم نیستیم اندیشه، روح و نفس هم هستیم. جسم یک تنپوش برای ما انسانها است. مشکلات رحمت الهی هستند نه ذلت. ما باید از مشکلات عبور کنیم؛ وقتی میخواهیم بهچیزهای بالاتری برسیم؛ باید از یکسری سختیها عبور کنیم. همه انسانها در رنج و سختی ساخته میشوند. ما به هرچیزی که فکر کنیم و روی آن تمرکز کنیم همان میشویم. اگر بگوییم آدم بدبختی هستیم بدبخت میشویم و هرچه خیرخواه باشیم سالمتر هستیم. هیچچیز در کائنات برای خودش نیست. انسانی موفق است که به دیگران خدمت میکند. ما برای خودمان نیستیم؛ بلکه برای دیگران هستیم. رودخانه که از آب خود استفاده نمیکند و درختان از میوههای خود نمیخورند. ما انسانها هستیم که از میوه یا آب استفاده میکنیم؛ پس سعی کنیم کمک کردن بهدیگران را یاد بگیریم و کوشا باشیم. دانستن تنها مهم نیست. دانستن و عملکردن مهم است و آبروی علم به عمل است. لحظه دشواری، دشوار نیست، یادآوری آن دشواری، دشوار است. چالش اصلی ما همان چیزی است که فکر میکنیم. مهمترین عمل این است که باید آموخت، عمل کرد و آموزش داد. نیروهای درون همه ما در اثر نیروهای منفی خفته بودند؛ ولی این نیروهای خفته با آموزشهای کنگره۶۰ بیدار شدند. چهطور بیدار شدند؟ پرده از یکسری راز برداشته شد، آموزش داده شد و انسان بهیکسری نکته کلیدی رسید و نیروهای درونش بیدار شد. اگر این نیروهایِ خفته بیدار نمیشدند، ما الآن هفت کفن پوسانده بودیم. زیباترین عمل جستوجو کردن در علم است. هر علمی باشد فرق نمیکند. وقتی ما یک کتاب میخوانیم؛ یعنی در زمان حال و دائماً متمرکز هستیم و این عمل آرامش میآورد.
همسفر هاجر:
اول باید هدف را مشخص کنیم؛ وقتی هدف را مشخص کردیم، چالشهای ذهنی ما شروع میشود. همیشه در وجود انسان باید چیزی شکل بگیرد که ذهن شروع به درگیر شدن کند. این هدف است که چالش اصلی را شکل میدهد و این چالشها در ذهن و تفکرات خودمان است. حالا اگر این تفکرات در گذشته باشد، اتفاقات و کارهایی که در گذشته اتفاق افتاده است، دائم در حال تحلیل شدن است. گفتنِ اگر در آن لحظه اینکار را نمیکردم، اگر قویتر بودم، اگر صبورتر بودم، باعث افسردگی در ما میشود و این افسردگی باعث میشود هیچ پویایی و حرکتی نداشته باشیم. چالش بعدی این است که کسانیکه در زندگی همیشه بهآینده فکر میکنند، درباره مسائل زندگی همیشه فکروخیال میکنند، رؤیابافی میکنند یا همیشه نگران آینده، زندگی، خانه و خانواده هستند و انسانهای مضطربی هستند. من از این دسته آدمها هستم که همیشه نگران آينده هستم. بعضی اوقات به آينده خوب نگاه میکنم، همهچیز را در ذهنم تصور میکنم و این تصویرسازی، باعث انرژی و انگیزه در من میشود؛ بعضی اوقات هم برعکس میشود. چیزی که به انسان آرامش میدهد، زندگی کردن در زمان حال است؛ یعنی فقط در لحظه زندگی کنیم؛ وقتی بهکاری که امروز در حال انجام دادن آن هستیم، متمرکز شویم و بهخوبی انجام دهیم، هم از لحظات لذت میبریم، هم پایه کارهایمان را محکم میکنیم. برای فردا باید از گذشته درس بگیریم و برای آینده برنامهریزی کنیم که دچار اضطراب و افسردگی نشویم. هدفهایی که در ذهن ما هستند میتوانند هم مادی و هم معنوی باشند. هدف ما میتواند معنوی و مثبت باشد و ما را بهسمت صراط مستقیم ببرد و از این هدف عشق پدیدار میشود. حالا اگر ما در مسیر هدف خود از غیبت، تهمت و دروغ استفاده کنیم از آن نفرت و تنفر پدیدار میشود. اگر ما یاد بگیریم در زمان حال زندگی کنیم، هیچوقت دچار اضطراب و افسردگی نمیشویم؛ پس باید یاد بگیریم در ذهن خودمان هدفهای خوب انتخاب کنیم و برای رسیدن به اهدافمان راههای درست را انتخاب کنیم. یاد بگیریم چالشهای ذهنی را کنترل کنیم تا به عشق و آرامش برسیم.
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطیما (لژیون یازدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
84