در کنگره60 در اول جلسات گفته میشود خدایا ما را از بزرگترین دشمن خودمان که جهل و ناآگاهی خودمان است نجات بده. قویترین دشمن ما خود ما هستیم. در سیدی چالش1 گفته شد که اگر دائم در گذشته باشیم دچار افسردگی و اگر مدام هم به فکر آینده باشیم دچار اضطراب میشویم؛ ولی انسانی که در زمان حال زندگی میکند در آرامش است. لحظه وقوع دشواری، دشوار نیست؛ بلکه یادآوری دشواری، دشوار است؛ وقتی در زمان حال زندگی کنید آرامش دارید و میتوانید دریافت داشته باشید. آدمی که آرامش ندارد و ناآرام است برای انجام یک کار هم دچار مشکل میشود؛ ولی کسی که آرامش داشته باشد میتواند چندین کار را با هم انجام دهد و مدیریت کند.
ما انسانها جسم نیستم. اندیشه و روح هستیم و جسم تنپوشی برای ما است که بهوسیله آن توانستهایم به زمین وارد شویم و زندگی کنیم. جسم لباس و پوشش ما است و هرکسی که بخواهد وارد زمین شود باید یک پوششی داشته باشد. ما برای تعالی و پیشرفت آمدهایم که برای آن یکسری شرایطی لازم است. شما اگر میخواهید شجاع باشید باید با هیولا بجنگید و وارد میدان جنگ شوید. کسی که میخواهد شجاع باشد باید از دروازه سختیها بگذرد تا به شجاعت برسد و با حرف نمیشود شجاع شد. نمیشود بگوئید که ورزش میکنم و قوی میشوم، اینکه چگونه از پس کارها برآیید مهم است و شجاعت فقط به زور بازو داشتن نیست. مشکلات رحمت خداوند هستند، لعنت خداوند نيستند؛ اگر بخواهید صبر داشته باشید باید خیلی از مشکلات را تحمل کنید تا صاحب صبر شوید؛ اگر میخواهید خردمند شوید باید تجربههای زیادی کسب کنید و شکستها بخورید و بعد از آن شکستها به پیروزی برسید.
من فکر نمیکنم که ما فقط از تولد تا مرگ هستیم؛ بلکه ما از روزی که پیمان الست بسته شد هستیم و تا جایی که خدا میداند کجاست خواهیم بود. مرگ نیستی و نابودی نیست. در فراز و نشیبها برای یادگیری باید سختیهایی را تحمل کنیم. برای همین است که برای شجاع شدن باید با هیولا جنگید و مهم، نگاه ما به زندگی است. گاهی در تمام سفیدیها؛ اگر نقطهای سیاه باشد ما فقط آن سیاهی را میبینیم و کمتر کسی پیدا میشود که بگوید من صفحه سفید را میبینیم که نقطهای سیاه روی آن است. معنی آن این است که تمام نعمتها و خوبیهایی را که داریم در نظر نمیگیریم فقط مشکلی را که پیش آمده است را میبینیم. انسان خیلی چیزها دارد که قدر آن را نمیداند. ما همان چیزی هستیم که فکر میکنیم و بر روی هرچیزی که فکر و تمرکز کنیم به همان میرسیم. دنیا هیچارزشی برای رنج ما قائل نیست.
هیچکس رنج ما را دوست ندارند؛ ولی خوشحالی را دوست دارند؛ وقتی مدام روی مسائل منفی متمرکز شوید مثل لیزر تشدید و قویتر میگردد و بعد از آن هیولایی درست میکنید که خودتان را از بین میبرد و نابودتان میکند. تمام غم و غصههایی که میخوریم تبدیل به انواع و اقسام بیماریها و باعث میشود که بیان ژنها از تعادل خارج گردد. آقای مهندس دژاکام مقالهای در مجلات معتبر آمریکایی چاپ شد تحت عنوان مهار متاستاز در سرطان سینه، یکماه قبل از این هم مقاله دیگری چاپ شد که کیسریپورت سه نمونه سرطان سینه در خانمها بود و همه آنها خانمهای مسافر بودند که با تمام شدن سفرشان سرطان سینه آنها نیز بهبود یافت.
شایعترین و کشندهترین نوع بیماری در خانمها سرطان سینه است و تنها راهی که در حال حاضر وجود دارد این است که سینه را تخلیه کنند؛ ولی بعد از مدتی به قسمتهای دیگر گسترش پیدا میکند، به تخمدانها و رحم هم میزند، مجبور میشوند که اینها را هم خارج کنند و همینطور کمکم به سایر قسمتهای بدن میرسد تا در نهایت منجر به نابوی میشود. بیماری بر اثر از تعادل خارج شدن بیان ژنها بهوجود میآید که این عدم تعادل بر اثر افکار منفی اتفاق میافتد. بیان ژن؛ یعنی قسمتی که دستورات ژن را انجام میدهد. آنچه که آقای مهندس در کنگره بهدست آورد فقط برای سرطان سینه نیست؛ بلکه برای سرطان خون، کولیت و کرون هم انجام دادیم که بهزودی مقالات آنها چاپ میشود.
مقاله دیگر مقاله اعتیاد است که در مورد مقایسه روشهای مبارزه با اعتیاد با روش DST بود که آن هم پذیرفته شد و تمام اینها براساس یک متد و پروتکل است؛ چون همه یک مرکز دارند و آن هم از تنظیم خارج شدن بیان ژنها است. ما نزدیک به 20 هزار ژن داریم که میتوانیم با افکار منفی و متمرکز شدن روی مسائل منفی ژنهای خودمان را از تنظیم خارج کنیم. سرطان در وجود همه ما وجود دارد و سلولهای سرطانی فعالیت میکنند؛ اما سیستمایمنی بدن مرتب آنها را سرکوب میکند و به محض اینکه سیستمایمنی پایین بیاید سرطان پیشرفت میکند و خودش را نشان میدهد که اینها برمیگردد به اپیژنتیک که از تفکرات و اندیشه ما تأثیر میگیرد.
هرچه خیرخواهتر باشیم سالمتر میشویم و هرچه برای دیگران خیر نخواهیم و درون ما کنیه و نفرت رشد کند این سیستم از کار میافتد. هیچچیز در کائنات برای خودش نیست. مثلاً درختان میوه، میوه را برای خودشان تولید نمیکنند. انسانی موفق است که به دیگران خدمت کند. کسانی که منافع خودشان را بر هرچیزی مقدم میدانند انسانهای بدبختی هستند و به سقوط میرسند. علم بسیار ارزشمند است و باید برای آن ارزش قائل شویم. اگر شما سؤال کنید که در جهان دیگر چگونه است؟ بارها آقای مهندس دژاکام درباره این موضوع صحبت کردهاند که بهشت و جهنم هم در این دنیا و هم در آن دنیا است. زندگی ادامه دارد و در جهان دیگر هم دنباله همین زندگی است؛ اگر در این زندگی ما خوب و سالم باشیم و عدالت را رعایت و به طرف ارزشها رفته باشیم در زندگی بعدی هم خیلی راحت و خوب هستیم.
در هیچکجای دیگر و در بهشت و جهنم جایی نیست که انسان معطل باشد و فقط یا سختی بکشد و یا در حال خوشگذرانی باشد؛ بلکه به کار خود باید ادامه دهد تا به نتیجه برسد. مهمترین کار جستجو در جهان علم است؛ اگر با تمام کاوشگران ماهر همنشین باشید، خود نیاموزید و کاوش نکنید به موضوع نمیرسید باید خود بروید و به موضوع واقعی برسید. انسان؛ اگر به دنبال علم برود راهش را پیدا میکند؛ ولی اگر به دنبال شهرت و منیت باشد راهش همیشه تاریک میماند و به روشنایی نمیرسد. این مقالاتی که آقای مهندس دژاکام ارائه میدهند با همراهی متخصصها و کاملاً علمی است. در واقع ایشان صورت مسئله را ارائه میدهند. با ارتباطاتی که کنگره60 توانسته است با دانشگاها برقرار کند تا جایی پیش رفتیم که توانستهایم خودمان دانشگاه بسازیم و در حال حاضر با تمام دانشگاهها در ارتباط هستیم.
آقای مهندس در این سیدی بیان کردند که در مورد دانش اعتیاد با متخصصان نشست و برخاست و سمینار داریم، جایزه میدهیم، جایزه میگیریم و این ارتباطی است که با اهل علم داریم و نمیگوئیم که ما اصلاً دکترها و متخصصها را قبول نداریم. برای جلوگیری از متاستاز، گفتیم که وقتی در جایی غده سرطانی بهوجود میآید، شروع به تکثیر میکند. سرطان یکجا را مرکز میگیرد و متمرکز میشود؛ وقتی که جای خود را محکم کرد برای تکثیر و توسعه شروع به رگزایی میکند و به قسمتهای دیگر سرایت مینماید که به آن متاساز میگویند که گاهی از عضوی به عضو دیگر هم سرایت میکند؛ وقتی از این متاساز جلوگیری شود دیگر نمیتواند رشد کند.
باید با افراد آگاه و مشتقاق علم بدون هیچمسئلهای تماس حاصل کرد. برای انجام کار علمی باید با صاحبان علم در ارتباط بود و به آنها احترام گذاشت تا در مسیر حرکت کنیم. ما در کنگره میگوئیم پندارسالم، گفتارسالم، کردار سالم که آن چیزی است که به نیکی ختم میشود. هرکسی به کنگره آمد و کمک خواست ما به او کمک می کنیم؛ اگر فرد بخواهد و معلم نداشته باشد قبول میکنیم که به او کمک کنیم؛ ولی اگر فرد خودش نخواهد ما کاری نمیتوانیم بکنیم. علم فقط دانستن نیست؛ بلکه علم، عمل کردن است. آبروی علم به عمل است؛ اگر علم نتیجه داد میگوئیم که بله آن کار درست است. کالا باید باارزش باشد تا به درد تجارت بخورد، علم باید بتواند که به پول تبدیل شود و علم؛ وقتی خالص باشد تبدیل به پول میشود.
در کنگره60 دانشی که در متد DST داریم باعث شد که تبدیل به پول شود و در این ساختمان بنشینیم؛ اگر آن دانش نبود آیا کنگره میتوانست به اینجا برسد و 140 شعبه داشته باشیم؟ میتوانستیم از خودمان زمین و ساختمان داشته باشیم؟ اگر دانش خالص باشه به عقیده من سنگ را هم طلا میکند؛ اگر همه بدانند و کاری نکنند چه تفاوتی دارد که اصلاً ندانند؟ گاهی ما خیلی چیزها را میگوئیم که دیگران عمل کنند؛ ولی خودمان عمل نمیکنیم. خودمان مجاز هستیم که قوانین را زیر پا بگذاریم؛ ولی دیگران حق ندارند که این کار انجام دهند. مهم این است که یاد بگیریم، انجام دهیم و آموزش بدهیم. همه ما نیروهای درونمان در اثر مسائل منفی و اعتیاد خفته بود؛ ولی این نیروها بیدار شد و تبدیل به رعدوبرق شدیم و بعضی از ما به تواناییهایی رسیدیم. پرده از یکسری رازهای هستی برداشته شد، آموزش داده شد، انسانها به یکسری نکات کلیدی رسیدند، نیروهای درونشان بیدار شد و میبینیم که بسیاری از بچهها به مراحل درخشانی رسیدند؛ شاید اگر این نیروها بیدار نشده بود آنها مرده بودند.
نیروهای خود ما هم اگر بیدار نشده بود؛ شاید تا الان مرده بودیم. در وجود همه ما ناخالصیهایی است که اگر بخواهیم تسویه شویم باید ناخالصیها از بین برود؛ وقتی که از این دنیا میرویم با حجم کمتر و محتوایی غنیتر میرویم و با خود کولهباری سنگین از تزویر، دروغ و ناکامی را نمیبریم. زیباترین عمل کاوش و جستجو در دنیای علم است. از این وقتهای طلایی استفاده کنید تا به عروج نزدیک شوید. زیباترین کار درس خواندن است؛ وقتی که کتاب و درس میخوانید در زمان حال و متمرکز هستید و این خودش آرامش میآورد. بیشترین چالش ما مربوط به خودمان است و آن چیزی هستیم که فکر میکنیم و همانی میشویم که فکر میکنیم و این بستگی به حس ما دارد. نباید وقتی یک نقطه سیاه در صفحهای سفید است فقط آن نقطه سیاه را ببینیم باید حس خودمان را نسبت به همه چیز خوب کنیم. هرکسی خود باید زندگی و سرنوشت خودش را بسازد.
منبع: سیدی چالش 2
نویسنده: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون سردار)
رابط خبری: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سردار)
ویراستاری و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پرند
- تعداد بازدید از این مطلب :
32