English Version
This Site Is Available In English

ظرفیت را با افزایش آگاهی و دانایی برای خودمان ایجاد کنیم

ظرفیت را با افزایش آگاهی و دانایی برای خودمان ایجاد کنیم

جلسه سوم  از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی بویین زهرا، با استادی دیده بان محترم مسافر احمد  ، نگهبانی مسافر حسن و دبیری مسافر مجید با دستور جلسه "ظرفیت ،مسئولیت (قبله گم کردن) " در روز سه‌شنبه 2 اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به‌ کار کرد.

به نام قدرت مطلق الله 

سلام دوستان احمد هستم یک مسافر
خدا را شکر که رحمتی شامل حال ما شده تا با روش دی اس تی و با تلاش، کوشش و حرکت در این مسیر بتوانیم خودمان را اصلاح کنیم و به نقطه‌ای برسیم که از زندگی‌مان بهره لازم را ببریم.
انسان تمام مشکلاتش را خودش با دست های خودش به وجود می‌آورد که از سر ناآگاهی هست، انسان آگاه تمام حرکتش از روی تفکر و اندیشه‌اش می‌باشد، خداوند به انسان اختیار کامل داده و در اختیارش هیچ نقشی ندارد و زمانی که اتفاقاتی برای ما میافتد و میگوییم خدا خواست، ولی این‌گونه نیست. در هستی یک سری قوانین وجود دارد و انسانی که در مسیر آن قوانین حرکت کند یکسری موضوعات برایش رخ می‌دهد و باید از آن‌ها تجربه کسب کند.
در کنگره گفته می‌شود که اعتیاد برای دو قشر از انسان‌ها اتفاق میافتد، برای یک قشر آموزش، ترفیع و ارتقاء می‌باشد، در سی دی عبور جناب استاد امین می‌فرمایند که اگر می‌خواهی به طبقه چهارم بهشت برسی، باید طبقه چهارم جهنم را تجربه کنی، اگر می‌خواهی به‌سلامتی برسی باید سلامتی را از دست بدهی و تلاش کنی تا به ‌سلامتی برسی، تا قدر آن سلامتی را بدانی و در مسیر که حرکت می‌کنی فراموش نکنی، چون بیشترین حقه‌ای که انسان‌ها می‌خورند، حقه فراموشی است و ما باید بدانیم و آگاه باشیم.
با اختیاری که خداوند به ما داد ما از خودمان یک مصرف‌کننده تمام‌عیار ساختیم. در طی سالها و حیات‌های متوالی، در کنگره شصت سابقه اعتیاد را نمی‌پرسند، چرا؟؛ برای این‌که انسان موجود ادامه ‌داری است و از قبل بوده، الان هست و در آینده هم خواهد بود و مرگی برای انسان نخواهد بود، انسان این لباس را درمی‌آورد و لباسی دیگر را می‌پوشد؛ دلیل این‌که ما به آن ایمان پیدا کنیم که مرگی برایمان اتفاق میافتد، این است که مرگ مساوی است با خواب، ما در بستر قرار می‌گیریم که بخوابیم و فرمان خواب را ما به خودمان نمی‌دهیم و فرمان از جای دیگر می‌آید و همین‌گونه بیداری از جای دیگری می‌آید، پس انسان موجودی بوده که از قبل بوده و در حال حاضر  هست و در آینده هم خواهد بود و این زندگی همیشه با ما هست و ما انتخاب می‌کنیم که در این زندگی که من همیشه دارم می‌خواهم توأم با درد و رنج باشد یا توأم با آسودگی.
انسانی که مواد مصرف می‌کند و خود را بیمار می‌کند، به یه تفکر و اندیشه افیونی تبدیل و در زمره نیروهای بازدارنده قرار می‌گیرد و تخریب ایجاد می‌کند، این باید به یک نقطه ای برسد که بخشی از این تخریب‌ها را جبران کند؛ به او اجازه می‌دهند و هدایتش می‌کنند که برود تلاش کند و به آن نقطه مطلوبی که مدنظر ساختار و سیستم هست برسد. زمانی که شخص وارد کنگره می‌شود اگر خودش تمایل داشته باشد و گوش به فرمان باشد و انجام بدهد، نیروهای کمک‌کننده به او کمک می‌کنند. اصولاً خراب کردن آگاهی زیادی نمی‌خواهد و سرعتش هم زیاد می‌باشد اما ساختن هم سرعت پایینی دارد و هم نیاز به آموزش‌های تخصصی دارد.
اگر انسان بخواهد در خودش تغییرات عمده‌ای را به وجود بیاورد باید تحت آموزش قرار بگیرد. اگر یک انسانی عملکرد صالح و سالمی داشته باشد، قطعاً با آموزش به آن رسیده است. تفاوت بین انسان‌ها در این است که اگر مسئولیتی به آن‌ها بدهی چه‌کار می‌کنند و ظرفیتشان چه اندازه است. یکسری افراد اعتیاد پیدا می‌کنند تا برایشان آموزش بشود و یکسری افراد هستند که باید در اعتیاد بمانند تا دیگر انسان‌ها نفس بکشند و حوضه عملکردشان کمتر بشود و این اسمش مجازات هست. من وشمایی که الآن در کنگره نشسته ایم یک نشانه دارد، اگر قرار بود برای ما ترفیع و رشد نباشد ما اینجا و بر روی این صندلی ننشسته بودیم.

در کنگره عمق تخریب سیگار در حال پیدا شدن است. آیا شما می‌توانی بذری را بکاری ولی برداشت نکنی، بذر به امید برداشت درست کاشته می‌شود. شما در حال درمان در کنگره، با کشیدن سیگار، برداشت درستی نخواهی داشت. چون سیگار اجازه نمی‌دهد تا مخدرهای طبیعی بدن راه‌اندازی شوند. این‌قدر بدن را تحت‌فشار قرار می‌دهد که بخشی از آن مقدار شربت اوتی که استفاده می‌شود، صرف جلوگیری از تخریب سیگار شود.
با ادامه مصرف سیگار گل رهایی هم از دستان مهندس می‌گیری، ولی در سیستم بدن تعادلی وجود ندارد و اوضاع خوب نیست. فرد سیگاری در کنگره کسی است که سرشاخه نشسته و در حال بریدن ته شاخه است. در فکرش این است که هنوز روی شاخه نشسته است، ولی سقوط در یک لحظه اتفاق می‌افتد و شخص در زندگی بعدی هم همچنان درگیر اعتیاد به سیگار خواهد بود. من همیشه به راهنمایان توصیه می‌کنم که رهجو همیشه به‌موقع حاضر می‌شود، سی دی می‌نویسد و تحت آموزش است ولی اگر همچنان در حال مصرف سیگار است، شما فقط جواب سلامش را بده و سؤال‌هایش را  پاسخ نده.
در مسیر کنگره اگر قدمی برمی‌داریم، اگر سی دی می‌نویسیم یا اگر کمک مالی انجام می‌دهیم، کاملاً برای خودمان است، برای تشویق راهنما سی دی نمی‌نویسیم. بنابراین مسئله سیگار را بسیار جدی بگیرید. ما برای ادامه حیاط به اکسیژن نیاز داریم و بدون اکسیژن خواهیم مرد؛ خب آیا سلول‌های ما به اکسیژن نیاز ندارند؟ بدن انسان حدود 38 هزار میلیارد سلول دارد و همه این‌ها نیازمند اکسیژن و غذا هستند. برای فرد سیگاری به 30درصد این سلول‌ها اکسیژن نمی‌رسد و باعث مرگشان می‌شود.
یکی دیگر از تخریب‌های سیگار خصوصاً برای سفر اولی‌ها، به هم ریختن خواب است و شخص تصور می‌کند که این مشکل از جانب اوتی مصرفی اوست. ولی این مشکلات به خاطر دخانیات است. اعضای داخلی بدن ما نیاز به سلول‌هایی دارد که برایش کار بکنند تا بدن ما سالم کار کند و وقتی کمبود نیرو دارد، درست‌کار نمی‌کند و آن موقع است که برای ما بیماری به وجود می‌آید و اولین نشانه‌هایش در ظاهر ما پدیدار می‌شود. کسی که سفر سیگار را شروع می‌کند تغییرات به‌آرامی در چهره او نمایان می‌شود و این نشانه‌ی برگشت سلامتی است.
ما باید ظرفیت را با افزایش آگاهی و دانایی برای خودمان ایجاد بکنیم. همه ما باید قدر بستر کنگره را بدانیم. قدردانی در زندگی ما بسیار تعیین‌کننده است.نکته‌ای که باید همیشه زیر نظر داشته باشیم، مفید و مؤثر بودن انسان است. مانند خدمت گذاران کنگره، این افراد هم مؤثر و هم مفید هستند و این اثرگذاری هم صور آشکار و هم صور پنهان دارد. شما یک سرمایه‌ای را به بانک می‌دهی و ماهانه بانک به شما سود پرداخت می‌کند. خب این در صور آشکار است، چرا فکر می‌کنید در صور پنهان چنین چیزی نیست. این پس‌اندازها و سرمایه‌گذاری‌ها در صور پنهان، تا خداوند و انسان هست، پیوسته به انسان بازپرداخت می‌شود و این وعده خداوند است و دروغ نیست.

هرچه انسان ازنظر آگاهی پایین‌تر باشد، می‌خواهد با چشم سر ببیند و هرچه از درجه آگاهی بالاتری برخوردار باشد، نیازی به دیدن نیست، بلکه حس می‌کند. وقتی شما یک زمینی را به کنگره اهدا می‌کنی، این‌یک سرمایه‌گذاری در صور پنهان است. وقتی شما قانون یازدهم را درکنگره ایجاد می‌کنید، این موضوع حساب‌کتاب دارد و وقتی شعبه‌ای ساخته می‌شود که در آن انسان‌ها درمان می‌شوند، در خانواده‌ها طلاق اتفاق نمی‌افتد، بچه‌ای پدرش را از دست نمی‌دهد، زندگی انسان‌ها شیرین می‌شود و... خب در صور پنهان چه کسی سود این‌ها را می‌برد؟ همان خدمت گذاران؛ این موضوع نیازمند ایمان است و با چشم سردیده نمی‌شود. از همین کمک‌های مالی صرف تحقیقات کنگره می‌شود. وقتی افراد سرطانی درمان می‌شوند، وقتی تشکر می‌کنند، مخاطب تشکر آن‌ها کیست؟ همین کسانی که کمک می‌کنند.
این انرژی‌های مثبت در زندگی ما تشعشع میابد، به این صورت که اگر قرار است برای من اتفاق ناگواری بیفتد، یک سری نیروها از این اتفاقات جلوگیری می‌کنند. کلام‌الله می‌گوید تو بذر نیکو بکار، ما آن را به تو بازمی‌گردانیم. کنگره 60 به اعضا خیلی حساس است و ما معتقدیم که بهترین‌ها و شیک‌ترین‌ها باید برای اعضای کنگره باشد. جای انسان مصرف‌کننده کجاست؟ داخل کمپ؟ باید او را در حوض‌های آب سرد بیندازند؟ به جرم اعتیاد مورد ضرب و شتم قرار بگیرد؟ یا به زندان بیفتد؟ انسان خودش جایگاهش را تعیین می‌کند، تعیین جایگاه در خانواده، اجتماع، محیط کار، کنگره و ...
همه دست خودمان است. امیدوارم قدر آموزش‌های کنگره را بدانیم و متوجه باشیم که این ساختار، بستری است که ما بتوانیم مسیرمان را با آرامش طی کنیم. خدمت گذاران، علی‌الخصوص ایجنت و مرزبانان این بستر را برای همه ما فراهم می‌کنند و جز احترام، نباید چیز دیگری در بین ما باشد. کدام‌یک از ما مدعی است که تابه‌حال اشتباهی نکرده است؟ پس اگر یکی اشتباهی می‌کند، تمام خوبی‌هایش را پاک نکنیم، جبهه نگیریم، ما باهم اختلاف‌نظر داریم ولی هیچ مشکلی باهم نداریم.
بنابراین اگر تمایل دارید که ورودی‌های بیشتری در شعبه داشته باشید، ما باید مهر و محبتمان را در مسیر درست به یکدیگر بیشتر جاری کنیم. که ظرفیت ما نشان داده شود که ما ظرفیت پذیرا بودن از انسان‌های بیشتری راداریم، وقتی ظرفیت ما در صور پنهان افزایش پیدا می‌کند، ورودی ما در کنگره بیشتر می‌شود. امیدوارم قدر این رحمت الهی که شامل حالمان شده را بدانیم و به هیچ اتفاقی در زندگی اجازه ندهیم که مسیر درمانی‌مان را مختل کند. حتی اگر این اتفاق از دست دادن عزیزانمان باشد. همه ما در مسیر اعتیاد خیلی چیزها ازدست‌داده‌ایم، پس این توانایی را داشته‌ایم که این موارد را به دست آورده بودیم. اکنون‌که آن‌ها را ازدست‌داده‌ایم، درمان شده و در مسیر صراط مستقیم قرارگرفته‌ایم، توانایی این راداریم که ده‌ها برابر آن‌ها را به دست بیاوریم. این وعده خداوند است و دروغ نیست.
من تابه‌حال در کنگره اتفاقی غیرازاین ندیده‌ام. آقای مهندس می‌توانست وقتی این روش را اختراع کرد، به دنبال زندگی‌اش برود، ولی استاد و سازندگی و آموزش را شروع کرد و ادامه داد، این نشانه‌ی چیست؟ پس وقتی آقای مهندس این نشانه را دارد چرا من و شما نداشته باشیم؟ من هرروز صبح که بیدار می‌شوم، اولین تشکرم از خداوند است و دومین، تشکر از آقای مهندس است. من ایشان تشکر نمی‌کنم که خوششان بیاید، بلکه تشکر می‌کنم تا فراموش نکنم که اگر این شخص بعد از اختراع این روش می‌رفت دنبال کار خودش، من و شما الآن کجا بودیم؟ پس این لطف خداوند است که در ابتدا شامل حال ایشان شد و به دست ایشان به ما هم انتقال پیدا کرد.
پس بایستی قدردان باشیم، در حال اضافه کردن شعاع باشیم و بدانیم که هر کمکی که انجام می‌دهیم، به زندگی خودمان برمی‌گردد. اما ما با خداوند معامله نمی‌کنیم، در کلام‌الله آمده است که ازآنچه به شما داده‌ایم، انفاق کنید؛ پس آن چیزی که به ما داده می‌شود باید برای دیگران هم صرف کنیم و از بهره لازم برخوردار شویم. خیلی خوشحالم که امروز در خدمت شما بودم، کنگره 60 یک خانواده بسیار بزرگ است و هیچ جغرافیا و حاکمیت مطلقی ندارد و امیدوارم که همگی پیروز، موفق و سربلند باشیم.

تایپ: مسافر مهدی لژیون یکم- مسافر حامد لژیون دوم
تنظیم: مسافر مهدی لژیون مرزبانی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .